چرا ارزیابی تقاضای گردشگری در ایران مهم است؟
در علم اقتصاد، به میزان کالاها و خدمات مورد نیاز و مطلوب خریداران، تقاضا گفته میشود. حال، تقاضای گردشگری عبارت است از افرادی که برای استفاده از خدمات و امکانات گردشگری به مکانی دور از محل سکونت خود سفر میکنند، یا حتی قصد سفر به آنجا را دارند. عوامل بسیاری میتوانند بر تقاضای گردشگری تاثیر بگذارند که از جمله آنها میتوان به شاخصهایی همچون سن و جنسیت گردشگران، میزان تحصیلات و درآمد آنان، نرخ تبادل ارز و قیمت خدمات عرضه شده اشاره کرد. سالها پیشتر گمان بر این میرفت که شاخصهای اجتماعی و اقتصادی، تنها ابزارهای مورد نیاز برای سنجش تقاضای گردشگری و ارزیابی میل گردشگران به سفر کردن است، اما اکنون پیشرفت مطالعات و پژوهشهای گردشگری ثابت کرده که متغیرهای اجتماعی و آماری (مانند سن و جنسیت) بیشتر بر تعیین مقصد سفر یا انتخاب فعالیت گردشگری موثر هستند تا اینکه بر تصمیم فرد برای انجام یک سفر تاثیر بگذارند. بههمین جهت امروزه بسته به ضرورت و نیاز فعالان گردشگری، رویکردهای متفاوتی درباره مطالعه تقاضای گردشگری وجود دارد که آنها را میتوان به سه بخش عمده تقسیم کرد:
۱- رویکرد اقتصادی؛ که تقاضا را بر حسب منافع مالی کسب شده در یک بازه زمانی مشخص اندازهگیری میکند و به شاخصهایی نظیر قیمت، کیفیت خدمات، درآمد و هزینه توجه میکند.
۲- رویکرد روانشناختی؛ روانشناسان اعتقاد دارند که انگیزه، رفتار، شخصیت و محیط پیرامون بر فرآیند تقاضا تاثیر میگذارد.
۳- رویکرد محیطی و جغرافیایی؛ که تقاضا را برمبنای مرزهای جغرافیایی و دادههای آماری حاصل از سرشماری بررسی میکند.
آگاهی از جزئیات تقاضای گردشگری میتواند به شناسایی انواع تقاضای گردشگری یاری رساند تا مدیران و تصمیمگیرندگان حوزه گردشگری قادر باشند برنامهریزی مشخصتری برای کنترل تقاضا، انجام فعالیتهای بازاریابی و برقراری تعادل میان عرضه و تقاضا انجام دهند. انواع تقاضای گردشگری عبارتند از:
- تقاضای واقعی: افرادی که در بازه زمانی مشخصی به مقصدی سفر میکنند.
- تقاضای بالقوه: افرادی که درصورت وجود و تحریک عوامل انگیزشی میتوانند به منطقهای سفر کنند.
- تقاضای معوق: شامل افرادی میشود که خواهان سفر کردن هستند، اما بنا بهدلایل شخصی یا عرضه نامناسب، بهصورت موقت امکان سفر برای آنان وجود ندارد.
- تقاضای سرکوب شده: افرادی که علاقهای به سفر ندارند.
مدیریت هرکدام از انواع تقاضا نیازمند در نظر گرفتن عوامل گوناگون و سیاستگذاریهای دقیق است. به این معنا که در بازار بسیار رقابتی گردشگری باید برحسب نیازها و شرایط هریک از انواع تقاضا برنامههایی برای ترغیب گردشگران به انجام سفر درنظر گرفت. یکی از راهکارهای مهم در این عرصه، توجه به تبلیغات و سیاستهای قیمتگذاری خدمات و محصولات گردشگری است؛ مسائلی که متاسفانه در کشورمان به آن توجه شایستهای نمیشود. بنابراین شاهدیم که بهعنوان مثال باوجود کاهش ارزش ریال در ماههای گذشته، در عمل هزینه خدمات گردشگری که غالبا به دلار یا یورو از گردشگران خارجی اخذ میشود، کاهشی نداشته است. این درحالی است که پیشتر عدهای از کارشناسان عقیده داشتند شرایط فعلی اقتصادی در کشور میتواند عاملی انگیزشی برای توسعه گردشگری بینالمللی باشد. بههمین دلیل با مقایسه هزینه تورها و خدمات عرضه شده در ایران با کشورهای همسایه درمییابیم که باوجود عرضه خدمات با کیفیت بهمراتب کمتر، هزینهای برابر یا حتی بیشتر از گردشگران خارجی مطالبه میشود.
مورد دیگری که ضرورت انجام پیوسته مطالعات تقاضا را برجسته میکند نقش آن در شناسایی بهموقع تغییرات بازار گردشگری است؛ زیرا تمایلات گردشگران و بهدنبال آن، الگوهای تقاضا، همواره درحال تغییر هستند و آگاهی بهموقع از تغییرات به فعالان گردشگری این فرصت را میدهد که واکنش مناسبی از خود بروز دهند. امروزه روشهای متفاوتی برای همگامسازی محصولات گردشگری با تغییرات تقاضا وجود دارد که بهعنوان نمونه میتوان به ارتقای کیفیت خدمات در قیاس با رقیبها، شناسایی بازارهای جدید، استفاده از تکنولوژیهای روز و دسترسپذیرتر کردن خدمات و جاذبههای گردشگری اشاره کرد. علاوهبر اینکه بسیاری از مقصدها، با انجام تبلیغات هدفمند و هوشمندانه تلاش میکنند خود عاملی برای ایجاد تقاضای جدید و جهت دادن به الگوهای موجود تقاضا باشند. کنترل تقاضا نیز یکی دیگر از عوامل مهمی است که باید مورد توجه سیاستگذاران گردشگری قرار گیرد؛ چراکه افزایش تقاضا، بیش از ظرفیت تحمل مقصد، میتواند موجب افزایش اثرات منفی گردشگری و درنهایت، نارضایتی گردشگران شود.
ارسال نظر