شمای کلی گردشگری ۸ کشور آسیای جنوبی
دالن جی. تیموثی، جیان پی. نیاوپان
مترجمان: اکبر پورفرج، جعفر باپیری
منبع: کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای درحال توسعه
بهرغم شمار معدود گردشگران ورودی به این منطقه در قرن گذشته، آسیای جنوبی در سالهای اخیر یکی از بالاترین میانگینهای نرخ رشد سالانه را تجربه کرده است. در این بین، هر کدام از کشورهای این منطقه تجربههای متفاوتی از جذب گردشگر دارند. در بین این کشورها، صنعت گردشگری افغانستان به دلیل جنگهای داخلی و تهاجمات خارجی بیشترین لطمات را متحمل شده است.
دالن جی.تیموثی، جیان پی. نیاوپان
مترجمان: اکبر پورفرج، جعفر باپیری
منبع: کتاب میراث فرهنگی و گردشگری در کشورهای درحال توسعه
بهرغم شمار معدود گردشگران ورودی به این منطقه در قرن گذشته، آسیای جنوبی در سالهای اخیر یکی از بالاترین میانگینهای نرخ رشد سالانه را تجربه کرده است. در این بین، هر کدام از کشورهای این منطقه تجربههای متفاوتی از جذب گردشگر دارند. در بین این کشورها، صنعت گردشگری افغانستان به دلیل جنگهای داخلی و تهاجمات خارجی بیشترین لطمات را متحمل شده است. اگرچه این کشور از دوران جاده ابریشم توانسته گردشگران را جذب کند، ولی جنگهای طولانیمدت، گردشگری آن را تقریبا به حالت سکون درآورده است. بازار جدید اصلی گردشگری افغانستان تورهای ماجراجویانه از اروپاست؛ البته اگر وضعیت ناامن به گردشگری این کشور مجالی برای توسعه دهد.
پاکستان نیز در این منطقه بهرغم برخورداری از منابع بالقوه طبیعی و فرهنگی از قبیل کوه کی (دومین کوه مرتفع جهان)، بقایای دره سند، سواحل دریای عمان و دژهای تاریخی در گردشگری موفق نبوده است. موانع جغرافیایی، مناقشه با کشورهای همسایه و ناآرامیهای سیاسی داخلی سبب شده تا تصویری نامطلوب از این کشور خلق شود. علاوه بر این، به علت تنشهای سیاسی در منطقه، مسافرت همسایگان غربی به این کشور دشوار بوده است. بنگلادش، یکی دیگر از ملل مسلمان، مأوای بزرگترین جنگلهای مانگروی دنیا و ببر رویال بنگال است. منابع طبیعی و سواحل آن دارای ظرفیتهای بالقوه قابلتوجهی برای توسعه اکوتوریسم و گردشگری سواحل است. با اینهمه متاسفانه، بلایای طبیعی از قبیل سیل، بیماریهای همهگیر و گردبادها بهطور نامطلوبی بر شمار گردشگران بینالمللی اثر میگذارد. در دهه ۹۰، گردشگری در این کشور یک صنعت اعلام شد و متعاقبا در برنامههای سالانه از سیاستهای ۵ ساله توسعه در اولویت قرار گرفت.
در سالهای میانی قرن بیستم، سریلانکا مقصد محبوبی برای غربیها نبود. اصلاحات اقتصادی و راهبردهای گردشگریای که در دهه ۱۹۷۰ بهوسیله دولت اتخاذ شد سبب جذاب شدن آن برای آژانسهای کمکرسان بینالمللی و گردشگران شد. در سالهای بعد از اصلاحات، سریلانکا اصلیترین کشور دریافتکننده کمک در جهان (بهازای هر نفر) بهشمار میآمد و رشد قابل ملاحظهای را نیز در صنعت گردشگری خود تجربه کرد. تا سال ۱۹۸۲، گردشگری بهطور میانگین هر سال ۲۲ درصد رشد داشت و تعداد ورودیها از مرز ۴۰۰ هزار نفر گذشت. در همین اوان، دریافتی ارز خارجی حاصل از گردشگری و اشتغال بهترتیب بیش از ۲۰۰ و ۱۰۰ درصد افزایش یافتند که بیانگر اهمیت گردشگری برای اقتصاد سریلانکا بود. در سالهای بعد، تنشهای مداومی بین اکثریت سیلانی و گروههای اقلیت تامیل در گرفت که به درگیری مسلحانه ختم شد. این منازعات، عواقب نامطلوبی را در حوزههای مختلف زندگی اجتماعی و اقتصادی سریلانکاییها پدید آورد و شمار گردشگران را کاهش داد.
توسعه گردشگر سریلانکا در خلأ صورت گرفته و به محیط سیاسی که برای استمرار آن ضروری است، تا حدود زیادی بیتوجه بوده است. در دسامبر سال ۲۰۰۴، سونامی مهیبی که بهطور غمانگیزی بیشتر آسیای جنوب شرقی و جنوبی را درنوردید، قسمت اعظم زیرساختهای گردشگری سریلانکا را ویران کرد و جان بسیاری از گردشگران این کشور را نیز گرفت. از آن زمان تاکنون، گردشگری سریلانکا بهخوبی تجدید قوا کرده و تصویری جدید در حال ظهور است. اما در منطقه آسیای جنوبی، گردشگری مالدیو به نظر امیدوارکننده میرسد. این کشور تا سال ۱۹۷۲ یعنی زمانی که اولین مجتمعهای تفریحگاهی را تاسیس کرد، مقصد مورد پسندی برای گردشگران نبود. اگرچه مالدیو از همه کشورهای منطقه کوچکتر است ولی از نظر اقتصادی بیشتر از سایر کشورها به گردشگری وابسته است. اروپا مهمترین منبع گردشگر برای این کشور است و بیش از سهچهارم گردشگران بینالمللی آن اروپایی هستند. امروزه، گردشگری بزرگترین بخش اقتصادی مالدیو است و حدود ۳۰ درصد از تولید ناخالص داخلی و ۴۰ درصد از کل درآمدهای مالیاتی را به خود اختصاص میدهد.
هند اما بزرگترین کشور منطقه و دومین کشور پرجمعیت جهان است که حدودا نیمی از گردشگران آسیای جنوبی را جذب میکند. مشارکت دولت در گردشگری به سال ۱۹۵۸، یعنی زمان تاسیس وزارت گردشگری برمیگردد. این وزارتخانه در سال ۲۰۰۰ به وزارت گردشگری و فرهنگ تغییر نام داد و اکنون اصلیترین عامل توسعه و پیشبرد گردشگری در هند است. این کشور اگرچه سهم کوچکی از بازار بینالمللی گردشگری دارد ولی در زمره مقصدهای اصلی آسیای جنوبی است. بیشتر بازار این کشور را انگلیسیها و آمریکاییها تشکیل میدهند که بسیاری از آنها بخشی از جمعیتهای مهاجر هندیای هستند که برای دیدن دوستان و آشنایان به وطن اولیه خود برمیگردند. اقتصاد آزاد و رو به رشد هند، در دهه ۱۹۹۰ به تقویت گردشگری کمک کرد. اما نپال و بوتان تنها کشورهای منطقه هستند که تحت سیطره قدرتهای غربی نبودهاند. نپال به مدت یک قرن و تا سال ۱۹۵۱ تحت حکمرانی یک رژیم مستبد بود.
با افول رژیم رانا و باز شدن درهای این کشور به روی جهان به تدریج بر شمار گردشگران ورودی افزوده شد. گردشگری یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی این کشور محسوب میشود، زیرا چهار درصد از کل تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. رشد منسجم صنعت گردشگری نپال که در دهههای ۸۰ و ۹۰ تداوم داشت در اثر شورش مائوئیستها در اوایل سال ۲۰۰۰ با وقفه مواجه شد. نپال اکنون در حال پشت سر گذاشتن تحولات سیاسی مهم و گردشگری این کشور در سایه توسعههای سیاسی، در حال تجربه پیشرفت است. صنعت گردشگری بوتان منحصر بهفرد است، زیرا این کشور در حال ترویج نوعی از گردشگری است که بازدهی بالا و تاثیرات اندکی دارد. اگرچه گردشگران بسیار کم از این کشور بازدید میکنند ولی این صنعت نقش بسیار مهمی در اقتصاد آن ایفا میکند. گردشگری، بیشترین ارز خارجی را فراهم میکند و دومین عامل تولید درآمد در این کشور است.
ارسال نظر