مقایسه ایران و کشورهای خارجی در حوزه گردشگری هنری
با افزایش تکامل بازار گردشگری، تقاضا برای گردشگری هنری نیز رشد کرده و در سالهای اخیر عرضه سایتها و تجارب گردشگری هنری نیز افزایش یافته است. بسیاری از جشنوارههای هنری نوین و مکانهای هنری سرآمد مانند تِیتمدرن در لندن و موزه گوگنهایم در بیلبائو نشان دادهاند که جاذبههای بسیار محبوبی برای گردشگران هستند. تیتمدرن چهارمین جاذبه محبوب رایگان در انگلستان است که در سال ۲۰۰۷ میلادی بیش از ۵ میلیون نفر از آن بازدید کردند. بسیاری از تورگردانانِ عرضهکننده تعطیلات کوتاهمدت، اکنون بستههای توری را ارائه میدهند که شامل اقامت آخر هفته در شهرهای مهم به همراه بلیت تئاتر است.
با افزایش تکامل بازار گردشگری، تقاضا برای گردشگری هنری نیز رشد کرده و در سالهای اخیر عرضه سایتها و تجارب گردشگری هنری نیز افزایش یافته است. بسیاری از جشنوارههای هنری نوین و مکانهای هنری سرآمد مانند تِیتمدرن در لندن و موزه گوگنهایم در بیلبائو نشان دادهاند که جاذبههای بسیار محبوبی برای گردشگران هستند. تیتمدرن چهارمین جاذبه محبوب رایگان در انگلستان است که در سال ۲۰۰۷ میلادی بیش از ۵ میلیون نفر از آن بازدید کردند. بسیاری از تورگردانانِ عرضهکننده تعطیلات کوتاهمدت، اکنون بستههای توری را ارائه میدهند که شامل اقامت آخر هفته در شهرهای مهم به همراه بلیت تئاتر است. تورگردانان متخصص در گردشگری هنری نیز بستههایی عرضه میکنند که حاوی برنامههای سفارششده سفر و مزایای دیگری چون بازدید از پشت صحنه و گفتوگو با کارگردانان است.
برخی از این شرکتها مانند پراسپکت تورز که ۲۵ سال است در این عرصه مشغول به فعالیت است، آنقدر تخصصی شدهاند که اکنون بستههای توری را به گردشگران هنری پرخرج عرضه میکنند که حاوی یکی از اشکال هنری است. این گردشگران اغلب در گروههای کوچک سفر میکنند و بر اساس بررسی به عمل آمده در آمارهای جهانی حدودا 35درصد از گردشگران فرهنگی به نگارخانهها، تئاتر و موسیقی میروند.
گامهای ایران در گردشگری هنری
برخلاف اینکه ایران پیشینه بسیار غنی در بخش تولیدات هنری و فرهنگی دارد. هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی برای خود بهوجود آورد. با اینهمه در سالهای اخیر تلاش شده تا به این بخش از تقاضای گردشگری توجه بیشتری شود. به این ترتیب طرح گردشگری هنری به صورت یک طرح کارآفرینی در سطح ملی در مجمع تشخیص مصلحت نظام به تصویب رسیده و با توجه به چشمانداز ۱۴۰۴ که ایران باید از نظر اشتغالزایی و ارزآوری اقتصادی به جایگاههای بالای منطقه برسد، مورد توجه قرار گرفته است. جشنوارههای هنری مثل جشنوارههای فیلم، موسیقی و تئاتر فجر که از آنها بهعنوان جشنوارههای بینالمللی یاد میکنیم، هنوز نتوانستهاند عاملی برای جلب نظر گردشگران به ایران زمین باشند. این جشنوارهها شاید از نظر اخبار جشنوارهای همانند بمب خبری سروصدای گستردهای ایجاد کنند اما این هیجـــان چندان در رونق گردشگری کشورمان تاثیرگذار نیست؛ چون نتوانستهایم خوب برای این جشنواره بازاریابی کنیم و مدت اقامت افراد در زمان برگزاری اینگونه جشنوارهها معمولا افزایش نخواهد داشت.
دلایل عدم توفیق ایران
مهمترین مشکل کشورمان در عدم موفقیت، تبلیغات و بازاریابی نادرست است؛ چراکه نتوانستهایم بازارهای هدفمان و سلیقههای آنها را بشناسیم و خوب درک کنیم؛ درحالیکه کشورهایی مثل کرهجنوبی و ترکیه برای این موضوع زمینهسازی یا جذابیت ایجاد کردهاند. بهعنوان مثال هماکنون سریالهای کرهای از طریق شبکههای مختلف سازمان صدا و سیما درحال پخش است که هر یک از آنها دقیقا برای جلب نظر گردشگران در کنار معرفی جامعه اصلی تولید شدهاند اما ما چه حرکتی برای معرفی فرهنگ از این روش انجام دادهایم؟ اگر بخواهیم در مورد ترکیه نظر بدهیم میبینیم که هر سال در سالروز تولد مولانا هزاران نفر گردشگر روانه قونیه بهعنوان شهری درجه دو میشوند اما در سالروز تولد حافظ، سعدی، خیام، شمس تبریزی، فردوسی و... شهرهای مدفن آنها چند نفر گردشگر خارجی به خود دیدهاند؟ آیا آماری در این رابطه وجود دارد؟ بنابراین مهمترین حرکت، مربوط به ایجاد انگیزه در بستههای پیشنهادی ترکیبی برای گردشگران بازارهای هدف است.
تجارب دیگر کشورها
برخی از کشورها با تدوین برنامه و استراتژیهای مناسب بازاریابی مختلفی از تولیدات هنری، برای تنوع و توسعه محصول و گسترش بازار گردشگری بهره گرفتهاند. بهعنوان مثال مالزی با برگزاری نمایشگاهی به نام آرت اکسپوی مالزی تلاش دارد تا خود را بهعنوان یک چهره بینالمللی هنری معرفی کند. همچنین این کشور در سالهای اخیر با راهاندازی کمپین MyFest ۲۰۱۵ بهعنوان یک ماموریت ملی که به دنبال کمپین دیدار از مالزی در سال ۲۰۱۴ (Visit Malaysia۲۰۱۴) تشکیل شد، با موضوع «جشنهای پایاننیافتنی» روی تولیدات هنری، تنوع فرهنگی، میراث و جشنوارههای این کشور بهعنوان یک محصول گردشگری منسجم تمرکز دارد و با خود شعار «مالزی، آسیای واقعی» را نیز یدک میکشد. گردشگری هنری برای مکانها و مقصدها دارای منافعی است. استقبال از تولیدات هنری، با جلوگیری از فراموشی و به خاطره سپردن تولیدات هنری یک منطقه از طریق ایجاد و تقویت حس خویشتنشناسی بین مولدان آثار هنری، به افزایش غرور ملی و فرهنگی منجر میشود. با فروش بلیت و دیگر هزینههایی که معمولا همه گردشگران فرهنگی دارند نیز میتوان درآمد بیشتری تولید کرد؛ امری که به بهبود کیفیت زندگی ساکنان منجر میشود. همچنین از آنجا که رویدادهای هنری عمدتا در شب اجرا میشود، میتوان بر تعداد اقامتهای شبانه افزود که بهعنوان یک راهبرد باید مدنظر تورگردانان ایرانی نیز قرار گیرد و صد البته برگزاری منظم برنامههای هنری در هر شهر، سبب تکمیل برنامههای تورها میشود و از گلایه برخی گردشگران مبنی بر نداشتن برنامه در عصر و شب کاسته خواهد شد.
ارسال نظر