شاغلان زن از حوادث آب و هوایی بیشتر آسیب میبینند یا شاغلان مرد؟
بومگردی زیرتیغ «تغییر اقلیم»
این پژوهش به آماری از سازمان خوار بار کشاورزی جهانی (فائو) اشاره کرده است که بر اساس آن به طور متوسط بیش از ۶۰درصد گرسنگی جهان مربوط به زنان است. زنان سرپرست خانوار، فقیرترین افراد را تشکیل میدهند که البته در سرزمینهای خشک و مناطق مرزی، این آمار بالاتر و اوضاع بدتر است. نگارندگان در ادامه اضافه میکنند: در رابطه با اهمیت نقش زنان روستایی در خلق درآمد در بخش کشاورزی میتوان با ضرس قاطع اعلام کرد آنچه که در ادبیات امروزه اقتصاد کشاورزی ازآن تحت عنوان «بهروزرسانی و تکمیل حلقههای زنجیره ارزش محصولات کشاورزی» نام برده میشود و با مواردی همچون نگهداری، فرآوری، تغییر و تبدیل محصولات کشاورزی و... مشخص میشود، از روزگاران گذشته، تا حد بسیار زیادی به وسیله زنان روستایی انجام گرفته و در حال حاضر نیز در حال انجام است.
زمانی که از تکمیل زنجیره ارزش محصولات کشاورزی صحبت میکنیم، میتواند شامل انواع و اقسام محصولاتی شود که زنان آنها را یا به شکل مستقیم در صنعت گردشگری به توریستها عرضه میکنند یا شامل مواردی باشد که با واسطه عرضه میشود. این پژوهش درباره تاثیر تغییر اقلیم بر کسب و کار زنان آورده است: از آنجا که بخش کشاورزی وابستگی تمام و کمالی به پارامترهای اقلیمی مانند میزان، شدت وپراکنش بارندگی، دماهای میانگین، کمینه و بیشینه، مخاطرات جوی و.... دارد، بنابراین میتوان به این نتیجه کلی رسید که اقتصاد زنان روستایی و عشایری به مراتب بیشتر از مردان، رابطهای تنگاتنگ و جدانشدنی با تغییرات اقلیمی دارد. تغییرات اقلیمی میزان تولید کمی و کیفی محصولات کشاورزی را کاهش و فعالیتهای زنان روستایی و عشایری در مراحل مختلف زنجیرههای ارزش محصولات کشاورزی بهویژه حلقههای تبدیل و نگهداری، استفاده دوباره از ضایعات، برداشت محصول(میوه چینی، برداشت سیزیجات و...)، داشت(وجین دستی و...)، صنایع دستی و... را به میزان فراوانی محدود میکند.
گرچه در نگاه اول ممکن است اینگونه برداشت شود که زنان و مردان به یک اندازه از تغییر اقلیم تاثیر میپذیرند اما این پژوهش به دادههای به دست آمده اشاره کرده و میافزاید: اطلاعات به دست آمده از پژوهشهای بلندمدت (بیشتر در کشورهای در حال توسعه) نشان میدهد که در اثر بروز خشکسالیهای پی در پی، میزان آسیبپذیری زنان روستایی و عشایری به میزان چشمگیری بیشتر از مردان هم ولایتی خود است. یکی از ابتداییترین دلایل آن این است که برای جبران خسارتهای ناشی از خشکسالی، زنان به نسبت مردان کمتر میتوانند به مشاغل و منابع درآمد جایگزین دست پیدا کند، بنابراین مجبورند که بیشتر در خانه بمانند، به همین خاطر میزان سازگاری با تبعات ناشی از تغییرات اقلیمی در زنان کمتر است و همین موضوع زندگی آنان را به مقدار فراوانی تحتتاثیر قرار خواهد داد. زنان در اثرایجاد مخاطرات اقتصادی حاصل از تغییرات اقلیمی زمان بیشتری را صرف کارهای خانگی میکنند، دستمزد کمتری میگیرند، دسترسی کمتری به زمین، نهادهها، فناوری و خدمات دارند. به دنبال شرایط نامطلوب حاصل از تغییرات اقلیمی، زنان به دلایل مختلف، دسترسی و امکان کمتری به مهاجرت و جستوجوی منابع درآمدی جدید دارند. البته زمینههای اقتصادی- اجتماعی و سیاستگذاری، ضریب تاثیر تغییرات آب و هوایی بر معیشت و زندگی زنان روستایی و عشایری را بیشتر میکند.
زمانی که از تاثیر تغییر اقلیم صحیت میکنیم، چه آمار و ارقامی مدنظر است. این پژوهش آورده است: به گفته فائو، افزایش یک درجه سانتیگراد به میانگین دمای کره زمین در بلند مدت(بالاتر از ۳۰ سال)، میزان درآمد خانوارهای تحت سرپرستی زنان را به میزان ۳۴درصد بیشتر از خانوارهایی که توسط مردان سرپرستی و اداره میشوند، کاهش داده است. همچنین سالانه ۵درصد یعنی ۱۶ میلیارد دلار شکاف درآمدی بین زنان و مردان روستایی سرپرست خانوار در اثر بروز سیلابها ایجاد میشود.
بر اساس این پژوهش اگر برای جبران خسارتهای ناشی از تغییرات اقلیمی، اقدامی شایسته و کارآمد انجام نگیرد، شکاف گستردهای که از قبل در اثر مشکلات ساختاری بین زنان و مردان ایجاد شده است، به مراتب شدیدتر خواهدشد. نگارندگان اضافه میکنند: دسترسی دشوارتر به مشاغل خارج از بخش کشاورزی (به دلیل مشکلات ساختاری) یا دریافت وام برای سرمایهگذاری در پروژههایی که بتواندکاهش درآمد آنها را جبران کند، نیز به عنوان برخی دیگر از اثرات ناشی از تغییر اقلیم بر زندگی و معیشت زنان روستایی، بیان شده است. همواره سهم زنان از تسهیلات در نظر گرفته شده برای سرمایهگذاری نسبت به مردان کمتر بوده است. این واقعیت ناخوشایند میزان آسیبپذیری آنان را در برابر انواع مخاطرات از جمله اثرات سوء ناشی از تغییرات اقلیم به مراتب بیشتر کرده است.
سازمان کشاورزی و خواربار جهانی(FAO) در گزارشی به بیان آماری کلی در رابطه با فقر زنان میپردازد. این پژوهش در این باره میافزاید: بر اساس گزارش فائو از۱.۳ میلیارد نفر که در دنیا در فقر مطلق به سر میبرند، ۷۰ درصدشان زنان هستند. همچنین بر پایه این گزارش در مناطق شهری ۴۰درصد از فقیرترین خانوادهها را زنان سرپرستی میکنند.
این پژوهش ادامه میدهد: از این گزارش و سایر گزارشهای مستند و تکاندهنده میتوان به این نتیجهگیری کلی رسید که هر گونه عامل و سازه بر هم زننده زنجیره ارزش تولید محصولات کشاورزی(از جمله مخاطرات و تغییرات اقلیمی) تاثیرات متفاوتی را روی زنان و مردان دارد و در این مقوله خنثی نیست، بلکه با شدت و حدت بیشتری وضعیت اقتصادی و معیشت زنان را نسبت به مردان تحتتاثیر خود قرار میدهد. کاملا آشکار است که این تاثیرگذاری تنها به همین بسنده نمیکند، بلکه مهمتر ازآن این حقیقت تلخ است که، مشکلات ساختاری به وجود آورنده شرایط کنونی در مورد توانمندی زنان روستایی را نیز تا حد زیادی تشدید میکند.
پیداست بسیاری از معضلات و مشکلات اجتماعی که در حال حاضر گریبان جوامع روستایی را گرفته و زنان را برای انجام فعالیتهای اقتصادی محدود و قوانین نا نوشته زیادی را به ضرر آنان تنظیم کرده است، ریشه در فقر و محرومیت جامعه دارد و بدیهی است کاهش فقر و محرومیت موجب میشود تا انواع فرصتها برای توانمندی و مشارکت زنان بهویژه در جوامع روستایی و عشایری فراهم شود. از جمله این فرصتها میتوان، فرصت ادامه تحصیل، کسب مهارت، مهاجرت برای یافتن فرصتهای بهتر شغلی، انواع مشارکتهای اجتماعی، عضویت در تشکلهای فرهنگی و اقتصادی و.... را نام برد. بنابراین، اینکه گفته میشود، تغییرات و به دنبال آن مخاطرات اقلیمی، نه تنها معیشت زنان روستایی و عشایری سرپرست خانوار را تحتتاثیر قرار میدهد، بلکه موجب تشدید مشکلات ساختاری به وجودآورنده وضعیت کنونی برای آنان نیز میشود، سخنی به گزاف نیست.