در گفتوگوی خبرنگار استانی «دنیای اقتصاد» با عضو هیات علمی دانشگاه تهران بررسی شد
ضعف زیرساختهای گردشگری
در اینباره عضو گروه محیطزیست دانشگاه تهران با بیان تفاوت طبیعتگردی و اکوتوریسم میگوید: وقتی به سفرهای تفریحی میرویم، در واقع گردشگری انجام میدهیم. در گردشگری حتما سفرکردن باید در آن وجود داشته باشد و از محیط زندگی باید دور شد. برخی از تعاریف قدیمی که منسوب به سازمان جهانی گردشگری است، میگوید فرد باید از محل زندگی خود بیش از یک روز و کمتر از یک سال دور باشد اما چون امروزه ارتباطات قوی شده فرد میتواند کمتر از یک روز از محل زندگی خود دور شود و او را گردشگر نامید.
افشین دانهکار با تاکید بر اینکه اصلیترین نکته انگیزهِ سفر این است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم، تفریح باید جزئی از آن باشد، تصریح میکند: گردشگری سفری است که کاملا در اوقات فراغت انجام میشود که میتواند چند روز طول بکشد. اگر یک سفرکاری چند ساعته باشد، نیز فرد گردشگر محسوب میشود. در واقع در گردشگری مهم سفر کردن است. اغلب سفرها از یک شهر شروع میشود و به یک شهر، روستا یا طبیعت ختم میشود. به دلیل پیچیدگیهای امروزی ممکن است که هر سه این مکانها در سفر دیده شود. بهصورت ساده یک مبدا و یک مقصد داریم که اگر فرد از یک شهر به شهر دیگر برود گردشگر شهری و اگر از یک شهر به روستا برود گردشگر روستایی یا کشاورزی است و اگر به طبیعت سفر کند گردشگر طبیعی محسوب میشود.
سیستمهای طبیعی مختلفی مانند جنگل، کوهستان، علفزار، بیابان، ساحل و دریاچه وجود دارد که ممکن است یکی از این سیستمها یا مجموعهای از آنها در یک سفر مقصد سفر باشند.دانهکار ضمن بیان اینکه طبیعتگردی شکلی از سفر است که فرد یک مقصد محیط طبیعی را برای بازدید یا فعالیتهای مناسبی که در طبیعت میشود را انتخاب میکند، برمیشمرد: حدودا ۱۰۰ فعالیت تفرجی را در طبیعت میتوان انجام داد که به آن گردشگری طبیعی گفته میشود. اگر ما مکان طبیعی را برای حضور یک گردشگر آماده کنیم مثلا اقامتگاه تدارک ببینیم که خدمات مورد نیاز افراد را پاسخگو باشد و فرد بتواند خرید کند، به این طبیعتگردی گفته میشود. اما اگر گردشگر را برای حضور در طبیعت آماده کنیم به آن اکوتوریسم میگویند. در طبیعتگردی با تسهیلات مکانی سروکار داریم، اما در اکوتوریسم کار رفتاری را مدنظر قرار میدهیم و این گردشگر است که خود را آماده میکند که چطور به طبیعت سفر کند که مسوولانه برود و برگردد، نسبت به جامعه بومی، طبیعت، تنوع زیستی و منابع زنده و نسبت به سلامت محیط و عدمایجاد انواع آلودگی هوا، خاک، آب و صوتی احساس مسوولیت کند.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران میگوید: در اکوتوریسم آدمسازی کرده و در آنها تغییر ایجاد میشود که با طبیعت پیوند برقرار کنند که هماهنگ با طبیعت و زندگی بومی در طبیعت باشند. همچنین در اکوتوریسم باید جامعه محلی در فرآیندهای گردش، تفریح و جریان اقتصادی مشارکت کند و برای پذیرش و خدماترسانی به گردشگر آماده شود و میراثهای بازدیدی، تامین امنیت، ایجاد اقامت مناسب و تهیه غذا به شیوه محلی را تدارک ببیند. به همین دلیل گروههایی در محیطهای بومی، سنتی و محلی آماده خدمترسانی میشوند و اقامتگاههای بومگردی را ایجاد میکنند که اساسا از اکوتوریسم حمایت میکنند.
ضعف زیرساختها
دانهکار با اشاره به اینکه در کشور ما گردشگری از زیرساختهای قوی برخوردار نیست، خاطرنشان میکند: در جایی که طبیعتگردی میکنیم و طبیعت را برای حضور گردشگر آماده میکنیم، فعالان محلی خدماترسان حوزه گردشگری در حوزه طبیعت گردی نیز فعال هستند. طبیعتگردی به ما کمک میکند که به اکوتوریسم نزدیک شویم. در کشور ما طبیعتگردی و اکوتوریسم از یکدیگر جدا و متمایز نبوده و مجموعه آن را بومگردی تلقی میکنند. باید از فرصتی که در گردشگری طبیعت اتفاق میافتد استفاده کرده و افراد مسوول در طبیعتگردی را تربیت کنیم. در واقع اکوتوریسم طبیعتگردی مسوولانه و طبیعتگردی پایدار است که حلقه اتصال آن با جامعه محلی است و واحدهای بومگردی میتواند جایگاه اصلی آن باشد.
اگر بومگردی را بخواهیم برای جمیع گردشهایی که در طبیعت صورت میگیرد به کار ببریم، بومگردیهایی با اقامتگاههای بومی و با مداخله اکوتورها یا تورهای طبیعتگردی را داریم. ممکن است بومگردیهایی بدون وجود اکوتورها داشته باشیم که فرد مقصد خود را میشناسد و با چادر میرود، از فضای طبیعی آن مسوولانه استفاده میکند و برمیگردد. وی با بیان اینکه امروزه برای آنکه شکلهای مختلف بومگردی یا طبیعتگردی بدون آسیب باشد، کدهای اخلاقی برای طبیعتگردی و فعالیت اکوتوریسم تعریف شده، میگوید: ۱۰ کد اخلاقی در گردشگری وجود دارد در صورت ایجاد تغییر باید واحدهای بومگردی به این کدهای اخلاقی پایبند باشند.
دانهکار همچنین به مشکلات موجود در گردشگری اشاره کرده و توضیح میدهد: یکی از مسائلی که در میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی با آن مواجه هستیم، شکل برخورد مسوولان و مردم با اینهاست. مسوولان برنامهریزی و بسترسازی میکنند، تسهیلات فراهم میکنند، مردم در منطقه حضور مییابند و در آن به فعالیتهای تفریحی، گردشگری و بازدید میپردازند. باید توجه شود که تمام میراثی که به شکل طبیعی، تاریخی، فرهنگی به ما رسیده است، امانت آیندگان بوده و باید در قبال آنها مسوولانه عمل کنیم. متاسفانه در بسیاری از آثار طبیعی و تاریخی مانند غارها افراد یادگاری مینویسند یا از بناهای تاریخی قطعاتی را با خود میبرند و آنطور که باید اهمیت این میراث برای مردم جا نیفتاده است. در کشوری که مردم آن درگیر مسائل اقتصادی و روزمره هستند، پیوند مسوولانه آنها از بین میرود. یکی از مسوولیتهایی که در حکمرانی کشورها انتظار میرود، این است که بستر توسعه اقتصادی را باید به شکلی فراهم کنند که همه افراد امید به زندگی طولانی داشته و برنامهریزیهای آنها طولانیمدت باشد. وقتی ثبات اقتصادی در کشور وجود ندارد. اجازه نگاه بلند مدت را نمیدهد، در نتیجه آینده روشنی را نخواهیم داشت که این مساله باید احیا شود.