طعم  سه و نیم روز سفر به زاگرس

البته بین گردشگران، کسانی هستند که پیش از سفر منابع مرتبط با مقصد اعم از کتاب یا مقاله را مطالعه می‌کنند و با نگاهی دقیق وارد یک شهر یا روستا یا عرصه طبیعی می‌‌‌شوند ولی حتی همان‌‌‌ها هم فرصت مراوده طولانی با ساکنان مقصد و راستی‌‌‌‌‌‌آزمایی آنچه خوانده‌‌‌اند را ندارند. سفری که ما به دو استان کردستان و کرمانشاه واقع شده در زاگرس شمالی داشتیم هم از این مقوله تهی نبود، ‌‌‌ سه روز تعطیلی و دیدن دو استان با جاذبه‌‌‌های فراوان که ما را ناچار می‌‌‌کرد مدام در حال حذف گزینه‌‌‌های متعدد باشیم تا بتوانیم درکی اجمالی و محدود از این دو منطقه به دست آوریم و لااقل برخی جاذبه‌های اصلی را ببینیم.

نگل، روستایی با قرآن باستانی

فاصله تهران تا سنندج ۵۶۸ کیلومتر است، ‌‌‌ با این حال پرپیچ و خم بودن بخش‌‌‌هایی از جاده و گذر از چند شهر در مسیر، سبب می‌شود تا رسیدن به سنندج نزدیک به ۷ ساعت زمان نیاز داشته باشیم. محدودیت زمانی سفر باعث شد به جای پنج‌شنبه‌‌‌، چهارشنبه ظهر را برای راه افتادن به سمت سنندج انتخاب کنیم تا بتوانیم پیش از ۱۰ شب خود را به سنندج برسانیم و زمان بیشتری برای گشت و گذار در این شهر بگذاریم. در شهر سنندج اقامتگاه بوم‌‌‌گردی وجود ندارد و تنها محل اقامت موجود هتل‌‌‌ها هستند، گروهی از گردشگران هم ترجیح می‌دهند گزینه چادر زدن در پارک‌‌‌های جنگلی این شهر را امتحان کنند. بنابراین یا باید به یکی از روستاهای حوالی این شهر بروید یا هتل بگیرید و در غیر‌این صورت انتخاب سوم چادر زدن است‌‌‌، به‌ویژه که در تعطیلات مناسبتی پیدا کردن اتاق خالی در هتل‌‌‌ها هم دشوار خواهد بود.

سنندج چند خانه تاریخی و موزه دارد، ‌‌‌ در کنار آن بازار این شهر نیز یکی از مکان‌های جذاب برای گردشگران است. زمانی که از بازار در سنندج صحبت می‌‌‌کنیم، ‌‌‌ دو بازار مدنظر است. یکی بازار سنتی و دیگری بازار تاناکورای این شهر که گردشگران زیادی گزینه دوم را انتخاب می‌کنند. در سنندج می‌توان خانه آصف‌‌‌‌‌‌، خانه خسرو، مسجد جامع‌‌‌، حمام خان و.. را دید و گشتی هم در بازارهای این شهر زد. با توجه به همان زمان محدود‌‌‌، حوالی ساعت۳ از سنندج به سمت مریوان آن هم از جاده قدیم راه افتادیم. جاده قدیم سنندج مریوان طولانی‌‌‌تر و با پیچ‌‌‌های بیشتر است‌‌‌، ‌‌‌ تردد کامیون‌‌‌ها در کنار دو طرفه بودن جاده آن را نسبت به جاده جدید خطرناک‌‌‌تر می‌کند‌‌‌، با این حال جاده قدیم زیبایی‌‌‌های بیشتری دارد‌‌‌، این جاده از روستای نگل و چند روستای دیگر می‌‌‌گذرد و در نهایت به مریوان می‌‌‌رسد.

یکی از این روستاها نگل است که موزه‌‌‌ای دارد که در آن قرآنی قدیمی که با خط کوفی بر چرم نوشته شده در آن وجود دارد. جلوی در محوطه موزه، مغازه‌‌‌ها و رستوران‌‌‌ها قرار دارند که می‌توان چنجه تهیه شده از گوشت گوسفندان دامداران کردستانی را در آنجا صرف کرد. در این محل همچنین زنانی هستند که به پخت کلانه (نان محلی کردستان که در آن پیازچه به کار رفته و بسیار نازک است) مشغولند و می‌توان آن را با دوغ محلی سفارش داد.

سفر به شهر لک‌‌‌لک‌‌‌ها

جاذبه‌‌‌ اصلی در مریوان دریاچه زریوار است که به شهر سرزندگی بخشیده و باعث جلب انبوه توریست‌‌‌ها به آن شده است. دریاچه با داشتن عنوان پناهگاه حیات‌‌‌وحش در دسته مناطق چهارگانه سازمان حفاظت محیط‌زیست است که با دو چالش آتش‌‌‌ زدن نی‌‌‌های اطراف و آلودگی دست و پنجه نرم می‌کند. در این دریاچه آب شیرین می‌توان قایق سواری و در ادامه کباب ماهی دریاچه را در رستورا‌‌‌ن‌‌‌های حاشیه آن امتحان کرد. پخت کباب ماهی در این دریاچه با آب لیمو و سماق انجام شده و بسیاری حتی سفرشان به این منطقه را برای تجربه این کباب ماهی به مریوان انجام می‌دهند. ما در این سفر هر دو تجربه را داشتیم که رضایتبخش بودند. محل اقامت ما در روستای «دره تفی» بود. روستایی در حاشیه دریاچه که به نام شهر لک لک‌‌‌ها شناخته شده است.

تفی در کردی معنی توت است و از این رو آن را دره تفی می‌‌‌خوانند که در گذشته درختان توت فراوانی آنجا بوده هر چند این روزها معدودی از آنها را می‌توان در باغات حاشیه روستا دید. گسترش دره تفی و نیاز به چوب، قطع همگی این درختان را به دنبال داشته است. دره تفی در سال‌های اخیر پر از لانه‌‌‌های دست‌ساز لک لک‌‌‌ها توسط اهالی است. لانه‌‌‌هایی که با هدف ایجاد فضای امن برای این گونه ایجاد شده و توانسته است گردشگری این روستا را هم متحول کند. آن روز که ما در دره‌‌‌تفی بودیم‌‌‌، عید فطر بود، اهالی لباس‌‌‌های مهمانی خود را بر تن کرده و به دیدن سایر اهالی می‌‌‌رفتند. غرفه‌‌‌های صنایع دستی و محصولات در آنجا بر پا و بستنی‌‌‌‌فروشی‌‌‌های روستا‌‌‌  در حال ارائه خدمات به گردشگرانی بودند که به هوای دیدن لک‌لک‌‌‌ها به دره‌تفی آمده بودند. خوشبختانه در این روستا راهنمایان محلی گردشگری هستند که درباره چرایی ساخت این لانه‌‌‌ها و ویژگی‌‌‌های روستا برای گردشگران توضیح می‌دهند.

عبور از گردنه‌‌‌ ژالانه

برای رفتن از مریوان به سمت پاوه دو راه دارید. یک راه که طولانی‌‌‌تر است از مسیر سروآباد و پالنگان می‌‌‌گذرد. در این مسیر از کنار روستاهای پلکانی اورامانات می‌‌‌گذرید که هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را به این منطقه می‌‌‌کشانند. با این حال ما گزینه دوم را انتخاب کردیم که از گردنه ژالانه می‌‌‌گذشت و نزدیک‌‌‌‌‌‌تر بود. مسیر گردنه ژالانه برای کسانی که جاده‌‌‌های کوهستانی و پرپیچ و خم برایشان هراس‌‌‌آور است توصیه نمی‌شود. در کمتر جایی از این مسیر گاردریل وجود دارد‌‌‌، عرض جاده هم چندان زیاد نیست. در بالاترین مناطق ارتفاع برف کنار جاده از دو متر تجاوز می‌کند‌‌‌، همین موضوع باعث می‌شود در بخش‌‌‌های عریض ماشین‌‌‌های گردشگران توقف کنند و عکس‌‌‌های یادگاری با برف بهاری بگیرند. در بالاترین نقطه‌‌‌های این گردنه هم می‌توان کردستان عراق را مشاهده کرد.

در این ارتفاع قهوه‌‌‌خانه‌‌‌ای قرار گرفته که در آن کباب چنجه سرو می‌کند و ماشین‌‌‌های زیادی را کنار آن می‌‌‌بینید که پارک کرده‌‌‌اند. از آنجا که رسیدن به گردنه به معنای رسیدن به نهایت ارتفاع است‌‌‌، پس از آن با جاده‌‌‌ای پرپیچ و پر شیب، ‌‌‌ ارتفاع کم می‌‌‌کنید. ما هم ارتفاع کم کردیم و در مسیر رفتن به پاوه تصمیم گرفتیم سری به روستای هجیج بزنیم. در تعطیلات عید فطر گردشگران زیادی قصد دیدن کردن از این روستا یا اقامت در آن را داشتند‌‌‌، همین موضوع ترافیک سنگینی به سمت آن را به وجود آورده بود. اگر با چنین ترافیکی مواجه شدید بهترین کار پارک کردن ماشین نرسیده به روستا و پیاده رفتن تا آنجاست. به این ترتیب کلافگی ماندن در ترافیک را ندارید و از کنار دریاچه منتهی به سد هم قدم زده و عکس گرفته‌‌‌اید. ما این راهکار را امتحان و به کسانی که در ترافیک کلافه شده بودند نیز آن را توصیه کردیم.

پاوه شهری بلندمرتبه پلکانی

ادامه مسیر از گردنه به سمت پاوه همچنان با سربالایی و سرازیری‌‌‌های زیادی همراه است و از دامنه کوه می‌‌‌گذرد که در اردیبهشت نهایت زیبایی خود را دارد. پاوه شهری است که مانند دیگر شهرها و روستاهای این منطقه پلکانی است‌‌‌، با این حال در یکی دو دهه اخیر حجم بلندمرتبه‌سازی در آن بالا رفته است. در این شهر برخی گردشگران ترجیح می‌دهند به بازارچه مرزی سر بزنند و از آنجا خرید کنند. برنامه ما این بود که از پاوه به سمت کرمانشاه رفته و در این مسیر سری هم به شهر جوانرود بزنیم. شهری که بازارچه مرزی دارد و در عین حال غار قوری قلعه در حوالی آن قرار گرفته است. در این تعطیلات غار هم با استقبال خوب گردشگران مواجه شده و همین موضوع ترافیکی را در مسیر آن ایجاد کرده است. ما از خیر دیدن غار گذشتیم و به سمت کرمانشاه رفتیم.

کرمانشاه‌‌‌، شهر تاریخ و خوراک

کرمانشاه کلان‌شهری است که برخلاف سنندج و مریوان و دیگر شهرهایی که در این سفر دیده بودیم‌‌‌، در دشت قرار گرفته است. نرسیده به کرمانشاه می‌توان مزارع و کشاورزانی را دید که درحال کشت و کارند. جاذبه‌‌‌های این شهر کم نیست‌‌‌، اعم از بازار سرپوشیده تا تکیه معاون‌الملک‌‌‌، مسجد شافعی یا تکیه بیگلربیگی. در کنار آنها دو جاذبه‌‌‌ مهم شهر، بیستون و طاق‌‌‌بستان هستند که به دو دوره هخامنشی و ساسانی می‌‌‌رسند. زمان ما محدود بود و ترجیح دادیم در کنار گشت زنی کوتاه در بازار‌‌‌، به توصیه یکی از راهنمایان گردشگری تکیه معاون‌‌‌الملک را ببینیم که کاشی‌‌‌کاری‌های آن هوش از سر می‌‌‌برد. طاق بستان را هم دیدیم در حالی که باران تندی شروع به باریدن کرد و همزمان صدای مسوولان مجموعه را می‌‌‌شنیدیم که با بلندگو به گردشگران هشدار می‌‌‌دادند زیر درخت‌‌‌ها به واسطه سن بالای آنها پناه نگیرند. در حوالی طاق بستان می‌توان دنده کباب را امتحان کرد که ما باز به واسطه محدودیت زمانی و اشتیاق بیشتر برای زودتر رسیدن به بیستون از خیر آن گذشتیم.

بیستون یکی از جذاب‌‌‌ترین سایت‌‌‌های تاریخی در ایران است‌‌‌، در این محوطه هم می‌توان کاروانسرای صفوی را دید‌‌‌، هم پیکره هرکول را دید که به دوره سلوکی برمی‌‌‌گردد و هم غار شکارچیان که مربوط به دوره پیشاتاریخی است. علاوه بر آن فرهاد تراش را داریم که به دوره‌‌‌ ساسانی مربوط می‌شود و کتیبه برجسته بیستون که به دوره هخامنشی تعلق دارد. نقش مهرداد اشکانی از دیگر دیدنی‌‌‌های این محوطه است. البته در این محوطه برای دیدن کتیبه برجسته به جای بالا رفتن از پله‌‌‌ها بهتر است کنار چشمه بایستید و از پایین آن را تماشا کنید. زمانی که ما آنجا رفتیم بالا رفتن از پلکان فلزی داربست ممنوع بود و همین باعث می‌‌‌شد بالا رفتن از پلکان سنگی تنها به یک کار ورزشی خلاصه شود زیرا مشاهده هیچ نقشی از بالای آن امکان‌پذیر نبود.

معبد آناهیتا؛ ‌‌‌ معبدی برای ستایش الهه آب یا کاخ نیمه‌تمام خسروپرویز

از بیستون تا تهران پنج ساعت راه است، ‌‌‌ اما اگر بخواهید در این مسیر در کنگاور استان همدان هم معبد آناهیتا را ببینید و هم کباب این شهر را امتحان کنید‌‌‌، ناچارید هفت‌ساعت زمان در نظر بگیرید. معبد آناهیتا بنایی است که درباره آن ابهامات زیادی داریم‌‌‌، گفته می‌شود این بنا به سه دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان تعلق دارد و جایی برای ستایش الهه آب بوده است. گروهی هم معتقدند این محوطه، ‌‌‌ کاخی نیمه تمام است که در دوران خسرو پرویز ساخته شده است. به هر حال اگر دوست دارید یک محوطه باستانی در همدان را از نزدیک مشاهده کنید، ‌‌‌ معبد آناهیتای کنگاور یکی از گزینه‌های جذاب برای شما خواهد بود. 

آنچه گفته شد شرح سفری سه ونیم روزه در کردستان و کرمانشاه است. همچنان که در ابتدا آوردیم زمان محدود باعث دیدن این همه جاذبه در سه روز می‌شود؛ گرچه دیدن سنندج و جاذبه‌‌‌های آن خود به سه روز زمان نیاز دارد. اگر می‌‌‌خواهید نگاهی اجمالی به این منطقه داشته باشید شاید این نوشتار برای شما راهنمای خوبی باشد.  چنانچه  زمان دارید برای هر کدام از این موارد روزهای بیشتری بگذارید و از درک بیشتر این منطقه، ساکنان آن و فرهنگشان لذت عمیق‌‌‌تری را تجربه کنید.