«دنیایاقتصاد» شوکهای پیدرپی در بازار توریسم را بررسی میکند
گردشگری در کما، متولی در تعطیلات؟
صنعت گردشگری از سه سال قبل (و اگر بهدنبال تاریخ دقیق آن باشیم، بنا به گفته رئیس «انجمن دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران» از آبان ۱۳۹۸) در مسیر سقوط و رکودی جدی قرار گرفته و پیش از آنکه جهان بهدلیل پاندمی کرونا در شوک و رکود فرو برود، گردشگری ایران در بحران بهسر میبرد. نمیتوان این واقعیت را نادیده گرفت که صنعت گردشگری بسیار منعطف است و هر اتفاق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و... بر آن تاثیر میگذارد و در یک روز میتواند از رشد ۴درصدی به رکود ۹۰درصدی برسد. اگر روند تاریخی صنعت گردشگری را حداقل از سال ۲۰۰۰ درنظر بگیریم. صنعت گردشگری در همه این رخدادها بهصورت موقت در معرض آسیب قرار گرفت، اما هربار بهسرعت بازیابی و احیا شد و مسیر بهبودی را طی کرد و حتی بیشتر از گذشته به توسعه و رشد خود ادامه داد.
اگرچه، فراهم بودن زیرساختهای لازم گردشگری، سرمایهگذاریهای کلان در این صنعت، قرار گرفتن این بخش بهعنوان یک عامل مهم توسعه در اقتصاد جهانی و تبدیل شدن توریسم بهعنوان یک ابزار قدرتمند سیاستگذاری در برخی از کشورها نقش مهمی در عبور از بحرانها و تسریع در بازگشت این صنعت و قرار گرفتن در مسیر توسعه پایدار داشته است؛ اما در کنار همه این اقداماتی که از گذشته تحقق یافته بود، مدیریت در زمان بحران و پشتیبانی و حمایت بیوقفه دولتها از فعالان این صنعت جهت حفاظت مشاغل و تابآوری مهمترین دلیل بازیابی و بهبود گردشگری در همه زمانها بوده است.
همچنان که در بحران همهگیری مشاهده کردیم، پس از تعطیلی کامل سفرها حتی سفرهای داخلی، صنعت گردشگری در شوکی ناگهانی فرو رفت و باتوجه به محدودیتهای تردد که در چند ماهه اول به حداکثر رسیده بود، به یکباره مشاغل تعطیل شده و فعالان این عرصه از لحاظ اقتصادی با ضربه سهمگینی مواجه شدند، بسیاری از کارکنان شغل خود را از دست داده و حتی شرکتهای بزرگی همچون فلایبی ورشکست شده یا در آستانه ورشکستگی قرار گرفتند. اما دولتها، در زمان بحران سراغ صندوقهای ذخیره خود رفته و به هرشکلی که بود فعالان صنعت گردشگری را مورد حمایت قرار داده و با تشکیل کمیسیونهای بحران تسهیلات گسترده مالی و تشویقی در جهت حفظ مشاغل و تابآوری را در نظر گرفتند.
این تسهیلات از وامهای بلاعوض یا بدون بهره و معافیتهای مالیاتی گرفته تا پرداخت حقوق کارکنان اخراجی و بعدها تشویق مردم به سفرهای داخلی و جایگزینی موقت آن بهجای سفرهای خارجی جهت حفاظت از صنعت گردشگری ادامه یافت. این روند تا زمان ساخت واکسن کرونا و واکسیناسیون سراسری و کاهش و کنترل بیماری همهگیر ادامه داشت و اگر سفرهای خارجی تقریبا تعطیل شده بود، در مقابل سفرهای داخلی بهشدت رشد یافت و حتی در برخی از کشورها به سطح پیش از کرونا رسید و در کشور چین و روسیه حتی فراتر از آن رفت.
پس از واکسیناسیون سراسری و کنترل نسبی روند شیوع و مرگ و میر ناشی از کرونا، بازگشایی مرزها و برداشته شدن یا کاهش محدودیتهای سفر نه تنها بهسرعت احیا شد، بلکه روند بهبودی را بهویژه در سال ۲۰۲۲ پشت سر گذاشته است و انتظار میرود با وجود جنگ اوکراین و رکود اقتصادی در جهان در سال ۲۰۲۳ به سطح قبل از کرونا در سال ۲۰۱۹ بسیار نزدیک شود. باتوجه به شرایط، کشورها بهدنبال راهکارهای کوتاهمدت جهت تابآوری، حفظ و بهبود صنعت توریسم هستند و اقدامات بلندمدت را تا بازگشت جهان به شرایط عادی به عقب انداختهاند. اگرچه در این میان کشورهای خاورمیانه همچون مصر، عربستان و امارات نه تنها اهداف کوتاهمدت جذب گردشگری را دنبال کرده و بسیار موفق هم بودند، بلکه برای اهداف بلندمدت خود دست به اقدامات چشمگیری زدند که میتواند آینده صنعت گردشگری و بازارهای اصلی این عرصه را تغییر دهد و اگر تاکنون اروپا یا آمریکا مقصد اصلی مسافران بوده، «خاورمیانه» بازار اصلی گردشگران در آینده خواهد بود.
«مصر» در حال ساخت یک پایتخت جدید و هوشمند است که مساحت آن معادل وسعت کشور سنگاپور است که تنها در یک فاز آن حدود ۷میلیون نفر اقامت کنند. در وسط این پایتخت پارکی با عنوان پارک رودخانه سبز (حدیقة النهر الأخضر- Green river park) در حال آمادهسازی است که ۶ برابر سنترال پارک نیویورک است و برنامه کوتاهمدت برای جذب گردشگری در فاز اول سالانه ۲میلیون نفر و برنامه بلندمدت پس از تکمیل این پایتخت و ساخت تمامی فازها جذب ۱۳۰میلیون گردشگر در سال خواهد بود. این پارک که بر جذب سرمایهگذاری متمرکز است بر اساس برنامهریزیها باید ۳۰۰هزار فرصت شغلی جدید ایجاد کند و همچنین رشد اقتصادی مصر را تقویت کند. این پارک روزانه ظرفیت بیش از ۳۷۰هزار بازدیدکننده را خواهد داشت. مصر برای این پایتخت هوشمند خود حدود ۵۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خواهد کرد و برای ساخت فاز اول حدود ۶۰۰میلیون دلار تاکنون سرمایهگذاری کرده است. این نشان میدهد که مصر، اقتصاد خود را بر محور رشد و توسعه صنعت گردشگری بنا کرده و بر گسترش این صنعت متمرکز شده است.
عربستان دیگر کشور در خاورمیانه نیز با احداث کلانشهر «نئوم» تا سال ۲۰۳۰ خود را برای جذب بیش از ۱۰۰میلیون گردشگر به این کشور آماده میکند. شهری که از سال ۲۰۲۴، آماده ورود گردشگران خواهد بود و ساخت کامل این کلانشهر در کشوری بیابانی در سال ۲۰۲۶ به اتمام میرسد. بزرگترین شهر توریستی جهان بهشمار میرود که حتی کوهستانی برفی جهت اسکی، ورزشهای آبی و دوچرخه سواری در کوهستان نیز در این کلانشهر توریستی وجود خواهد داشت. پروژهای که ۵۰۰میلیارد دلار برای ساخت آن تخصیص داده شده است و توسط صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان تامین میشود. شهری که قرار است در زمینه فناوری و دیجیتال بسیار پیشرفته باشد و چندمیلیارد دلار جهت توسعه دیجیتال در این کشور سرمایهگذاری شده است.
پروژه نئوم سبب شده شرکتهای بسیاری از سراسر جهان برای سرمایهگذاری به این کشور جذب شوند. شهری که ۳۳ برابر نیویورک خواهد بود و تا دریای سرخ ادامه خواهد داشت و در یک برنامه آیندهنگر قصد بر ساخت تاکسیهای پرنده، ماه مصنوعی و ایجاد کلاسهای هولوگرافیک خواهد داشت. این نشان میدهد که عربستان از اقتصاد تکمحصولی بر محور صنعت نفت عبور کرده و گردشگری به بخش مهم اقتصاد عربستان تبدیل خواهد شد و همچنین گردشگری عربستان تنها متکی بر زوار خانه خدا در دو شهر مکه و مدینه نخواهد بود و میزبان تمام جهان خواهد بود. با وجود نحوه روند مقابله جهان با بحرانها و نحوه مدیریت آن در جهت حفظ مشاغل و تابآوری صنعت گردشگری جهت بازیابی و بهبود و قرار گرفتن در مسیر توسعه و اقدامات کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت بسیاری از کشورهای پیشرو و نوظهور، اما در ایران، روندها همیشه معکوس بوده است و نه تنها، این صنعت را از بحران خارج نکرده بلکه هربار بحرانی دیگر جایگزین بحران فعلی شد.
اگرچه همزمان با همهگیری کرونا، متولی گردشگری مانند سایر کشورهای جهان حدود ۳۸۰۰میلیارد تومان را برای جبران خسارتهای وارده بر بخش گردشگری قرار داد و اعلام کرد که بازپرداخت قسط فعالان به تاخیر بیفتد و مالیاتها حذف شوند و وامهای گستردهای از ۱۲ تا ۹۰۰میلیون اعطا خواهد شد، اما در عمل این وعدهها بهدرستی و کامل انجام نشد و نه تنها قسط وامها به تاخیر نیفتاد بلکه بانکها برای فعالان جریمههای دیرکرد در پرداخت را اعمال کردند، زیرا بخشنامه رسمیای به بانکها مبنی بر اجرای قانونی این مصوبه ابلاغ نشده بود. در اعطای وام نیز باتوجه به اختصاص سود ۱۲درصدی برای بازپرداخت و شرایط سخت برای دریافت وام، بسیاری از فعالان این صنعت که در بدترین شرایط ممکن اقتصادی بهسر میبردند عطای وام را به لقایش بخشیدند و در نتیجه عملا، فعالان صنعت گردشگری مورد حمایت دولتی قرار نگرفتند.
پس از واکسیناسیون سراسری در جهان و بازگشایی مرزها و اعطای ویزای مسافرتی، البته با تاخیر چند ماهه نسبت به جهان، زمان اعمال برنامههای کوتاهمدت در جهت برگشت سفرها رسید، اما سیاستهایی که در حوزه جذب گردشگران خارجی با آن مواجه بودیم، صرفا سرمایهگذاری در بازار کشورهای چین و روسیه بود تا شاید در آیندهای دور سهمی بسیار ناچیز از گردشگران چینی نصیب کشور شود، این در حالی بود که صنعت گردشگری در بدترین شرایط ممکن در طول تاریخ خود قرار گرفته بود و امید به بازگشت آن بسیار ضعیف بود و بیش از هر چیزی اقدامات کوتاهمدت برای جذب گردشگران حداقلی از کشورهای اطراف تنها راهی بود که این صنعت تنها بتواند «احیا» شود. همچنین باتوجه به اینکه روسها عملا اعلام کردند، ذائقه آنها بسیار متفاوت از سیاستهای گردشگری ایران است، اما همچنان با اقداماتی همچون تلاش برای لغو روادید مسافران دو کشور و سرمایهگذاری در این کشور جهت جذب گردشگر مواجه بودهایم.
بیعملی متولی در این دوره
با وجود بیتدبیریها و عدمسیاستگذاریهای صحیح در حوزه گردشگری از سوی متولی، اما باتوجه به میل چشمگیر جهان به سفر، صنعت گردشگری ایران از دی ماه سال گذشته جانی تازه یافته بود و در مسیر بهبودی هرچند بسیار کندتر از سطح جهانی، قرار گرفت. اما بحران جدیدی که بهدلیل ناآرامیهای داخلی ایران رخ داد، بازار گردشگری کشور را در آستانه رکودی قرار داد. تقریبا تمامی سفرهای خارجی به ایران لغو شد و بر اساس اعلام رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی دفاتر سفر هوایی، نزدیک به ۹۰درصدتورهای ورودی لغو شده که دلیل اصلی آن کندی اینترنت و فیلترینگ بسیاری از سایتها و اپلیکیشنها بوده است. باتوجه به شرایط موجود امیدی به بازگشت مسافران خارجی تا اردیبهشت سال بعد نخواهد بود. همچنین بر اساس گفتههای رئیس هیاتمدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرتی استان تهران، شرایط کنونی و لغو دوباره سفرها و کاهش مسافران، نشان میدهد که بار دیگر بسیاری از مشاغل در تهدیدی جدی قرار گرفته و بسیاری از فعالان این عرصه شغل خود را از دست خواهند داد.
بازار گردشگری که بار دیگر در وضعیت اضطراری و خطری جدی قرار گرفته و فعالان این حرفه دیگر امیدی به بازگشت فعالیتهای خود ندارند، درآمدها نزدیک به صفر شده و نه تنها گردشگران خارجی بلکه، بازار مسافران داخلی نیز کساد شده است، بیش از هر زمان دیگری نیازمند تصمیمات ضربالاجل جهت حفاظت مشاغل و تشکیل کمیته بحران از سوی متولی گردشگری است. متولی باید در این برهه حساس کنونی جلسات فوری با فعالان گردشگری بهویژه استارتآپهایی که فعالیتشان کاملا به اینترنت و اپلیکیشنها وابسته است تشکیل دهد و دستورات ویژه جهت نجات بازار گردشگری دهد. اما چیزی که در واقعیت از سوی متولی گردشگری با آن مواجه شدهایم، ادامه سفرهای استانی بر اساس برنامه یک سال اخیر است که به سایتهای میراث فرهنگی سر زده و همچنان بدون دیدار با فعالان گردشگری سفر را پایان میدهد و به استانی دیگر سفر میکند. گویی که هدف از تصدی پست بر اساس نام آن «گردشگری» صرفا سفر هیچ مسوولیتی برای متولی تعریف نشده است.
متولی گردشگری که در بدو عهدهدار شدن مسوولیت، تاکید ویژه بر حمایت از گردشگری کشاورزی و توسعه این نوع از گردشگری کرده بود، در این روزهایی که فعالان این عرصه نه تنها مسافران به مزارع را از دست داده، حتی فروش محصولات آنها به کمترین میزان ممکن رسیده و احتمال ورشکستگی این نوع بسیار بالا خواهد بود، اما از نگاه متولی گردشگری، وظیفه این نهاد، تنها اعطای مجوز به فعالان برای شروع کار است و پس از آن دیگر مسوولیتی برای متولی وجود نخواهد داشت. در هفته اول مهرماه، متولی گردشگری بهمناسبت هفته گردشگری، خبر از ۷ تفاهمنامه و افتتاح ۱۸۳ پروژه گردشگری داده که در همکاری با دیگر دستگاهها بهویژه وزارت راه و شهرسازی تحقق خواهد یافت. تفاهمنامههایی که بدون سند رسمی تنها با اعلام در روابط عمومیهای این دستگاهها در رسانهها منتشر شده و تاکنون سند مکتوبی در چگونگی این قراردادها انتشار نیافته است.
طی یکسال عملکرد متولی، رسانهای به گفتوگو با متولی گردشگری نپرداخته و تمامی اقداماتی که مطرح شده، تنها در حد خبر در رسانهها باقی ماند و فراتر از آن پیش نرفت. همچنین متولی گردشگری اعلام کرد که هدف خود را در تحقق دو راهبرد کلان شامل جذب همکاری و هماهنگی بین دستگاهی و رفع موانع و تسهیلگری حضور بخشخصوصی قرار داده است که با روابط فرابخشی کاهش بوروکراسی توسعه گردشگری را تسریع خواهد کرد؛ اما آنچه در عمل با آن مواجه شدیم، سختتر شدن شرایط اخذ مجوز برای فعالیت در عرصه گردشگری برای بخشخصوصی است. زیرا برای گرفتن مجوز روند کاغذبازی اداری در دستگاههای جدیدی نیز افزوده شد. این در حالی است که فراهم شدن ۲۲۰۰ فرصت شغلی در بخش گردشگری وعده داده شده است که جدا از وضعیت کنونی که مجددا شغلها در تهدید خطر جدی قرار داده، پیچیدهتر شدن روند بوروکراسی، از شغلهای موجود نیز خواهد کاست.
وعده متولی گردشگری، سفرهای ارزان جهت آمادهسازی سفر برای تمامی اقشار جامعه بوده، اما باتوجه به شرایط بحرانی اقتصاد و تضعیف بیسابقه معیشت خانوارها، سفر ارزان دیگر معنایی نخواهد داشت، اما همچنان متولی در صحبتهای خود از سفرهای ارزان، یا غذاهای باکیفیت ارزان سخن میگوید، گویی هیچ اطلاعی از وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم و قیمتها ندارد. همچنین از دوران بحران کرونا، جهان که تمرکز خود را بر رشد جوامع محلی و توسعه گردشگری روستایی و اقتصاد این مناطق گذاشته است، متولی گردشگری در سفر به یکی از روستاهای بسیار گردشگرپذیر در نیشابور به نام «خرو (Kharv)»، تنها مشکل این روستا را در تلفظ نام مهد آلوی ایران که به ماسوله خراسان معروف است، مطرح کرد و اقدام به تغییر نام این روستا به «خوی» کرد!
از دیگر وعدههای متولی گردشگری، از سرگیری دیپلماسی گردشگری و ارتباط با کشورهای جهان بهویژه کشورهای منطقهای است و خبر از تفاهمنامههایی با ۱۱ کشور منطقهای در حوزه گردشگری داده شده است، اما آنچه که تاکنون با آن مواجه بودهایم از دست رفتن ورودیها حتی از عراق است. این در حالی است که کشورهای منطقه همچون ترکیه، امارات، عربستان و مصر گردشگری را به عنوان یک بخش مهم از اقتصاد خود در تولید ناخالص داخلی قرار دادهاند در حالی که ایران هنوز روی حسابهای اقماری (TSA) کار میکند و نه تنها برای بلندمدت برنامه روشن، واضح و راهگشایی ندارد، حتی در اقدامات کوتاهمدت نیز کمترین موفقیتی بهدست نیاورده است. بنابراین میتوان گفت در حالی که بازار گردشگری ایران در آستانه مرگ قرار دارد، متولی گردشگری در تعطیلات پاییزی بهسر میبرد. همچنین، باتوجه به وضعیت اینترنت که محدودیتهای بسیاری برآن اعمال شده و بسیاری از اپلیکیشنها فیلتر شده که امکان رفع آن وجود ندارد، وعدهها در حوزه دیجیتالیسازی گردشگری و هوشمندسازی آن مانند دیگر وعدهها غیرعملی بوده و با واقعیت در تضاد کامل قرار دارد.