دومینوی بی‌تدبیری در صنعت مرغ

بنابراین بحران در این صنعت به نوعی ضربه به بخش عظیمی از تولید و اشتغال در کشور و ضربه به اقتصاد است. در این بین مساله تامین نهاده‌‌‌ها همواره مساله‌ای چالش‌‌‌زا برای مرغداران بوده و یکی از دلایل گرانی قیمت مرغ است.

مرغدار از یک طرف باید نهاده‌‌‌هایی مانند واکسن، دارو، پروتئین و خوراک موردنیاز را که اغلب وارداتی است با قیمت بالا تهیه کند و اگر این خوراک‌‌‌ها پروتئین کافی را به بدن مرغ ‌‌‌نرسانند، کارآیی پایینی در پرورش مرغ خواهند داشت. همین مساله مرغدار را به مخاطره می‌‌‌‌‌‌اندازد. چون ناگزیر به واردات خوراک و نهاده‌‌‌هایی با قیمت بالا اما کیفیت نامناسب است و همین امر منجر به بالارفتن هزینه‌‌‌های تولید می‌شود.

از طرفی، وقتی مرغ توسط مرغداران به کشتارگاه تحویل داده می‌شود، در برخی مواقع نظارتی بر نحوه و برنامه‌‌‌ریزی توزیع مرغ وجود ندارد و به همین دلیل امکان سوءاستفاده‌‌‌های احتمالی وجود دارد. وقتی هزینه‌‌‌های تولید مرغدار بالا می‌رود و مرغدار مجبور است نهاده‌‌‌های موردنیاز را با قیمتی تهیه کند که قیمت تمام‌شده تولید را به بالاتر از نرخ مصوب دولت می‌‌‌رساند، طبیعی است که مرغدار انگیزه تولید را از دست می‌دهد، چرا که تولید دیگر برای مرغدار مقرون به صرفه نیست.

نمی‌توان تاثیر این کاهش تولید و بی‌‌‌انگیزگی را بر وضعیت اشتغال در این حوزه و روی آوردن مرغداران به مشاغل غیرمرتبط برای کسب درآمد نادیده گرفت که جمیع این عوامل به نوعی ضربه به اقتصاد کشور محسوب می‌شود. آن هم در شرایطی که باید بر رشد و توسعه تولید داخلی با تمام قوا صحه گذاشته شود. از طرف دیگر، ایجاد تعادل میان عرضه و تقاضا از عوامل مهم کنترل بازار است که دولت باید بر آن نظارت داشته باشد. دولت و نهادهای نظارتی باید بر توزیع و عرضه مرغ از کشتارگاه به خرده‌‌‌فروشی‌‌‌ها نظارت جدی داشته باشند و از سوءاستفاده‌‌‌های احتمالی و احتکار جلوگیری کنند.

با توجه به اینکه مرغداران به‌‌‌شدت از وضعیت تامین نهاده‌‌‌ها مانند پروتئین موردنیاز و خوراک مرغ، واکسن، دارو و دیگر نهاده‌‌‌ها به علت قیمت بالای نهاده‌‌‌های وارداتی و کیفیت نامناسب آنها و متعاقب آن افزایش هزینه‌‌‌های تولید، گله‌‌‌مند هستند، دولت اولین قدمی که باید برای کاهش قیمت مرغ بردارد کمک به مرغداران برای دسترسی به نهاده‌‌‌هایی با قیمت مناسب و کیفیت مطابق با استانداردهای جهانی است. کاری که به‌‌‌ویژه با توجه به آزادسازی قیمت نهاده‌‌‌ها و نرخ بالای ارز اگر انجام نشود و اگر بسته حمایتی جدی از طرف دولت برای مرغداران فراهم نشود، باید منتظر بروز یک بحران اساسی در بازار مرغ باشیم.

اینکه در آینده‌‌‌ای نه‌چندان دور به واردات مرغ وابسته شویم، اتفاق خوشایندی برای وضعیت اقتصادی کشور نیست و دولت باید برای پیشگیری از این بحران تدبیری جدی بیندیشد.

برای پیگیری سایه روشن‌های موجود در این صنعت استراتژیک با «رضا مبصری» دبیر انجمن تولیدکنندگان زنجیره‌ای گوشت مرغ به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

میزان تولیدی مرغ و واردات ما چقدر است و تا چه اندازه بازارها را پوشش می‌دهیم؟

میزان تولید ماهانه مرغ ما الان روی ۲۳۰‌هزار تن تثبیت شده است. اگر سالانه‌اش را حساب کنیم این مقدار به حدود ۲ میلیون و ۷۰۰‌هزار تن می‌رسد و اگر سرانه را به ۸۵ میلیون جمعیت تقسیم کنیم، چیزی نزدیک به ۳۲ کیلو به هر نفر می‌رسد. متوسط مصرف سرانه جهانی هم حدود ۱۶ کیلو است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم ما تقریبا دوبرابر مصرف سرانه جهانی امکان عرضه داریم که الان هم انجام می‌شود. گوشت مرغ به شکل مکمل با کالای جایگزین یعنی گوشت قرمز عمل می‌کند و باور عمومی این است که اگر مصرف گوشت و مرغ ما بالاست، بخش قابل‌توجهی از آن به دلیل عدم‌عرضه کافی گوشت قرمز است و این دو جایگزین و مکمل یکدیگر هستند.

در کشور طبق آمار مرکز آمار حدود ۲۳هزار واحد مرغداری داریم که حدود ۱۸‌هزار و ۵۰۰ واحد آن فعال است و به ۸۰۰ واحد تولید جوجه یک‌روزه متصل هستند. نزدیک به ۷۰۰ کارخانه خوراک در کشور وجود دارد که خوراک آنها را تامین می‌کنند و ۲۸۰ کشتارگاه که آنها را تبدیل به گوشت مرغ قابل طبخ می‌کنند. بنابراین مجموعه میانی زنجیره تامین طیور شامل این موارد می‌شود.

از مجموع ارزش ۱۰ کالای اول بخش کشاورزی در ایران، گوشت مرغ شماره یک است. یعنی چیزی حدود ۱۴‌درصد ارزش ۱۰ کالای اول توسط گوشت مرغ اتفاق می‌افتد و اگر مرغ و تخم‌مرغ را با هم حساب کنیم این سهم به بالای ۲۰‌درصد می‌رسد. همچنین بخش دام و طیور در مقایسه با سایر بخش‌های کشاورزی، بالای ۴۰‌درصد از ۱۰ یا ۲۰ محصول اول کشاورزی ایران را تامین می‌کند.

درحال حاضر بزرگ‌ترین چالش صنعت مرغداری کشور چیست؟

در حوزه غذا، مثل بسیاری از صنایع دیگر مهم‌ترین چالش این بخش قیمت‌گذاری است. همیشه در این مورد صحبت می‌کنیم و اعتقادمان این است که قیمت‌گذاری دستوری باعث شده است مصرف‌کننده؛ تولیدکننده و هم ذی‌نفع سوم که خود دولت است، باید توجه کند که سیاستگذاری‌هایش چگونه بهره‌وری ایجاد می‌کند، تا همه به چالش کشیده نشوند.

انجمن برای رفع چالش تأمین نهاده‌ها، چه اقداماتی انجام داده است؟

چالش تأمین نهاده‌های دامی بیشتر به سال گذشته خصوصا نیمه دوم آن مربوط می‌شد. الان حدود هشت ماه است که این چالش حل شده است. وزارتخانه در این زمینه حرکت خوبی انجام داد و نهاده‌ها را به وفور وارد کشور کرد و به برخی از توصیه‌های ما بها داده شد. برای مثال ما نباید فقط به بنادر جنوبی متکی باشیم چون بیشتر تولید گوشت و مرغ ما در بخش شمالی کشور انجام می‌شود و باید دریای خزر و کریدورهای شمال و جنوب فعال شوند. خوشبختانه این کار انجام شد و بخش قابل‌توجهی از چالش تأمین نهاده حل شد. امروز هم اطمینان داریم که ارز کافی برای خرید نهاده وجود دارد و احتمالا ما نباید شاهد اعوجاج زیادی در این زمینه باشیم. انجمن پیشنهادها و مشاوره‌های درستی به بخشی از وزارتخانه داد.

 وقتی که سیاست‌ها مانع ایجاد می‌کرد ما سعی کردیم مشاوره دهیم و آنها را رفع کنیم. چند نشست در این خصوص داشتیم و در این زمینه به شکل ارشادی وارد شدیم و مباحث خود را با وزارتخانه مطرح کردیم ضمن اینکه بعضی از اعضا هم کمک کردند که نهاده‌های دامی از انحصار برخی واردکننده‌ها خارج شود و تنوع در تعداد وارد‌کننده‌ها ایجاد شد. ما حتی در زمینه تامین مالی مرتبط با واردات هم از طریق تامین مالی زنجیره‌ای، امور را با بانک‌ها و همچنین با بخش خصوصی جلو بردیم. سعی کردیم مساله مربوط به تامین مالی را هم به این شکل حل کنیم. حتی برخی از اعضای انجمن برای نخستین بار به طور مستقیم به موضوع واردات نهاده ورود کردند. به همین دلیل انحصار در این زمینه تا حدود زیادی مرتفع و بر تنوع واردکنندگان افزوده شده است. هند، ترکیه، روسیه، قزاقستان و سایر کشورهایی که می‌توانستند غلات تهیه کنند به جمع مبادی وارداتی ما پیوستند و بنابراین هم واردکنندگان، هم تامین‌کنندگان و هم مبادی واردات متنوع‌تر شدند.

چه اتفاقی افتاد که ما از پیشتاز بودن در تولید مرغ خاورمیانه به اینجا رسیدیم و مجبور شدیم گوشت و مرغ یخ‌زده وارد کشور کنیم؟

مهم‌ترین اتفاقی که برای ما افتاد همین قیمت‌گذاری دستوری است. قیمت‌گذاری دستوری فقط یک جنبه ندارد اما اگر بخواهیم به جنبه اقتصادی آن نگاه کنیم، از آنجا که توزیع سود را ناعادلانه و محدود می‌کند، مانع از سرمایه‌گذاری مجدد در یک صنعت می‌شود. ما از سال ۱۳۸۴ که سرانه مصرفمان ۱۴ کیلوگرم بوده تا سال ۱۳۹۵،  در ۲ برنامه چهارم و پنجم به توسعه زیرساخت‌های صنعت طیور پرداختیم و طبق این ۲ برنامه باید تا سال ۹۵ مصرف سرانه  از ۱۴ کیلو به ۲۸ کیلو می‌رسید که این مهم به خوبی اتفاق افتاد.

 سرانجام تولید سرانه ما به ۲۸ کیلوگرم رسید و همان موقع ما قیمت‌های متعادلی داشتیم و تامین متعادلی هم اتفاق افتاد. تا سال ۹۹ ما حتی در قامت صادرکننده هم عمل کردیم اما فشار قیمت‌گذاری دستوری از یکسو و استفاده از ارز با قیمت دستوری که به این حوزه تحمیل شد، باعث شد که دولت خودش را در قیمت‌گذاری محصول نهایی محق بداند و در خصوص تغییرات قیمت پافشاری کند و با حساسیت دنبالش کند.

 این اتفاق باعث شد که سرمایه‌گذاری در این صنعت کم شود. ما از یک طرف توسعه جمعیت را داشتیم و از طرف دیگر محدودیت نهاده‌ها را در بعضی زمان‌ها داشتیم. زیرساخت‌های ما هم به تدریج دیگر توانایی این میزان تولید را نداشت و باید سرمایه‌گذاری‌های جدید اتفاق می‌افتاد برای اینکه ما خودمان را با مقدار نیاز  و مجموع تقاضاهای داخلی، دولتی و بخش صادرات منطبق کنیم که نتوانستیم این کار را کنیم.

فلسفه مرغ آرین از کجا آمده است و آیا ما تولیدکننده یا صادرکننده مرغ آرین محسوب می‌شویم؟

این بیشتر به حوزه امنیت غذایی برمی‌گردد. از آنجا که ما بین ۷ تا ۱۰ تولیدکننده اول گوشت و مرغ در دنیا بودیم، این ایده به درستی شکل گرفت که خوب است در تمام اجزای زنجیره تامین وارد شویم. یکی از مهم‌ترین بخش‌های اجزای زنجیره تامین، مرغ لاین است که می‌تواند جوجه یک‌روزه لازم برای این صنعت را بعد از چند نسل که طبقات مختلفی دارد تامین کند. این سوال وجود داشت که اگر ما روزی تحریم شویم و به اندازه کافی جوجه یک‌روزه نداشته باشیم، چه باید کرد؟ سپس به این طرف رفتیم که باید یک سویه داخلی داشته باشیم. از گذشته دور یک سویه خارجی وارد کشور شده بود که با همین تفکر آن را به سویه داخلی تبدیل کرده بودند. اما طی ۲۵ سال شرایط ژنتیک که منطبق با بهره‌وری امروز است را در قیاس با سایر رقبای خارجی نداشت. تصمیم بر این شد که این نژاد ارتقا پیداکند و بهره‌ور شود و بعد از آن توزیع شود.

به نظر من ایده درست بود اما اجرای غلطی داشت. چون بدون اینکه کار مهمی روی بهره‌وری و ژنتیک سویه‌ای که ۲۵ سال توسعه پیدا نکرده بود انجام شود، بلافاصله برای تکثیرش اقدام شده بود. ما مقداری فشار در سطح مصرف‌کنندگان آن که مرغداران هستند ایجاد کردیم و طبیعی است که چون بهره‌وری لازم را نداشت باعث شد که مقاومت شکل بگیرد و راحت پیش نرفت. امروز هم نظر من این است که باید برگردیم این سیاست را اصلاح کنیم. ابتدا یک ژن خیلی خوب ایجاد کنیم، روی آن کار کنیم و توسعه‌اش بدهیم تا به عنوان یک پایه و بانک ژنی برای کشور باشد. امیدواریم که این کار به بخش خصوصی سپرده شود و اگر بودجه و کمکی وجود دارد، در این زمینه صرف شود.

نظر شما در مورد نظرات مردم در خصوص مرغ‌های هورمونی و بیماری‌هایی که منتقل می‌کنند چیست؟

به عنوان یک دامپزشک تاکید می‌کنم که ما چیزی به عنوان هورمون در صنعت طیور مصرف نمی‌کنیم. بنابراین نه در غذا، نه در آب و نه دارو و... به هیچ شکل دیگری چنین چیزی نداریم. رشد سریع جوجه‌ها فقط به واسطه ژنتیک و پتانسیلی است که در خوراک وجود دارد. یعنی ژنتیک در مرغ تامین می‌شود و نژادهایی هستند که هدفشان را اعلام کرده‌اند که هر ۱۰ سال دو روز دوره پرورش را کوتاه کنند. نتیجه این شده است که از ۱۹۳۰ که اولین مرغ‌های صنعتی عرضه شدند و دوره پرورش ۱۰۵ روز بود تا امروز که به دوره پرورش ۳۵ روز رسیده‌ایم. امروزه ما اسیدهای آمینه را از سطوح مختلف در جیره تنظیم می‌کنیم و جیره‌های ما بسیار دقیق هستند تا خودشان را با نیازهای ژنتیکی تنظیم کنند. طیوری که ما کشتار می‌کنیم از سن ۳۵ روز تا ۴۵ روز اصولا در سن بلوغ نیستند و هورمونی در آنها وجود ندارد. سن بلوغ برای تولید هورمون در بدن مرغ بیشتر از ۲۳ هفته است در حالی که ما آنها را حداکثر در سن ۷ هفتگی مصرف می‌کنیم.

نظر شما درباره این ادعا که صادرات محصولات کشاورزی ایران توسط کشورهای دیگر برمی‌گردد و کیفیت لازم را ندارد، چیست؟

در خصوص گوشت مرغ یکسری استانداردهایی داریم اما الان صادرات گوشت و مرغ خیلی ضعیف انجام می‌شود. من در تاریخ صادرات گوشت و مرغ به یاد ندارم که تا به حال برگشت به دلیل مسائل بهداشت این‌چنینی داشته باشیم. یکی از چیزهایی که در مورد گوشت مرغ مهم است باقی‌مانده دارو است که حتما باید وقتی کشتار می‌شود زمان پاکسازی از بدن طی شده باشد. همه تولیدات ما زیرنظر مسوول فنی است و حتما آزمایش می‌شود. سایر موارد هم اختلاف قابل‌توجهی در تکنولوژی تولید ما و صادرکنندگان ندارد. البته باید بگوییم که خصوصا در بخش کشتارگاه‌ها ما برای به‌روزرسانی محصول نهایی به سرمایه‌گذاری‌های بهتر نیاز داریم. پیشنهادمان این است که تبصره ۱۸ سال‌جاری را بیشتر به توسعه فنی کشتارگاه‌ها تخصیص دهیم.

چرا وقتی وضع تولید ما مطلوب است، مازاد تولیدات را صادر نمی‌کنیم؟

باز هم بحث قیمت‌گذاری دستوری وسط می‌آید. ما به عنوان یک کشور صادرکننده باید تفکرمان به صورتی شود که از بازار داخل نگاهمان را به سمت تامین کسری تراز تجاری ببریم. اما ما در ایران روی قیمت داخلی به شدت پافشاری می‌کنیم و همیشه سوال این است که اگر صادر کنیم قیمت داخل بالا نمی‌رود؟ واضح است که اگر محصولی صادر کنیم بر اساس قانون آربیتراژ آنقدر زیاد می‌شود تا قیمت سمت دیگر با قیمت شما در تساوی باشد. همچنین مکانیزم‌های حمایتی مانند مشوق‌های صادراتی هم باید وجود داشته باشد که ما امروزه نمی‌بینیم.