متغیرهای بنیادی سهسهم در صنعت روغنهای خوراکی بررسی شد
روغنسوزی در شرکتهای روغنی
تامین 21درصد انرژی غذایی
دانههای روغنی به دانههایی گفته میشود که برای روغنگیری پرورش مییابند و در کارخانههای روغنکشی تصفیه میشوند و از آنها روغن خوراکی تولید میشود. این دانهها بهعنوان منبع غنی پروتئین، فیبر و ویتامین شناخته میشوند.
دانههای روغنی از قبیل سویا، کلزا، آفتابگردان و گلرنگ، عمدهترین منبع تولید روغنهای خوراکی در جهان هستند که پس از غلات، دومین ذخیره غذایی جهان به شمار میروند. نتایج حاصل از مطالعات انستیتو تغذیه ایران نشان میدهد که ۲۱درصد از کل انرژی مصرفی مردم ایران از طریق روغن تامین میشود.
در سال ۱۳۴۵ به دنبال مشکلات ایجادشده در تامین روغن خوراکی کشور از طریق واردات، شورای اقتصاد وقت، صنایع را ملزم به توسعه کشت دانههای روغنی و افزایش تولید و خودکفایی در این خصوص کرد که تا مدتی هم نتیجه مطلوبی حاصل شد. اما با افزایش جمعیت و بیتوجهی به آیندهنگری تاریخی مسوولان کشور، همانند کشت گندم که در گذشته جشن خودکفایی آن در کشور برپا شد، اما واردات آن دوباره از سرگرفته شد، روند واردات دانههای روغنی و روغن خام همچنان ادامهدار است.
طی سالهای گذشته رشد تولید روغن خوراکی در ایران افزایش یافته است، اما با رشد جمعیت و مصرف انطباق نداشته و بین مصرف و تولید توازنی وجود ندارد.
یکوجب روغن بیشتر
اولین کارخانه روغنکشی در ایران در سال ۱۳۳۳ به نام شرکت پارس قو توسط حسین قاسمیه، عضو اتاق بازرگانی آن زمان، در ورامین راهاندازی شد تا امروز از قدیمیترین واحدهای صنعتی تهران لقب بگیرد.
میزان تولید روغن خوراکی در سال ۱۳۴۰ حدود ۲۸هزار تن و مصرف سرانه روغن گیاهی حدود 5/ 2کیلوگرم بود. سالها گذشت و ذائقه مردم از روغن حیوانی به روغن گیاهی تغییر کرد تا اینکه مصرف سرانه روغنهای گیاهی سیر صعودی یافت و به ۲۱کیلوگرم رسید؛ یعنی ۹کیلوگرم بیشتر از میانگین مصرف سرانه روغن در جهان.
سطح زیر کشت
در کشور ما هم برای تولید روغنهای خوراکی مانند کشورهای دیگر از سویا، کلزا، آفتابگردان و گلرنگ استفاده میشود. استانهای شمالی کشور، یعنی مازندران و گلستان، از مراکز پیشرو در کشت محصولات دانه روغنی محسوب میشوند. سطح زیر کشت دانههای روغنی در کشور ۳۰۰هزار هکتار برآورد شده است. ضریب خوداتکایی دانههای روغنی در کشور ۱۶درصد است که در برنامهای چهارساله تا پایان سال ۱۴۰۴، افزایش ۵۰درصدی آن هدفگذاری شده است. سال گذشته ۱۸هزار و ۳۰۰هکتار از زمینهای کشاورزی برای تولید ۲۹هزار و ۵۰۰تن کلزا، ۵۸هزار هکتار برای تولید ۵۳هزار تن کنجد، ۲۲هزار هکتار برای تولید ۵۳هزار تن سویا، 12هزار هکتار برای تولید ۱۳هزار تن آفتابگردان و ۵۰۰هکتار برای تولید ۷۰۰تن گلرنگ زیر کشت رفته است.
در بودجه ۱۴۰۲ در بخش برآورد اعتبارات ردیفهای متفرقه سال ۱۴۰۲ برای حمایت از کشت دانههای روغنی مبلغ ۱۵۰میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
نتیجه برداشت این محصولات در مجموع تنها به تولید ۳۵درصد از روغن خام موردنیاز کشور منجر شده است و ۶۵درصد دیگر از دانههای روغنی، از کشورهای ترکیه، روسیه و آلمان تامین میشود. همچنین از 5/ 1میلیون تن روغن گیاهی موردنیاز کشور در سال، ۹۰درصد آن از طریق واردات روغنخام تامین میشود. اتخاذ رویکرد واردات دانههای روغنی بهجای واردات روغن خام و کنجاله از زمان تدوین قانون سوم و بهاستناد بند «۵» ماده «۱۰۶» آن قانون است که برای دولتها به یکتکلیف تبدیل شده است تا بهمنظور حفظ اشتغال و انتقال بخشی از ارزشافزوده حاصل از فعالیت روغنکشی در داخل کشور، دانههای روغنی بهجای روغن خام وارد کشور شود که تا امروز به آن توجه کافی نشده است. وضعیت موجود هم گویای این نیست که تا پایان سال ۱۴۰۴ بتوان عقبماندگی ایجادشده را جبران کرد و به اهداف آن دست یافت.
تولیدکنندگان و صادرکنندگان دانههای روغنی
روسیه در تولید انواع روغن خوراکی، از جمله روغن آفتابگردان و روغن سویا و ذرت پیشرفت چشمگیری داشته است.
در سال2020 اوکراین با فروش عمده روغنهای گیاهی به ایران، بیش از ۳۰درصد روغن خام مورد نیاز کشور را تامین میکرد و باقی حجم موردنیاز روغن مصرفی، از ترکیه خریداری میشد.
هند بهعنوان بزرگترین واردکننده روغنخام در دنیا شناخته میشود و چین و پاکستان در رتبههای بعدی قرار دارند. اندونزی بزرگترین تولیدکننده روغن پالم است که ۵۶درصد نیاز جهان را تامین میکند. مالزی و تایلند هم در ردههای دوم و سوم قرار میگیرند.
به گزارش سازمان همکاری اقتصادی و توسعه (OECD) در سال ۲۰۲۲، مصرف روغنهای خوراکی ۲۴۹میلیون تومان تخمین زده شد که سهم عمدهای از مواد غذایی را به خود اختصاص داده است.
اما رشد سریع تقاضای کشورهای درحال توسعه همراه با شرایط غیرمنتظره باعث شده است تا خالص واردات در جهان بهسرعت افزایش یابد؛ یعنی بسیاری از کشورهای جهان که به طور خالص صادرکننده روغنهای گیاهی بودند، در حال حاضر بهطور خالص به واردکننده تبدیل شوند؛ نظیر کشورهای سنگال و سریلانکا. در مقابل تعدادی از کشورها نیز با رشد خیرهکنندهای بر صادرات جهانی روغن خوراکی تسلط یافتهاند؛ مانند اندونزی و مالزی.
اما در ایران، صادرات روغن خوراکی بهعنوان یککالای استراتژیک ممنوع است و شرکتهای تولیدکننده روغن خوراکی، هیچیک فعالیتی در حوزه صادرات ندارند. با این حال، مواد اولیه موردنیاز خود را که روغنخام و دانههای روغنی است باید از طریق واردات تامین کنند.
همهچیز از آن شب شروع شد
در بازار یککالا عوامل موثر بر قیمت به عوامل موثر بر عرضه و تقاضای آن کالا برمیگردد. افزایش جمعیت و بهبود وضعیت اقتصادی چین میتواند از عوامل مهم نوسانات دانههای روغنی باشد. همچنین بهتازگی بحث بیودیزل در کشورهای اتحادیه اروپا، رابطه مستقیمی با قیمت جهانی دانههای روغنی دارد. استفاده از روغنهای گیاهی برای تولید بیودیزل طی سالهای اخیر متاثر از قیمت نفتخام است. بیودیزل یا دیزل زیستی نوعی سوخت است که از پردازش و تغییر خواص روغنهای گیاهی تولید میشود. این نوع سوخت از جنبه تجزیهپذیری و سازگاری با طبیعت از اهمیت بسزایی برخوردار است . در آمریکا صنعت بیودیزل حدود ۲۰درصد از تولید داخلی روغن سویا را جذب خود خواهد کرد. رخدادهای اقتصادی جهانی، تحریمهای بینالمللی، تغییر قیمت جهانی انواع روغنخام و از همه مهمتر، حذف ارز ترجیحی در سال ۱۴۰۰، موجب افزایش لجامگسیخته قیمت فروش روغن خوراکی تولیدی شرکتها شد. پس از آن حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰تومانی، به طور میانگین باعث افزایش 355درصدی قیمت مواد اولیه وارداتی و به تبع آن افزایش ۳۱۰درصدی نرخ فروش روغنهای خوراکی در سال ۱۴۰۱ شد و یک اتفاق تاریخی را رقم زد و در تنور انتظارات تورمی سایر محصولات دمید و باعث افزایش هزینههای سربار ناشی از تورم شد.
از شیرمرغ تا جان آدمیزاد
گروه محصولات غذایی و آشامیدنی بهجز قند و شکر در بورس اوراق بهادار از شرکتهای ریز و درشتی تشکیل شده است که طیف گستردهای از محصولات نظیر شیر، کشک و دوغ تا ترشی، رب، تافی، بیسکویت و روغن خوراکی را در برمیگیرند و از تفاله تولیدات خود غذای دام تولید و تهیه میکنند و بهتازگی شرکت خمیرمایه رضوی با نماد «غمایه» تولیدکننده خمیرمایه خشک فعال فوری با استفاده از فناوری روز اروپا، در بازارسرمایه رونمایی شد و به جمع این گروه پیوست. ۳۶ شرکت موجود در این گروه در پایان خردادماه ارزش بازار حدود 3/ 133هزار میلیارد تومانی را به دست آوردند. از میان شرکتهای موجود در این گروه، بیشترین ارزش بازار در پایان خرداد ۱۴۰۲ متعلق به شرکت صنعت غذایی کوروش با نماد «غکورش» با ارزش بازار ۱۸هزار میلیارد تومان، پس از آن شرکت صنعتی مینو با نماد «غصینو» با ارزش ۱۴هزار میلیارد تومان و توسعه صنایع بهشهر با نماد «وبهشهر» که هلدینگ مواد غذایی است، با ارزش بازار 7/ 11هزار میلیارد تومان بوده است. کمترین ارزش بازار هم متعلق به مجتمع تولیدی نیلی صنعت کرمان با نماد «غنیلی» به ارزش ۲۴۶میلیارد تومان است که در بازار شرکتهای کوچک و متوسط فرابورس (SME) معامله میشود.
در سال ۱۴۰۱ صرف نظر از شرکت صنعتی ناب، بیشترین بازدهی را سهم «غفارس» با بازدهی ۳۴۸درصد و کمترین بازدهی را «غزر» با منفی ۵درصد به دست آورده است. در خرداد ۱۴۰2 شرکتهای «غالبر» و «غگیلا» با ۴۰درصد بیشترین بازدهی را داشتند، شرکت «غفارس» هم با منفی ۳۰درصد کمترین بازدهی را ثبت کرد. گرانترین سهم این صنعت هم در این بازه زمانی «غناب» است که با قیمت 89.310تومان معامله شد. اگر از این سهم چشمپوشی کنیم، گرانترین سهم را «غبهنوش» با 832تومان و ارزانترین سهم را «غگرجی» با 236تومان در اختیار دارد .
در کشور ۴۶شرکت در حوزه تصفیه، تولید و بستهبندی روغنهای خوراکی فعالیت دارند که سهشرکت بزرگ و اصلی در بازار سرمایه در تولید روغن خوراکی فعالیت میکنند و بزرگترین آنها «غبشهر» و «غکورش» هستند. «غمارگ» هم سالهاست که به دلیل تحریم بانک ملی ایران و تحریمهای بینالمللی با مشکلات عدیدهای روبهرو شده و حاشیه سود شرکت مورد تهدید قرار گرفته است. این سه شرکت با ۴۰درصد ظرفیت اسمی خود تولید میکنند که میتواند سهدلیل داشته باشد :
- ظرفیت اسمی که شرکتها گزارش میدهند، ظرفیت اسمی بستهبندی روغن خوراکی باشد و بیشتر از این را نمیتوانند تولید کنند؛
- شرکتها ظرفیت بالاتر تولید را دارند، اما به دلیل مشکلات ناشی از تامین سرمایه در گردش، قدرت تامین مواد اولیه را ندارند؛
- به دلیل ممنوع بودن صادرات محصولات روغن خوراکی، تولید بیش از اندازه مصرف خانوارها، توجیه اقتصادی نداشته و جذابیتی برای شرکتها ندارد.
غبشهر
میانگین نرخ فروش محصولات «غبشهر» در بهار ۱۴۰۲ نسبت به بهار ۱۴۰۱ با رشد ۵۷درصدی از هرتن محصول اصلی که ۳۶میلیون و 713هزار تومان بود به 57میلیون و ۸۶۰هزار تومان رسیده است که باعث شد درآمد شرکت، رشد ۵۷درصدی را شاهد باشد. علاوه بر این در بهار امسال نسبت به بهار سال گذشته، فروش محصولات «غبشهر» که با برند «لادن و بهار» در کشور توزیع میشود، افزایش داشته باشد.
غکورش
اگرچه «غکورش» سال گذشته رقبای خود را پشت سر گذاشت و جریان دادوستد را به نفع خویش پیش برد، اما بهار خوبی را تجربه نکرد. درآمد اصلی «غکورش» در سهماه اول سال ۱۴۰۲ نسبت به مدت مشابه سال قبل ۴درصد افزایش یافت.
مقدار تولید خرداد1402 نسبت به اردیبهشت ماه حدود ۱۰درصد و نسبت به بهار سال گذشته ۱۲درصد کاهش را تجربه کرد که باعث شد ۱۵درصد از مقدار فروش محصولات خود به نامهای «اویلا» و «فامیلا» را از دست بدهد. تنها عامل رشد درآمد عملیاتی شرکت افزایش ۲۳درصدی نرخ فروش محصول اصلی در این بازه بوده است، به طوری که میانگین فروش هرتن روغن خوراکی در سهماه اول سال ۱۴۰۱ از هر تن 55میلیون و 642هزار تومان به هرتن 68میلیون و 252هزار تومان در سهماه اول سال ۱۴۰۲ رسیده است. همچنین در خرداد ۱۴۰۲ نسبت به خرداد ۱۴۰۱ به میزان ۳۷درصد از فروش خود را از دست داده که این امر باعث افت ۴۵درصدی درآمد فروش در خرداد ۱۴۰۲ شده است.
غمارگ
فروش «غمارگ» در بهار امسال نسبت به بهارسال گذشته ۲۷درصد کاهش داشته است. متوسط نرخ فروش بهار ۱۴۰۲ نسبت به بهار سال 1401 برابر با ۸۹درصد افزایش یافته است و از هر تن محصول به قیمت ۲۸ میلیون و ۷۰۰هزار تومان به ۵۴ میلیون و 370هزار تومان رسیده است. درآمد فروش «غمارگ» از محصولات خود به نام «آفتاب» با توجه به افزایش نرخ فروش محصول در این دوره، معادل ۳۰درصد افزایش یافته است
وابستگی ارزی در شرکتهای روغنی
ادامه فعالیت شرکتهای تولیدکننده روغن خوراکی، در تولید یا واردات دانههای روغنی یا روغن خام بستگی دارد. به طور میانگین در شرکتهای تولید روغن خوراکی، نسبت به بهای تمامشده به درآمد عملیاتی بین ۸۰ تا ۹۰درصد متغیر است. همچنین ۹۶درصد از بهای تمامشده کالای فروش رفته مربوط به مواد مستقیم مصرفی است که ۶۴درصد آن را روغن خام وارداتی تشکیل میدهد.
هرچه تولیدکنندگان با هر نرخ ارزی که ماده اولیه تولید را که عمده آن روغن خام است، وارد کرده و آن را تصفیه کنند، به همان میزان هم روغن خوراکی با قیمت بالاتری به دست مصرفکنندگان میرسد.
این امر به آن معناست که هرتکانهای که به قیمت ارز وارد شود، بدون شک و بیدرنگ این تکانه به قیمت مواد غذایی و پس از آن به قیمت روغن خوراکی وارد میشود.
تحلیلگران در توالی رویدادهای گذشته معتقدند که اظهارات اخیر رئیس دولت در مورد مهار تورم از طریق رشد تولید، بازگشت دوباره به ریل سیاستگذاری غیراصولی است که با نسخههای آزمودهشده تلاش میکنند تا به نام تولید، موتور تورمی کشور را بار دیگربه راه بیندازند و نتیجه آن چیزی نیست جز دامن زدن به رشد سطح قیمتها در جامعه.رویدادهایی اتفاق افتاده است که میتواند روشنگر وقایع جاری و احتمالات آینده باشد؛تکالیفی که همیشه روی کاغذ نوشته میشوندو عزم راسخی برای انجام آن دیده نمیشود. اختصاص ۱۵۰ میلیارد تومان برای رشد ۵۰ درصدی سطح زیر کشت دانههای روغنی در کشور، چیزی است که نمیتوان آیندهای برای آن متصور بود و معلوم نیست این اقدامات تا چه اندازه پایدار باشند.