4

 صنعت غذایی جزو گروه‌‌‌های کوچک و همچنین ریالی بازار سهام محسوب می‌شود و به صورت سنتی بخش اندکی از معاملات بورس را در اختیار دارد، اما اتفاقات ماه‌‌‌های اخیر، توجه سهامداران را معطوف به این گروه کرده و ارزش معاملات آن در صدر گروه‌‌‌های بورسی و در برخی از روزهای معاملاتی حتی بالاتر از صنایع شیمیایی و فلزی قرار گرفته است. مهم‌ترین موضوعات و تغییرات پیش‌آمده در این صنایع متاثر از تحولات جهانی و تصمیمات داخلی است. در بعد جهانی، جنگ اوکراین و مختل‌شدن بخش قابل‌توجهی از عرضه گندم، نهاده‌‌‌های دامی و روغن موجب جهش پیوسته قیمت محصولات مرتبط با آنها شده است و پیش‌بینی می‌شود با ترس و طمع ایجادشده جهانی کماکان لیست کشو‌رهایی که اقدام به پیش‌خرید و احتکار این محصولات می‌کنند، رو به افزایش باشد و بحران جهانی غذا در بعد عرضه و تقاضا و به تبع آن نرخ‌ها کماکان رو به افزایش باشد. در بعد داخلی نیز جدیت دولت و مجلس در خصوص حذف ارز پرحاشیه ترجیحی، موج بلندی از افزایش نرخ‌ها را در اقلام فوق و محصولات پایین‌دست آن ایجاد کرده است که از جمله مهم‌ترین آنها می‌‌‌توان به حواشی ماکارونی و روغن‌خوراکی در روزهای اخیر اشاره کرد. طی روزهای اخیر نیز شاهد انتشار اطلاعیه‌‌‌های متعددی از سوی شرکت‌های بورسی و فرابورسی زیرگروه محصولات غذایی مبنی بر افزایش نرخ مواد اولیه به دنبال حذف ارز ترجیحی 4200تومان و در نتیجه افزایش نرخ فروش محصولات غذایی بودیم. این موارد در نهایت به افزایش قابل‌توجه تقاضا در صنایع مرتبط بورسی در زمینه تولید محصولات غذایی منجر شده و بازدهی این صنعت را در رشد اخیر بازار سرمایه پیشتاز کرده است.  اقلام معیشتی از جمله آرد، روغن، شکر و.. در ایران جزو اولویت دولت‌‌‌ها در زمینه کنترل نرخ‌ها بوده که با توجه به تورم افسارگسیخته سال‌های اخیر، اختلاف قیمت معناداری با قیمت‌های واقعی آن به‌خصوص در کشور‌‌‌های همسایه ایجاد شده و اولین مشکل نیز در همین زمینه است؛ یعنی محصولات تولیدی پایین‌‌‌دست یا محصولات اصلی مورد توجه قاچاقچیان قرار گرفته است و به‌صورت عمده از کشور خارج می‌شود. در واقع، بخش زیادی از یارانه عمومی توزیع‌شده در این زمینه از دست می‌رود، همچنین در بعد دیگر اقلام وارداتی عمدتا با قیمت واقعی و یارانه‌‌‌ای‌شان به دست تولیدکنندگان نهایی و دامداران نمی‌‌‌رسد. مجموع این اتفاقات و محدودیت شدید ارزی دولت موجب شد که ارز ترجیحی کالاهای اساسی و معیشتی حذف شود و به صورت کالابرگ در اختیار مردم قرار بگیرد. با تحقق این امر قیمت‌ها در اکثر اقلام به سمت آزادسازی کامل حرکت خواهند کرد. همین امر نیز از دید معامله‌‌‌‌گران بورسی دور نمانده و تقاضای قابل‌توجهی وارد صنایع مرتبط با ارز ترجیحی کالاهای اساسی و اقلام معیشتی شد. انگیزه خریداران اما متمرکز بر محصول تولیدی نهایی بود؛ زیرا با آزادسازی نرخ ورودی کارخانه‌های تولید مواد غذایی، نرخ محصولات تولیدی آنها نیز افزایش یافته و با نرخ آزاد به فروش می‌رسند که این امر وضعیت سودآوری این شرکت‌ها را متحول خواهد کرد و در برخی از موارد شرکت‌های زیان‌ده (عمدتا به دلیل قیمت‌گذاری دستوری فروش) را نجات می‌دهد؛ هرچند در مسیر این تحلیل شاهد هیجانات معامله‌‌‌گران نیز هستیم.

اثرات بحران جهانی بر صنعت غذایی

زمستان سال پیش بود که تهدیدها و تردیدها درخصوص حمله روسیه به اوکراین رنگ واقعیت به خود گرفت. پیش‌بینی می‌‌‌شد که با شروع این جنگ دو موضوع انتقال حامل‌‌‌های انرژی و امنیت غذایی دچار چالش شود. با تداوم جنگ اما کشورهای مختلف شروع به خرید بیشتر محصولات غذایی و احتکار آن کردند که این امر با افزایش بی‌‌‌رویه تقاضا، در کنار مشکلات جدی در عرضه موجب برهم خوردن روند بازار شد و این عدم‌تعادل، بیش از همه خود را در افزایش بی‌وقفه قیمت گندم، روغن و... نشان داد. این موضوع بر تمام کشورها و بالاخص کشورهای واردکننده و وابسته به این اقلام تاثیرگذار است؛ بنابراین ایران نیز در این خصوص با چالش‌‌‌هایی مواجه خواهد بود (هرچند بخشی از نیاز کشور از محل تولید داخل تامین می‌شود و نگرانی کمتری نسبت به بسیاری از کشورها وجود دارد). بنابراین انتظار می‌رود، در کنار مباحث داخلی پیرامون حذف ارز ترجیحی، افزایش نرخ‌های دلاری نیز چالش محصولات خوراکی در ایران و نرخ‌ آن را دوچندان متاثر کند.

بازدهی نمادهای غذایی

اتفاقات ذکرشده در کنار بازگشت نسبی اعتماد سهامداران به بازار سرمایه، موجب شد که شاهد رشد قوی گروه غذایی در بورس باشیم و تا جایی این پیشتازی ادامه یافت که بیشترین بازدهی را در روند صعودی بورس، عمدتا نمادهای غذایی ثبت کردند. در شرایطی که بازدهی شاخص کل کمتر از 25درصد در سه‌ماه اخیر بوده است، تعداد شرکت‌های غذایی که توانسته‌اند بازدهی بیشتر از 50درصدی را در این دور کسب کنند، قابل‌توجه بوده است.البته باید دقت کرد، به دلیل اینکه شرکت‌های این گروه جزو نمادهای کوچک بورسی هستند، حرکت‌‌‌های صعودی و نزولی سریع‌‌‌تر و به همین میزان نیز ریسک بالاتری دارند. همچنین از نظر میزان سودآوری وضعیت آتی شرکت‌ها احتمالا می‌‌‌تواند همراه با بهبود عملکرد باشد، ولی وضعیت گذشته آنها حاکی از بالارفتن نسبت  P/ Eبوده که این امر می‌‌‌تواند ریسک سرمایه‌گذاری را افزایش دهد.

جمع‌بندی

بازدهی مناسب این گروه و افزایش قیمت تابلو موجب افزایش ریسک از منظر تکنیکال شده، از طرف دیگر نیز چشم‌‌‌انداز نرخ‌های داخلی و خارجی محصولات اصلی و فرآوری‌شده کماکان صعودی است. بنابراین توصیه می‌شود چنانچه تصمیم به ورود به این صنعت در محدوده‌‌‌های فعلی دارید، بهتر است بر مبنای بررسی‌‌‌های دقیق شرکت مورد نظر به‌صورت جداگانه و برآورد سودآوری آن در آینده و به دور از هیجانات تابلوی معاملات باشد. در وضعیت فعلی برخی از نمادهای این گروه‌‌‌ها وضعیت بنیادی بهتری دارند و در عین حال پرش‌های محدودتری را نیز ثبت کرده‌‌‌اند که می‌‌‌توانند در لیست بررسی معامله‌‌‌گران قرار گیرند. همچنین با توجه به ارزش کوچک شرکت‌های این گروه و ریسک نسبتا بالای سرمایه‌گذاری در آنها توصیه می‌شود که مدیریت ریسک در چینش سبد سهام همواره لحاظ شود.