پیشنهادی برای بهبود وضعیت صندوقها
صندوقها بلاکش زمان بحرانهای بازار سرمایه هستند، چه آن زمان که سهامی برای خریدن روی میز معاملات نیست و چه آن زمان که هیچ کس خریدار صفهای فروش نیست.
این صندوقها اگرچه اغلب ضامن نقدشوندگی ندارند اما به هر ترتیبی در نقد شدن فوری سرمایههای مردمی مبادرت میکنند.
با این حال چه راهکارهایی میتواند صندوقها را تقویت کند که حضور موثرتری در تلاطمهای بازار داشته باشند؟
آنچه مانند خون در کالبد صندوق جریان دارد پول و سرمایه است. تجربه نشان میدهد عرضه و تقاضا واحدهای سرمایهگذاری فصلی است و مردم با یک جریان دائم متعادل به صندوقها ورود و خروج نمیکنند.
این صندوقها برای آنکه در بازارهای ریزشی تقویتکننده ریزش بازار نشوند باید برای بازپس دادن سرمایه مردم دسترسی مناسبی به منابع بانکی ارزانقیمت داشته باشند.
از سوی دیگر باید مشوقهایی طراحی شوند که بتوانند مردمی را که انگیزه ماندن ندارند یا انگیزه خرید ندارند تشویق به خرید کنند.
این پیشنهادهای خرید هزینههای خاصی دارد که در سرفصل صندوقها تعریف نشده است و مورد قبول بازرس و حسابرس نیست. این هزینهها در دنیا به هزینههای بازاریابی (Marketing Fee) معروف هستند. پس لازم است مدیریت نهادهای مالی به این نکته توجه ویژهای داشته باشند. نکته دیگری که میتواند انگیزه ورود مردمی را تقویت کند کاهش ریسک نوسانهای صندوقها است. نوعی آپشن یا اوراق تبعی وجود دارد که به زبان سادهتر به بیمه سهام معروف هستند. صندوقها اگر بیمه واحدهای سرمایهگذاری خود را منتشر کنند، میتوانند به مردم اطمینان خاطر و فضای آسودهتری را برای سرمایهگذاری پیشنهاد کنند. صندوقها به طور کلی یک بستر قوی هستند که از آنها بهره کافی برده نشده است. با این حال این صندوقها باید تحت نظارت قوی قرار گیرند و به طور مرتب مراقبت شوند تا محلی برای سوء استفاده یا ابزاری شدن مدیرانی که پایبند به اخلاق حرفهای نیستند، نشوند. اما سخن آخر اینکه صندوقها باید مسیرها و شریانهای اصلی ورود پول به بازار سرمایه باشند پس باید برای این جریانها استراتژیهای کوتاهمدت و میانمدتی با همکاری قانونگذار و مدیران صندوقها تدوین شود که امنیت سرمایهگذاری و ابتکار در عمل به بازار سرمایه جاری شود تا ریسکهای میانمدت و بلندمدت بازار به تدریج کاهش پیدا کند.