سرمایه‌گذاری در شرکت‌های سیمانی

سرمایه‌گذاران شرکت‌های سیمانی به معیارهایی از قبیل سودآوری، صادرات مناسب، نرخ بیشتر فروش نسبت به شرکت‌های رقیب، نزدیکی به مرز و امکان صادرات بیشتر، خالص ارزش دارایی‌ها و ... توجه دارند.  در این نوشتار، برای ۳۰ شرکت سیمانی قابل معامله در بازار بورس و فرابورس ایران نسبت‌های ظرفیت عملی موثر/ ارزش بنگاه  EV/ Effective Actual Capacity)  (و  P/ E-TTM مورد بررسی قرار گرفته است.

ظرفیت عملی موثر/ ارزش بنگاه و P/ E-TTM

منظور از ارزش بنگاه(Enterprise Value)، حاصل جمع ارزش بازار و ارزش روز تسهیلات شرکت منهای وجه نقد و سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت شرکت است. منظور از ظرفیت عملی موثر نیز مجموع ظرفیت شرکت سیمانی مورد بررسی، ظرفیت طرح توسعه با در نظر گرفتن درصد پیشرفت و ظرفیت شرکت‌های زیرمجموعه سیمانی با در نظر گرفتن درصد مالکیت است.

در واقع، نسبت در نظر گرفته شده به این مفهوم است که در صورت تحصیل کل شرکت، یک سرمایه‌گذار در حال حاضر به ازای هر تن سیمان که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم در مالکیت شرکت سیمانی مدنظر است، چند میلیون ریال پرداخت می‌کند. در محاسبه EV، تسهیلات ارزی شرکت‌ها با نرخ ۲۳۰هزار ریال تسعیر شده است و در مورد وجه نقد و سرمایه‌گذاری‌های کوتاه‌مدت ارزش دفتری مدنظر قرار گرفته است. ارزش بازار شرکت‌ها به تاریخ ۱۵/ ۱۱/ ۱۳۹۹ مدنظر قرار گرفته است.میانگین صنعت برابر ۱۸ میلیون ریال معادل ۷۸ دلار محاسبه شده است. می‌توان نتیجه گرفت که سرمایه‌گذاران صنعت سیمان در ایران به طور متوسط ۷۸ دلار به ازای هر تن سیمان پرداخت کرده‌اند. از نسبت محاسبه شده می‌توان به عنوان معیاری برای بررسی ارزندگی شرکت‌های سیمانی استفاده کرد. در واقع شرکت‌هایی که  EV/ Effective Actual Capacity پایین‌تر از میانگین صنعت دارند، می‌توانند در موقعیت سرمایه‌گذاری جذاب‌تری باشند. اما این معیار لزوما نمی‌تواند تنها ملاک تصمیم‌گیری باشد؛ احتمال دارد یک شرکت سیمانی درصد زیادی پایین‌تر از ظرفیت شرکت تولید کند یا تخفیف بیشتری در فروش خود داشته باشد و در نتیجه بازار نسبت پایین‌تری برای آن رقم زده است. همچنین ممکن است شرکتی به دلیل ارزش بالای زمین‌های خود و احتمال افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی با نسبت بالاتری معامله شود. به همین دلیل نسبت P/ E-TTM (نسبت قیمت به سود ۴ فصل اخیر)، مدنظر قرار گرفته است تا مطالعه‌کنندگان، دید بهتری از شرکت‌های سیمانی پیدا کنند. متوسط این نسبت نیز با حذف داده‌های غیر نرمال برابر ۱۷ است. طبعا شرکت‌هایی که هر دو نسبت محاسبه شده آنها پایین‌تر از میانگین صنعت است، در موقعیت جذاب‌تری برای خرید قرار دارند.

افزایش نرخ گاز سوخت و نرخ انرژی

یکی از موضوعات مورد بحث در روزهای اخیر بحث افزایش نرخ گاز سوخت و برق شرکت‌های سیمانی و تاثیر آن در سودآوری شرکت‌ها است. در ادامه، به این موضوع پرداخته شده و برآوردی برای افزایش نرخ فروش داخلی شرکت‌های سیمانی انجام گرفته است تا حاشیه سود آخرین فصل شرکت‌های سیمانی حفظ شود.  بر اساس گزارش توجیهی حسابرسی شده افزایش سرمایه شرکت سیمان هگمتان مورخ ۳۰/ ۰۴/ ۱۳۹۹، به ازای هر تن کلینکر ۹۸ مترمکعب گاز یا ۸۷ لیتر مازوت(درفصل زمستان) و ۹۷ کیلووات ساعت برق مصرف می‌شود. با توجه به این مطلب، نرخ گاز سوخت و نرخ برق ۲۰ شرکت سیمانی، بر اساس آخرین صورت‌های مالی حسابرسی شده این شرکت‌ها در سال ۱۳۹۹ محاسبه شده است.بر اساس نمودارهای فوق، ۳۵/ ۹ درصد بهای تمام شده شرکت‌های سیمانی متعلق به گاز سوخت و ۹۹/ ۶ درصد مربوط به برق است. متوسط نرخ هر مترمکعب گاز ۱۲۶۱ریال و هر کیلووات ساعت برق ۹۵۹ ریال است.بر اساس مصوبه کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۰، نرخ گاز سوخت شرکت‌های سیمانی باید ۱۵درصد گاز خوراک تحویلی به پتروشیمی‌ها باشد. با فرض گاز خوراک ۹ سنت، بر اساس گزارش سه ماه منتهی به ۳۰/ ۰۹/ ۱۳۹۹ پتروشیمی پردیس، نرخ گاز سوخت شرکت‌های سیمانی، باید ۳۵/ ۱ سنت باشد.  بنابراین، نرخ ریالی گاز سوخت با فرض نرخ برابری دلار به ریال ۲۳۰هزار ریالی، ۳۱۰۵ ریال به ازای هر متر مکعب پیش‌بینی می‌شود که حکایت از رشد ۱۴۶ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۹ دارد. در مورد افزایش نرخ برق عدد دقیقی مطرح نشده است. اگر فرض شود نسبت نرخ برق به نرخ گاز مانند سال ۱۳۹۹ باشد، نرخ برق نیز باید ۲۳۶۱ریال به ازای هر کیلووات ساعت باشد. متوسط نرخ فروش سیمان خاکستری فله داخلی در فصل آخر منتهی به ۳۰/ ۰۹/ ۱۳۹۹، حدود ۲میلیون و ۵۰۰ هزار ریال به ازای هر تن بوده است و با درنظر گرفتن حاشیه سود ۴۰ درصدی برای صنعت سیمان، اگر افزایش نرخ ۱۴۶ درصدی برآورد شده در گاز سوخت و برق صورت گیرد، به نظر می‌رسد با افزایش نرخ فروش داخلی حدود ۲۳ درصد، این افزایش نرخ انرژی جبران شود. یادآوری این نکته نیز ضرورت دارد که افزایش نرخ خرید پاکت، مواد اولیه مانند سنگ آهک و خاک رس و سنگ آهن و نیز کاهش نرخ فروش صادراتی سیمان ناشی از کاهش احتمالی نرخ ارز،  نیز در حاشیه سود شرکت موثر است که سبب می‌شود فعالان صنعت، انتظار درصد افزایش نرخ بالاتری داشته باشند.