صنعت کاغذی زیر ذرهبین
مصرف داخلی کاغذ در کشور ما بهطور تقریبی ۲ میلیون تن است که تنها یک میلیون تن از آن در داخل کشور ظرفیت تولید و ۷۰۰ هزار تن قابلیت دسترسی ندارد. تامین کاغذ از طریق واردات، یک میلیارد دلار هزینه در سال به کشور تحمیل میکند و تنها راه قطع نیاز به واردات تغییر تکنولوژی در ساخت کاغذ است. صنعت کاغذ با وجود پتانسیلهای مطلوب در کشور، جایگاه خود را آن چنان که باید نیافته است. این در حالی است که کاغذیها قادرند با واردات چوب خام، محصولات سلولزی از جمله کاغذ بهداشتی، کاغذ روزنامه، چاپ و تحریر و کاغذ بستهبندی تولید کنند و میانگین تولیدات این صنعت را ارتقا دهند. این احتمالات در صورتی است که صرفا به تولید بهواسطه واردات و مواد خام بپردازیم و نقش بازیافت کاغذ را نادیده بگیریم. بهعبارتی بازیافت کاغذ میتواند بخش قابلتوجهی از تولیدات این صنعت را از آن خود کند. بهطوریکه طبق چالشهای صنعت کاغذی یکی از مهمترین چالشهای این صنعت، عدم برنامهریزی صحیح برای تولید است. اگر بدانیم سالانه چه میزان کاغذ و محصولات سلولزی با چه هدفی نیاز داریم، قاعدتا تولیدات مطلوبتری خواهیم داشت. اهمیت تکنولوژی مورد استفاده در تولید کاغذ از دیگر موارد مهم در این صنعت است.
تکنولوژی تولید کاغذ در سایر کشورها «هایتک» است. به این مفهوم که با فیلمی سروکار دارد که ۸۰ میکرون برای چاپ و تحریر یا ۲۰۰ تا ۳۰۰ میکرون برای کاغذهای بستهبندی نیاز است و با دقت زیادی این کار انجام میشود. بسیاری از سازندگان ترجیح میدهند تولیدکننده دستگاه بستهبندی باشند تا تولیدکننده کاغذ. از این رو ما در صنعت برای بهبود، راه زیادی در پیش داریم.
تقسیمبندی شرکتهای کاغذی
در حوزه چاپ و تحریر، بزرگترین تولیدکننده کاغذ چاپ و تحریر کشور، کارخانه کاغذ پارس است. برگههای تحریر و برگههای کاهی که کیفیت پایینتری دارند نیز توسط کارخانه پارس تولید میشود. در این میان کارخانه اصفهان از لحاظ کیفیت تولید، متوسط است. مزیت کاغذ پارس نسبت به سایر تولیدکنندگان داخلی برخورداری از خمیر ویرجین تولیدی خود است؛ درحالیکه سایرین باید از خمیر وارداتی استفاده کنند. در حوزه کاغذهای بهداشتی، غالبا واردکننده هستیم و تولیدکنندگان رولهای تیشو را از خارج خریداری کرده و سپس کارهای برش و مراحل تبدیل کاغذ و بستهبندی را انجام میدهند. البته در این میان باید به کارخانه کاغذ حریر خوزستان هم اشاره کرد که در این حوزه تولیدات نسبتا با کیفیتی دارد.
مشکلات کاغذیها در بورس
مشکلات در زمینه حضور شرکتهای صنعت کاغذ در بورس را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. نخستین مشکل، قوانین ورود به بازار است. در واقع، شرکتها فاقد شرایط لازم برای ورود به بورس هستند. بخش دیگر موضوع، مربوط به تامین مالی شرکتهای بورسی است. شرکتهای این حوزه تامین مالی از طرق دیگر را به تامین مالی بورسی ترجیح میدهند.
نگاهی به عملکرد کاغذیها
طبق آخرین اطلاعات موجود، میانگین حجم معاملاتی شرکتهای گروه کاغذ در بازار سهام در سه ماه اخیر، بهصورت روزانه در حدود ۱۰۵ میلیون برگه سهم بوده است. بخش اعظم این حجم معاملاتی مربوط به معاملات چکاپا در سه ماه اخیر است. گرچه حجم معاملات این صنعت بهعنوان یکی از گروههای کوچک بازار قابل توجه بوده؛ ولی در مدت مذکور بازدهی چندان مطلوبی برای آن رقم نخورده و شاهد بازدهی منفی۲درصدی در این صنعت بودهایم. همچنین در بازه ۶ ماهه که میانگین بازدهی صنایع بیش از ۱۴۰ درصد بوده، صنعت کاغذ برای سهامداران کمتر از ۱۰۰ درصد بازدهی به همراه داشته است.
با تقسیمبندی شرکتهای این گروه از لحاظ ارزش بازار، چکاپا در رتبه نخست با ارزش بازاری ۸۶ هزار میلیارد ریال قرار میگیرد. چکارن، چکاوه و چکارم در رتبههای بعدی قرار میگیرند. نسبت P/ Ettm این صنعت ۸۸ است. این در حالی است که این نسبت برای بازار بورس و فرابورس در حدود ۲۶ است. بررسی جزئیتر شرکتهای این گروه حاکی از موارد زیر است:
اعداد حاصل از میانگین نسبتهای مالی در ۴سال اخیر از ۹۵ تا ۹۸ است.
نسبت سودآوری: شرکتهای گروه کاغذی عملکرد متفاوتی در نسبتهای سودآوری داشتهاند. چکاپا با داشتن میانگین حاشیه سود ناخالص و عملیاتی 36 درصدی، از میانگین صنعت فراتر رفته و جزو شرکتهای برتر گروه در این نسبت مالی، قرار میگیرد. چکاوه غالبا با نسبتهای مالی منفی در حوزه سودآوری مواجه بوده و رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. شرکتهای این گروه از بازده چندان مطلوبی در داراییهای خود نداشتهاند.
نسبت کارآیی: شرکتهای گروه کاغذ به لحاظ گردش داراییها با میانگین مطلوبی همراه بودهاند و در این میان چکاوه سردمدار صنعت است. این گردش دارایی غالبا در موجودی کالا مشهود است. گردش مطالبات شرکتها از عملکرد مطلوب چکاوه حکایت دارد. در میان شرکتهای این گروه، چکارن تعداد دفعات کمتری وصول مطالبات داشته است.
نسبت اهرمی: درخصوص نسبت اهرمی، میزان ریسک شرکت ارزیابی میشود که چکاوه با فزونی بدهیها به دارایی و حقوق صاحبان خود پرریسکترین شرکت گروه خود محسوب میشود. در ارتباط با پوشش ریسک، نسبت پوشش هزینه بهره عنوان میشود که چکاپا بیشترین میزان پوشش ریسک را دارد.
نسبت نقدینگی: چکاپا با قدرت نقدینگی بالاتری میتواند بدهی جاری را پوشش دهد. درخصوص عمل به تعهدات با استفاده از اوراق، چکارن و سپس چکاوه عملکرد بهتری داشتند. در پایان میتوان گفت، صنعت کاغذ جزو صنایع کوچک بازار به شمار میرود و عدم حمایت دولتی میتواند آن را به ورطه تعطیلی و نابودی بکشاند. توجه به پتانسیلهای بالقوه این صنعت و استفاده از منابع موجود، میتواند روزهای روشنی برای این صنعت رقم بزند.