«دنیایاقتصاد» وضعیت سیمان را بررسی میکند
خوب و بدهای خاکستریها
صنعت بزرگ سیمان در ایران نیز بهعنوان یکی از صنایع استراتژیک کشور، همواره پرچمدار توسعه و حرکت رو به جلو بوده و نسبت به سایر صنایع زیرساختی کشور برای رسیدن به اهداف تعیین شده در سند چشمانداز ۲۰ ساله ۱۴۰۴ کشور پیشگام است. این صنعت همواره با فراز و فرودهایی همراه بوده اما همیشه در مسیر پیشرفت گام برداشته، بهطوری که در طول چهار دهه سپری شده از انقلاب ظرفیت این صنعت بیش از ۱۲ برابر شده و ظرفیت تولید سیمان کشور به حدود ۸۷ میلیون تن در سال رسیده است. البته از نظر میزان آلایندگی نیز آسیبهای چشمگیری را متوجه کشور کرده است. درحالحاضر ظرفیت فعلی تولید سیمان به دلیل شرایط رکودی بیش از نیاز کشور و صادرات است؛ این اتفاق برای کشوری که یکی از بزرگترین صادرکنندگان سیمان در جهان بوده بسیار اهمیت است، اما مهمتر از تولید این محصول با اهمیت و کلیدی، میزان مصرف آن در داخل و صادرات است که باید برای آن چارهای اندیشید.
درحالحاضر برخی از شرکتهای سیمانی در زیان به سر میبرند که این وضعیت برای برخی از این شرکتها به هیچ وجه خوب نیست و تنها باید به فکر چاره اساسی برای تحول در این صنعت ارزشمند بود. با در نظر گرفتن رکود در صنعت ساختمان در پی شیوع کرونا، شاید بتوان مهمترین مولفه برای عبور از این شرایط سخت را در افزایش قیمت سیمان، توقف نرخگذاری از طرف دولت و افزایش صادرات دانست. آن هم نهتنها صادرات به کشورهای همجوار بلکه صادرات به بازارهای نوظهور، چراکه کلینکر تولیدی ایران از جمله محصولات با کیفیت بهحساب میآید. البته مشکلات حمل و نقل در صادرات و هزینههای آن را نیز باید در نظر گرفت که این امر میتواند مزیتی برای کارخانههای حاضر در شهرهای مرزی باشد. به دلیل افزایش پرشتاب نرخ فروش صنایع سیمانی نسبت به افزایش هزینهها در سالهای جاری شاهد رشد چشمگیری در حاشیه سود این شرکتها بودهایم.
اما مشکل این صنعت در سالهای جاری کاهش درآمد محقق شده، بوده است. متاسفانه درآمد شرکتهای سیمانی به اندازه تورم نتوانسته رشد کند. به عبارتی اثر افزایش نرخ ارز در درآمد صنعت سیمان دیده نشده و این تفاوت اصلی صنعت سیمان با سایر صنایع کامودیتیمحور بوده است. به این دلیل که سیمان و کلینکر قابلیت حمل به مقاصد دور را نداشته، بنابراین سیمانیها نتوانستهاند مانند پتروشیمیها، فولادیها و فلزات محصول خود را به نقاط دیگر دنیا صادر کنند و نهایتا درآمد آنها رشد چندانی نداشته است. در سالهای اخیر در کشور مازاد تولید در دیگر محصولات (مانند متانول یا سایر محصولات پتروشیمیها و فلزیها) را نیز داشتهایم اما تولیدکنندگان آنها میتوانند محصولات خود را صادر کنند و این مساله مشکلی برای تولید ایجاد نکرده است اما در سیمان چون امکان صادرات به این صورت وجود ندارد، توازن عرضه و تقاضا برهم خورده است. حالا اما اندکی فضا در حال بهبود است. کارخانههای سیمانی حاضر در شهرهای مرزی از طریق حمل و نقل ریلی و صنعت دریایی توانستهاند به کشورهای شمال ایران، حاشیه خلیج فارس و حتی قاره آفریقا راه یابند. اکنون در این صنعت وقتی به کارخانههایی مانند سبهان، سفانو، سخاش، سشرق، سهگمت، سخوز، سشمال، ساربیل و دیگر صادرکنندگان نگاه میکنیم یا مقدار صادرات رشد کرده یا فاصله بین نرخ صادراتی و داخلی به شدت افزایش یافته است.
شرکتهای سیمان خوزستان و سیمان بهبهان نزدیکترین کارخانهها به مرز عراق و همچنین شرکت سیمان دورود، سیمان ارومیه و سیمان صوفیان نیز در نزدیکی مرز ترکیه و عراق قرار دارند که این نکته جزو مزیت رقابتی این شرکتها محسوب میشود. با توجه به اینکه صنعت سیمان از جمله صنایع مصرفکننده انرژی است، به علت برخورداری عراق از منابع و انرژی کافی برای تولید سیمان در آینده نزدیک بازار این کشور را باید از دست رفته دانست اما با توجه به پتانسیلهای کشورهای شرق دور (با توجه به پروژه کمربند راهی جاده ابریشم) و همچنین مشکلات همسایگان شرقی از جمله افغانستان در تامین سوخت و انرژی، کارخانههای سیمان شرق کشور از امکان رشد بالاتری برخوردار هستند. از جمله شرکتهای سیمانی شرق کشور میتوانیم به سیمان قائن، سیمان شرق، سیمان مجد خواف و سیمان تیس چابهار در صورت راهاندازی اشاره کنیم. یکی از پارامترهای مورد توجه در صنعت سیمان ارزش بازار بسیار پایین کارخانههای فعال در این حوزه نسبت به ارزش جایگزینی آنهاست که علت این موضوع همان مازاد تولید است که پارامتر ارزش جایگزینی را کموزن کرده است. بر اساس مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس در مورد صنعت سیمان، ایجاد یک میلیون تن ظرفیت سیمان در دنیا بهطور متوسط به 150 میلیون دلار و سه سال زمان نیاز دارد. این در حالی است که بهطور میانگین شرکتهای سیمانی فعال در بورس با حدود یکدهم ارزش جایگزینی خود در حال معامله هستند. در ماههای اخیر شاید مهمترین خبر در صنعت سیمان خبر تصمیم به تعطیلی تعدادی از کارخانههای تولیدکننده سیمان در چین بود که تغییرات گستردهای را در بازار جهانی این کالای اساسی به وجود آورد، به نحوی که بزرگترین تولیدکننده سیمان جهان یعنی چین را به واردکننده کلینکر تبدیل کرد. پیشبینی میشود این سیاست با توجه به میزان آلایندگی بالای این صنعت و مشکلات زیستمحیطی که چین با آن دست و پنجه نرم میکند ادامهدار باشد مانند تصمیم چند سال گذشته این کشور در مورد صنعت فولاد که باعث رشد شدید قیمت فولاد شد.