چرا مردم کتاب نمیخوانند؟
مسعود غفاری اظهار کرد: تجربههای شخصی انسان محدود است و با خواندن، میتوان از مرزهای محدودیت و انسداد فراتر رفت که اولین ثمره این پرواز، آگاهی از تفاوتها و پیچیدگیهاست.
وی افزود: گذر از ایدهها و عقاید متفاوت یعنی دگرگون دیدن جهان و اگر آدمیان قادر به درک تفاوتها و فهم پیچیدگیها باشند، میتوان امید داشت که با گسترش تعاملات سازنده و احترام به حقوق متقابل و حل مسالمتآمیز تضادها، توسعه پایدار محقق شود.
این جامعهشناس، تصریح کرد: کتابخوانی نوعی سرمایه فرهنگی است که به افراد کمک میکند موقعیت اجتماعی بهتری در جامعه به دست آورند. افرادی که عادت به مطالعه دارند، دانش، زبان و مهارتهای فکری بیشتری کسب میکنند.
غفاری تأکید کرد: مطالعه نهتنها به رشد فردی افراد کمک میکند، بلکه جایگاه اجتماعی بالاتری را نیز برای آنها به ارمغان میآورد. علاوه بر این، گفتوگو و ارتباطات عقلانی برای تقویت دموکراسی و مشارکت اجتماعی ضروری است.
این استاد دانشگاه فرهنگیان کاشان، گفت: کتابخوانی، افراد را با مفاهیم پیچیدهتر و فرآیند استدلال آشنا کرده و به تقویت تفکر انتقادی کمک میکند که این روند، میتواند جامعه را به سمت افزایش مشارکت سیاسی و اجتماعی هدایت کند.
وی افزود: هویت فردی در دنیای مدرن، به انتخابهای آگاهانه وابسته است. کتابخوانی به افراد کمک میکند تا درک بهتری از خود و جهان اطرافشان پیدا کرده و تصمیمگیریهای آگاهانهتری داشته باشند. این فرایند به توانمندسازی فردی و رشد خودآگاهی منجر میشود.
غفاری در پاسخ به اینکه چرا بسیاری از مردم کتابخوان نیستند، اظهار کرد: پاسخ به این پرسش، مربوط به برخی واقعیتهای اجتماعی است که نگاه اول میتوان به یکی از ابعاد اساسی جامعه معاصر یعنی مصرف اشاره کرد.
این جامعهشناس تصریح کرد: در جامعه مصرفی، رسانههای جمعی و تولیدات تجاری، مانند شبکههای اجتماعی یا محتوای دیجیتال سطحی جایگزین فعالیتهای فرهنگی عمیق، از جمله کتابخوانی، شدهاند که این وضعیت باعث شده که افراد بهجای مطالعه، جذب سرگرمیهای فوری و کوتاهمدت شوند.
وی تأکید کرد: شبکههای اجتماعی در کنار مشغلههای روزمره و بحران زمان بهویژه در جوامع شهری، افراد را از کتابخوانی بازمیدارد. بسیاری از مردم وقت خود را میان کار، تحصیل و نیازهای خانوادگی تقسیم کرده و در این میان، زمانی برای مطالعه باقی نمیماند.
این جامعهشناس گفت: ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه، نیز دسترسی طبقات فرادست به منابع فرهنگی مانند کتاب را محدود میکند، زیرا در این جوامع، افراد با مشکلات معیشتی درگیر هستند و کتابخوانی به یک فعالیت تجملی بدل میشود که این واقعیت، بهصورت مکانیسمی برای بازتولید نابرابریهای اجتماعی عمل میکند.
غفاری افزود: نهادینه نشدن فرهنگ کتابخوانی، یکی از عاملهای بیتوجهی شهروندان به مطالعه است. بسیاری از افراد عادت به مطالعه را از دوران کودکی نیاموختهاند و نهادهای آموزشی و خانوادهها نیز به اندازه کافی مشوق این عادت نبودهاند.
وی تصریح کرد: نا آشنایی با لذت و فواید مطالعه و نبود الگوی مناسب، عامل مهمی در عدم استقبال از کتاب محسوب میشود و در این بین میتوان به سبک زندگی گروههای مختلف اجتماعی نیز پرداخت.
این استاد دانشگاه تأکید کرد: سبک زندگی تحت تأثیر انتخابهای فردی، مصرفگرایی، و فشارهای اجتماعی شکل میگیرد. افراد ممکن است به دلیل نگرانی از مدرن بودن یا برای همراستا بودن با جریانهای اجتماعی، وقت خود را صرف فعالیتهایی کنند که بهجای رشد فکری، جنبههای نمایشی یا تفریحی بیشتری دارند.
وی گفت: مشکلات اقتصادی و محدودیت دسترسی به کتاب، از جمله عوامل مؤثر بر میزان کتابخوانی است. هزینه کتاب و مشکلات اقتصادی، برای بسیاری از مردم، مانعی برای دستیابی به منابع مطالعاتی است و در این شرایط گرایش به رسانههای دیجیتال و شبکههای اجتماعی، جایگزینی آسانتر و سریعتر برای رفع نیازهای معرفتی است.
غفاری افزود: نهادینهسازی فرهنگ مطالعه از کودکی به واسطه تقویت نقش خانواده و مدارس در پرورش عادت مطالعه از عاملهایی است که برای تغییر وضعیت کتابخوانی میتوان مورد توجه قرار داد.
این جامعهشناس اظهار کرد: ایجاد بسترهای لازم برای دسترسی عادلانه به کتاب با اجرای سیاستهای عمومی در جهت کاهش قیمت کتاب، تقویت سرمایه فرهنگی جامعه از طریق سرمایهگذاری در فضاهای فرهنگی مانند کتابخانهها و ترویج برنامههای عمومی مطالعه نیز از دیگر راههای ترویج کتابخوانی در جامعه است.
وی خاطرنشان کرد: کتابخوانی نه فقط برای فرد، بلکه برای سلامت اجتماعی و پیشرفت فرهنگی جامعه ضروری است، بنابراین بازاندیشی نقش رسانهها از طریق هدایت رسانهها برای تبلیغ محتوای کتابخوانی بهعنوان یک سبک زندگی مطلوب، نیز یک مؤلفه اثربخش برای نهادینه کردن فرهنگ مطالعه است.