جنگ تحمیلی  و پس‌لرزه‌هایش

اقتصاد جنگ در دوران درگیری‌های نظامی بین کشورها به وجود می‌آید و با استفاده از آن یک کشور تلاش می‌کند در برابر دشمنان خود از نظر اقتصادی و تولیدی برتری یابد. تعدادی از کشورهایی که دارای اقتصادهای جنگی هستند، پس از درگیری‌ها با اقتصادی قوی‌تر از قبل از آن ظاهر می‌شوند. نمونه‌هایی از این موضوع شامل آمریکا و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم و کره جنوبی پس از جنگ کره است.

در این نوع اقتصاد، دولت‌ها اولویت اصلی خود را بر تأمین نیازهای جنگی قرار می‌دهند و از این رو، تولیدات صنعتی به سمت تولید سلاح‌ها، مهمات، تجهیزات نظامی و تأمین مایحتاج اساسی مانند غذا و سوخت هدایت می‌شود.

طولانی ترین جنگ پس از جنگ جهانی دوم در ایران اتفاق افتاد که علاوه بر هزینه های انسانی و اجتماعی، کشور متحمل صدها میلیارد دلار در قالب هزینه دفاعی، خسارات های جنگی و زیان انباشته به واسطه توقف تولید یا کند شدن روند توسعه شد. در سال‌های۶۱تا۶۴علی‌رغم وقوع جنگ اما رونق اقتصادی در کشور وجود داشت و سطح رفاه خانوارها با توزیع کالاهای کوپنی، وضعیت مطلوبی داشت. علت این موضوع را با افزایش فروش نفت و بهبود درآمد صادراتی می‌توان تحلیل کرد. سال‌های ۶۲ و ۶۳ بازار جهانی نفت وضعیت مساعدی داشت و در آن سال‌ها درآمد صادراتی نفت ایران به بیش از۲۵میلیارد دلار رسید. بنابراین هرچند حدود ۳میلیارد دلار صرف تامین نیازهای جنگ می‌شد ولی به علت تامین نیازهای کشور از طریق واردات، علی‌رغم وضعیت نامناسب تولید داخل، رونق بازار نفت اثر خود را روی شاخص‌های اقتصادی گذاشته بود و فشار طاقت‌فرسایی روی زندگی مردم نبود.

 دومین بخش جنگ در سال‌های۶۵تا۶۷با کاهش قابل‌توجه قیمت نفت هم‌زمان و فشارهای اقتصادی تشدید شد.

طبق اسناد موجود، بودجه دولت در سال ۶۷ یک‌سوم سال ۱۳۵۵ بود. درواقع خدمات دولت در سال ۱۳۶۷ معادل یک‌سوم خدماتی بود که در سال ۱۳۵۵ ارائه می‌کرد و بنابراین در سال۶۷اقتصاد کشور و معیشت مردم تنگنا و فشار را به خود دید.

درواقع تورم درشت دورقمی حاصل فشارهای اقتصادی زمان جنگ و پس‌ازآن است. این معضل چنان در تاروپود اقتصاد ایران تنیده شده که جدایی آن، رکود را در پی داشته و دارد.در زمان جنگ نه‌تنها همه بودجه معطوف جنگ، تجهیزات و درمان مجروحان و ساماندهی جنگ‌زده‌ها بود بلکه تولیدات کشور نیز از حالت عادی خارج و برای تجهیز جبهه‌ها تغییر کاربری داده بود. تولید گونی، لباس نظامی، باند و گاز، ملحفه، برانکارد و... ازجمله مهم‌ترین تولیدات سال‌های جنگ در ایران بود. در حالی که سرمایه‌گذاری، هتلداری و گردشگری، صنعت و کشاورزی تقریبا تعطیل‌شده بود، مسوولان کشور فقط برای تامین مایحتاج روزانه مردم تلاش می‌کردند.پساجنگ، تورم را تا مرز۵۰درصد بالا برد. اقتصاد تب‌دار ایران هنوز نفس نکشیده بود که دوباره و دوباره و دوباره...تحریم شد.اقتصاد ایران که در طول ۸ سال جنگ تحمیلی ۲۷.۳از تولید ناخالص داخلی خود را از دست داد، در زمان تحریم و اوج گرانی نفت، رشد اقتصادی منفی۶درصد و تورم ۳۰تا ۵۰درصد را تجربه کرد. تولید و فروش نفت در پایان جنگ به حدود ۲.۶میلیون بشکه در روز کاهش یافت و این نرخ امروز بسیار کمتر است.

در زمان جنگ با توجه به افزایش تقاضای ناشی از هزینه‌های نظامی، مازاد تقاضا در اقتصاد به وجود می‌آید. این امر به همراه کاهش عرضه ناشی از بروز جنگ، به افزایش سطح قیمت‌ها منجر می‌شود. شبیه این حالت در زمان تحریم نیز بروز می‌کند با این تفاوت که این بار کوپن وجود ندارد و دولت با در نظر گرفتن یارانه برای برخی کالاها سعی در تنظیم ناقص بازار دارد. به‌بیان‌دیگر نظام عرضه و تقاضا در بازار ایران هیچ‌گاه روی خوش ندیده و بخش خصوصی قدرت ابراز وجود نداشته است.