چرا وزارت صمت باید به شرکتهای تیزپا توجه کند؟
این ترکیب نوآوری و فناوری معمولا برای افراد عادی بسیار جذاب است. و از نظر اقتصادی هم برای مصرف کنندگان مطلوب است در نتیجه به ناگاه یک بازار جدید و بزرگ برای یک صنعت تازهکار به وجود میآید که پاسخگویی به حجم بالای تقاضا نیازمند شتاب در رشد و توسعه محصول و خط تولید است. به همین دلیل به این شرکتها تیزپا یا استارتآپ میگویند.
اما این شتاب فقط نیازمند سرمایه، فناوری، نوآوری و جسورانه رفتار کردن بنیانگذاران این شرکتها نیست بلکه شکل گیری و رشد کامل شرکتهای تیزپا نیازمند دسترسی به حجم عظیمی از منابع آزاد است و اگر قرار باشد تامین منابع در پشت صحنه تجارت آزاد محدود شود توسعه این شرکتها محدود خواهد شد. اتفاقی که باعث میشود زادبوم این شرکتها اقتصادهای آزاد و رقابتی دنیا باشد.
در دهه گذشته مفاهیم مربوط به شرکتهای تیزپا هنوز در ایران تکمیل نشده بودند و هر از گاهی ظهور شرکتهای موفق در این حوزه باعث میشد دولت دچار سردرگمی در تصمیمات شود و هنوز هم بازار سنتی به دولتها نسبت به خطرات پذیرش بی ضابطه راهکارهای جسورانه این شرکتها فشار میآورد.
همه این اعتراضها اشتباه نیست برای مثال اتحادیهها به علت اینکه شرکتهای تیزپا متولی ندارند نگران جهشهای بزرگ در سهم بازار آنها هستند. و دولت هم با ورود و دستکاری موردی نمیتواند ساز و کاری برای رفع این نگرانی ارایه دهد.
در ایران برای حل این مشکلات با توجه به دانشی بودن بعضی از شرکتهای تیزپا تلاش شده تا موضوع به سمت معاونت علمی سوق داده شود. اما در عمل با اصرار مسوولان بر گزارش کمی این شرکتها و ایجاد قوانین تشویقی مبهم این حمایتها چندانکه انتظار آن میرفت نتیجه نداده و منجر به این شده تا همان شرکتهای قدیمی با یک تغییر ظاهری در تلاش برای دانشبنیان کردن محصولات خود باشند. غافل از اینکه مشخصه تیزپا بودن به یک محصول برنمیگردد که به ساختار کلی شرکت و نوع رفتار آن در بازار برمیگردد. البته تلاشهای نیروهای محترم معاونت علمی است که ما امروز شناخت کافی از این صنایع داریم. اما هزینه آن اینکه امروز متولی این شرکتها با متولی ساختاری شرکتهای کوچک و بزرگ متفاوت است. وقت آن رسیده که بهجای توسعه یک بخش مجزا در دولت به فکر سپردن موضوع شرکتهای تیزپا به وزارت صمت باشیم.
روزگاری کشور به این نتیجه رسید که برای صنایع کوچک نیازمند وزارت صنایع سبک است اما باگذشت زمان متوجه شدند که برای حمایت درستتر از این شرکتها باید همه صنایع در زیر چتر نظر یک مسئول حمایت شوند.
در دنیای امروز حمایت از صنایع تیزپا در کنار حمایت از صنایع کوچک و بزرگ به بخش دیگری از سازوکار دولتها تبدیلشدهاند. در ایران هم وقتی پای درد دل شرکتهای تیزپا مینشینیم بیشتر نگرانی ایشان از نبود زیرساختهای صنعتی و حمایتی است. مشابه آن وضعیتی که در دهه ۶۰ برای صنایع کوچک وجود داشت امروز نیز شرکتهای تیزپا با نبود متولی مواجه هستند با این تفاوت که این شرکتها اگر حمایت نشوند مهاجرت میکنند و از فضای کشور ناپدید میشوند.
با نگاهی نقادانه به خودمان میبینیم که اعتبارات اعطایی برای شرکتهای دانشبنیان منجر به تولید شرکتهای جدید با چرخه عملیاتی واقعی نشده و با توجه به نداشتن زیرساخت منابع به سمت همان شرکتهای قدیمی کوچ کرده است.
این روزها که زمان انتخاب وزیر صمت فرارسیده است بهتر است با درک مناسب نسبت به این موضوع وزیری انتخاب شود که درک درستی نسبت به شرکتهای تیزپا داشته باشد و در سالهای پیش رو بتوانیم مسئولیت این شرکتها را مثل بقیه کشورها از دوش معاونت علمی برداشته و به عهده وزارت صمت قرار دهیم و فضای کاری معاونت علمی را به سمت رسالت اصلی خود سوق دهیم.
و چرا اکنون باید به این موضوع پرداخت ؟ چون این روزها کشور درگیر و دار انتخاب وزیر صمت است. انتخاب یک وزیر سنتی که همچنان به دنبال گزارش دادن از عملکرد صنایع سنگین باشد کشور را دچار تحول نمیکند. بلکه باید وزیری انتخاب کرد که در سابقه کاریاش با شرکتهای تیزپا آشنا باشد.
انتخاب دکتر پزشکیان از این منظر نقطه جالبی است چراکه تنها داوطلب ریاست جمهوری است که کارگروه شرکتهای استارت آپی را در کمیته صمت خود راهاندازی کرد و با این تصمیم نشان داد که درک کاملا بهروزی از ماهیت و نیاز این شرکتها دارد.
به امید عدالت و انصاف برای صنعت معدن و بازرگانی کشور.