انتظار از تحولات انتخاباتی
چه چیزی انتظارات آینده را در بازارهای مالی شکل میدهد؟
بررسی روند بازارهای دارایی از اول خرداد سال جاری نشان میدهد که به دلیل مشخصنبودن رئیسجمهور کشور و متعاقب آن مشخص نبودن کابینه و وزرا و ترکیب تیم اقتصادی دولت، بازارها در حالت کمای معاملاتی به سر میبرند و در انتظار تعیین تکلیف وضعیت متغیرهای کلان و اساسی هستند. به گونهای که ارزش معاملات در اکثر بازارها در قیاس با هفتهها و ماههای قبل دچار افت ملموس و محسوسی شده است و بازیگران و فعالان سنتی بازارهای دارایی مختلف، فعلاً دست نگه داشتهاند تا اوضاع و احوال کمی شفافتر و شرایط نیز پایدارتر شود تا بتوانند تصمیمات مقتضی را با توجه به وضعیت موجود اتخاذ کنند.
انتظارات انتخاباتی و بازار ارز
اما پرسشی که در این اثنی به اذهان متبادر میشود این است که چرا مسالهای مثل انتخابات اینچنین برای بازیگران بازارهای دارایی مختلف مهم است؟ همانطور که گفته شد روند بازارهای دارایی تا حدود زیادی به اتفاقات حادثشده در صحنه اقتصاد کلان کشور بازمیگردد که خود این عامل نیز منتج از متغیرها و تصمیمات سیاسی است. به بیانی سادهتر و در مقام یک مثال برای شفافتر شدن موضوع میتوان به وضعیت حاکم بر بازار ارز اشاره کرد. نرخ ارز و انتظارات تورمی در ایران همسو هستند و به کرات دیده شده که در تحلیلهای مختلف به همگرایی این دو مولفه اشاره شده است. حال اینکه در صحنه سیاسی کشور درباره روابط با کشورهای خارجی چه تصمیماتی گرفته شود، به شدت در تعیین مسیر آتی قیمت دلار در بازار داخلی اثرگذار است. پس میتوان گفت دیپلماسی و نوع تعامل کشور با سیاست و اقتصاد روز دنیا، مقولهای بسیار تاثیرگذار در جهتدهی ذهنی انتظارات در بازارها و همچنین تعیین جهت بازارهای دارایی و بهخصوص بازار ارز است. پس صرفاً با همین مثال ساده میتوان دلیل آرامش نسبی حاکم بر بازار ارز را در مقطع فعلی متوجه شد. پس در چنین وضعیتی که هنوز کم و کیف اوضاع سیاسی و اقتصادی کشور مشخص نشده است، بلاتکلیفی اینچنینی در بازارها امری طبیعی محسوب میشود. طبیعتاً اگر انتظار فعالان بازارهای مالی در ایران از رئیسجمهور منتخب، دور شدن هر چه بیشتر از مذاکرات و تعامل با غرب باشد، این موضوع موجبات تقویت تقاضا در بازارهای سفتهبازانه را فراهم خواهد کرد و هر چقدر مذاکره و تعامل محتمل به نظر برسد، آرامش بر بازارهای سفتهبازانه حاکم خواهد شد.
کمای انتخاباتی بورس
ابهام و شفاف نبودن شرایط، بزرگترین دشمن بازارهای سهام در کل دنیا تلقی میشود. به عوامل یادشده، کاهش سطح اعتماد عمومی را نیز اضافه کنید، حال بخش اعظم پاسخ پرسش خود را در مورد دلایل اوضاع نابسامان بورس تهران در شرایط کنونی یافتهاید. وقتی سرمایهگذار در بازاری مثل بازار سهام سرمایهگذاری میکند، انتظار دارد که مولفههای تأثیرگذار بر قیمت سهام مشخص و دارای چشمانداز نسبتاً ثابتی باشد. به بیانی سادهتر، هر روز قوانین حاکم بر مالیات شرکتها تغییر پیدا نکند، سرعت تغییرات در عوارض، قیمت مواد اولیه یا نرخ انرژی شرکتها از نوسان قیمت سهام خود شرکت بیشتر نباشد، نرخ بهره دارای کریدوری مشخص باشد و به سرعت کم و زیاد نشود، قوانین تاثیرگذار بر وضعیت سودآوری شرکتها روزبهروز تغییر پیدا نکند و روشهای قیمتگذاری محصولات شرکتها هر روز دستخوش تغییر نشود. همانطور که اشاره شد، سرمایهگذار از بازار سهام، ثبات نسبی در متغیرهای قابل کنترل و ارادی تأثیرگذار بر وضعیت سودآوری و همچنین قیمتگذاری شرکتها را انتظار دارد. طبیعتاً بخش قابلتوجهی از سیاستهای فوقالذکر با توجه به رویکرد دولت در زمینههای مختلف مشخص میشود. بنابراین وقتی در شرایط کنونی که وضعیت رئیسجمهور، کابینه و وزرا و همچنین تیم اقتصادی وی مشخص نیست، سرمایهگذاران و فعالان این بازار نمیتوانند در مورد چگونگی و حتی روند متغیرهایی که گفته شد، پیشبینی داشته باشند. طبیعی است که در چنین شرایطی وقتی جهت متغیرهای اثرگذار بر یک بازار نامشخص باشد، خرید و فروش در آن بازار به حداقلیترین حالت ممکن میرسد و افراد حقیقی تصمیم میگیرند تا زمان شفافتر شدن اوضاع، نظارهگر وضعیت کنونی باشند. افت محسوس ارزش معاملات خرد بازار سهام و همچنین جریان مستمر خروج پول حقیقی از تالار شیشهای در هفتههای اخیر در حکم گواهی بر این مدعاست. بنابراین بورسبازان نیز فعلاً چشم به صفحات تقویم دوختهاند تا ورق خورده و به روزهایی برسد که بخش اعظم ابهامات پیرامون مولفههای اثرگذار بر این بازار مشخصشده باشد تا در شرایط باثباتتری بتوانند چینش سبد معاملاتی بهینه خود را انجام دهند.