حرکت در مسیر حرفهای شدن
بهطور طبیعی، در روزنامه دنیایاقتصاد مانند هر روزنامه دیگری یک باور ایدئولوژیک مرتبط با چگونگی تخصیص منابع پررنگتر است و این ذات رسانههای دنیای امروز است و ذاتا امر زیانباری نیست. با این حال، روزنامه تلاش کرده که به طیفی از اصحاب علم اقتصاد با تنوع باور ایدئولوژیک میدان بدهد و تلاش کرده است که یافتههای علمی خالص علم اقتصاد متعارف را ترویج کند که از این جهت بسیار ارزشمند است و کشورمان به چنین رسانههایی که از تنش سیاسی اندکی فاصله بگیرند و تحلیل علمی اقتصادی خود را پر رنگتر کنند، به شدت نیاز دارد.
اما چه کنیم که روزنامه حرفهایتر شود؟ ضمن اینکه روزنامه همچنان میتواند نوع باور ویژه خود در مورد تخصیص منابع اقتصاد را داشته باشد، لازم است از ترویج باور کلیشهای در اقتصاد پرهیز کند. علم اقتصاد مانند بقیه علوم، همانطور که بزرگانی چون پوپر، لاکاتوش، کوهن و سایرین به ما یاد دادهاند، در غلیان و تحول است و پیوسته فرضیهها و نظریههای خود را ابطال، اصلاح و بازنگری میکند. این به آن معنی است که اگر فرضیهای تاکنون پذیرفتهشده محسوب میشده است، متاثر از پیشرفت علم اقتصاد دچار تردید در پذیرش میشود. بهعنوان مثال، بهعنوان یک اصل کلیشهای پذیرفته شده است که رقابت از جمله میان بانکها منجر به افزایش رفاه اجتماعی میشود؛ اما علم اقتصاد نشان میدهد که چگونه رقابت میان بانکها میتواند به کاهش رفاه اجتماعی منجر شود. ممکن است صاحبنظری بگوید چون رقابت آنطور که مدنظر ما بوده، پیش نرفته و سبب افزایش رفاه اجتماعی نشده است؛ اما در آن صورت این هم توجیهی است مانند توجیهات مارکسیستها که چرا انقلاب پرولتاریا به جای آنکه در پیشرفتهترین کشور صنعتی اتفاق بیفتد، در عقبماندهترین آنها اتفاق افتاد.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران