روزنامه بورژوازی
یکم. نشریههای دولتی و حکومتی از کاغذ اخبار و وقایع اتفاقیه تا روزنامه ایران و همشهری و جام جم که ناشرشان دولت یا حکومت یا نهادهای حاکمیتیاند و مدافع بخش دولتی در سیاست و اقتصاد و فرهنگ. یعنی دفاع از دولت در سیاست به دفاع از دولت در اقتصاد و برعکس میانجامد.
دوم. نشریههای اپوزیسون و روشنفکری از قانون و صوراسرافیل و باختر امروز تا صبح امروز و ایران فردا و... که مخالف دولت و حاکمیت هستند و در اقتصاد هم از انواع دولتسالاری و سوسیالیسم دفاع کردهاند. اینان گرچه در سیاست مدافع دموکراسیاند، اما در اقتصاد از سوسیالیسم دفاع میکنند و این پارادوکس روشنفکری ایران است که با وجود نقد دولتسالاری سیاسی خود مدافع اقتصاد دولتی است.
سوم. نشریات بخش خصوصی که نه دولتیاند نه ضد دولت. نه حکومتیاند نه خصم حکومت. در اقتصاد طرفدار بخش خصوصیاند و در سیاست باید هوادار جامعه مدنی باشند. این نکته برای نشریات بورژوازی یعنی نشریات طبقه متوسط شهری بسیار مهم است که اشتباه نشریات روشنفکری را تکرار نکنند و فکر نکنند برای دفاع از دموکراسی سیاسی باید به دامن دیکتاتوری اقتصادی پناه برد. نظریه وارونه این رسته روزنامهنگاری هم باید از این آفت به دور باشد: شرط اقتصاد آزاد، جامعه باز است و حکومت قانون. حقوق مالکیت فقط ذیل حقوق اساسی است که محقق میشود. تجارت آزاد و رقابت کامل فقط در یک حکومت آزاد بهدست میآید.
دنیایاقتصاد بهعنوان بنگاه رسانهای این طیف سوم مطبوعات ایران باید همزمان از این اندیشههای مکمل دفاع کند. در طول این دو دهه دنیایاقتصاد به خوبی مدافع اقتصاد آزاد بوده است؛ اما اکنون وقت دفاع از حکومت قانون، جامعه باز و حقوق اساسی از جمله حق مالکیت است که به دنیایاقتصاد عمق فکری و راهبردی میدهد و نسل سوم روزنامهنگاری ایران را پدید میآورد. نسل جدیدی که جامعه مدنی و بخش خصوصی را یکی میداند. روزنامه نگاری بورژوایی ...