اصفهـانِ فـردا

 افزایش سریع جمعیت توام با گسترش سریع شهرنشینی و شهری شدن، مشکلات فراوانی را در کشورهای مختلف پیش روی سیاستگذاران و مسوولان به‌خصوص مدیران شهری و متصدیان بدنه سیستم شهری بجا گذاشته است. کیفیت محیط‌زیست، افزایش فقر شهری و تشکیل مناطق حاشیه‌نشین، کمبود زیرساخت‌ها و خدمات شهری، نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی و مسائل متعدد دیگر به دلیل افزایش جمعیت در مناطق شهری به‌صورت حادتری بروز یافته که چالش عمده‌ای برای مدیریت شهری در اصفهان محسوب می‌شود‌. رفع این مشکلات نیازمند الگوهای جدیدی است تا بتوان از همه ظرفیت‌ها‌ی جامعه در بخش‌های دولتی، خصوصی و مدنی استفاده کرد تا تولید و ارایه خدمات عمومی افزایش یابد. از وعده ایجاد «شهر زندگی» در اصفهان نزدیک به سه سال می‌گذرد و شواهد نشان می‌دهد ادامه مسیر فعلی از نصف جهان نه‌تنها شهر زندگی نمی‌سازد که به ترکستان هم ختم می‌شود!

برای برون‌رفت از شرایط امروز، برنامه‌ریزان شهری باید با تهیه چشم‌انداز و اولویت‌بندی مسائل، ارزیابی و تدوین معیارهای اجتماعی، تعهد به نسل‌های آینده، شناخت عوامل تغییر و دگرگونی در جامعه و توجه به زمان حال با تفکر درباره آینده با برخوردی فعالانه و هوشمندانه، آینده مطلوب نظام شهری را طراحی و معماری کنند.

اپیزود اول: چالش‌های شهر زندگی

محدودیت الگوی توسعه پیوسته و افزایش جمعیت در دهه‌های اخیر، ازجمله مسائلی است که شهر اصفهان با آن‌ها مواجه است. طبق پیش‌بینی‌ها تا حدود ۲۰ سال آینده رشد جمعیت شهر اصفهان به صفر رسیده و اصفهان در معرض سالمندی جمعیت قرار می‌گیرد. مشکلات فاضلاب شهری اصفهان و جنبه‌های اجتماعی آن، مشکلات مدیریت بحران در شهر اصفهان و مدیریت یکپارچه، میزان رضایت شهروندان در مدیریت شهری، کیفیت فضاسازی و مبلمان شهری و رضایت شهروندان از آن، چالش‌های زیست‌محیطی شهر اصفهان، تحولات اشتغال و آینده آن و... ازجمله مسائلی هستند که باید در برنامه‌ریزی پایدار و معطوف به آینده شهر اصفهان لحاظ شوند چراکه توسعه علمی، فناورانه، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست‌محیطی فقط در سایه شهرنشینی پایدار و توسعه‌یافته امکان‌پذیر است.

پریزادی و همکاران در سال ۱۳۹۶ در پژوهش خود با عنوان آینده‌نگری نظام سکونتگاهی در برنامه‌ریزی سناریوی مبنا؛ بهبود برنامه‌ریزی و آمایش منطقه‌ای (موردمطالعه: استان اصفهان)، سازمان فضایی نظام سکونتگاهی استان اصفهان را بررسی و الگوی مطلوب نظام شهری را در افق چشم‌انداز ۱۴۲۰ ترسیم کردند. نتایج این پژوهش نشان داد متغیرهای اصلی راهبردی توسعه استان اصفهان در افق ۱۴۲۰ شامل شیوه مدیریت کلان کشور، شیوه مدیریت استان، منابع آب، همکاری‌های بین نهادی، جمعیت و مهاجرت، تحقیق و توسعه، نقش فراملی استان، امنیت سرمایه‌گذاری، تولیدات صنعتی و معدنی، سطح فناوری اطلاعات، گردشگری و تولید تکنولوژی است.

اپیزود دوم: آنچه هست

از دیدگاه کارشناسان شهری، پابرجا ماندن مشکلات شهرها طی دهه‌های مختلف نشان‌دهنده یک موضوع مشخص است؛ دیدگاه‌ها و ساختارهای سنتی اداره شهر که تنها به کالبد آن و برنامه‌ریزی شهری از بالا به پایین توجه دارند، دچار تحولات چندانی نشده‌اند؛ بنابراین با غلبه چنین دیدگاهی بر شهرسازی و مدیریت شهری، حقوق شهروندی در فرآیند تهیه و طرح‌های توسعه و عمران شهری و اجرای آن مغفول مانده است. شهر مطلوب باید بتواند حقوقی را برای ساکنان خود فراهم کند و آن‌ها را تحقق بخشد. حقوقی مانند حق برخورداری از فضاهای زیبا در ابعاد مختلف زندگی شهری، احساس راحتی و رفاه محیطی و مهم‌تر از همه، حق برخورداری از دموکراسی و مشارکت برای تصمیم‌گیری‌های محلی ازجمله ابعاد ایجاد یک شهر ایدئال محسوب می‌شود. به دلیل تعریف نشدن زیرساخت‌های حقوقی لازم برای افزایش مشارکت شهروندی در طرح‌های توسعه شهری، اعلام مشارکت شهروندان از سوی مدیریت شهری فقط در حد شعار باقی‌مانده و پایداری اقدامات انجام‌شده از سوی مدیریت شهری با مشکل مواجه شده است. روند عملکرد شهرداری طی سال‌های گذشته موجب شده تا «تبدیل شهرداری از یک سازمان خدماتی به یک‌نهاد اجتماعی» در حد یک شعار باقی بماند و نکته مهم‌تر آنکه شهرداری به دلیل خلاء درآمدهای پایدار و تلاش برای کسب درآمد از محل فروش تراکم و تغییر کاربری، به‌جای آنکه یک سازمان اجتماعی به وجود آورد به یک بنگاه اقتصادی تبدیل‌شده است. اعتمادسازی و مداخله عمومی دو موضوعی است که می‌تواند از سوی شهرداری به علت ارتباط روزانه با زندگی مردم، به‌صورت هم‌زمان پیگیری شود.

فضاهای شهری به‌مثابه صحنه‌ای برای رخ داد رویدادهای زندگی هرروزه شهروندان، نقش مؤثری بر ایجاد و کیفیات این رویدادها دارند. ویژگی‌های هر فضای شهری بر ادراک و تجربه کاربران آن تاثیر گذاشته، تصویر و معنای منحصربه‌فردی ایجاد می‌کنند. ازاین‌رو فضاهای شهر باید همواره بستر رویدادهای مختلفی باشند که با وقوعشان به فضا معنا ببخشند و موجب درگیری مخاطب با فضا شوند و یک فضا را در اذهان شهروندان باتجربه و خاطرات پیوند دهند. لذا طراحان و برنامه ریزان شهری باید با نظر به خلق رویدادها و امکان شکل‌گیری تجربه و خاطره در فضاهای شهر، طراحی را به‌سوی خلق مکان‌های شهری خلاق، امکان گرا و تجربه پذیر، رهنمون سازند و بستری منعطف، خلاق و سرزنده با امکان رخداد رویدادهای گوناگون را برای زندگی روزمره مردم در شهر فراهم آورند.

اپیزود سوم: آنچه خواهد بود

مهرماه ۱۳۹۹ محسن طاهری دمنه، استادیار آینده‌پژوهی، دانشکده علوم و فناوری‌های نوین، دانشگاه اصفهان و همکاران، پژوهشی جذاب با عنوان سه داستان باورپذیر از آینده شهر اصفهان، آینده‌نگاری شهری با رویکرد سناریو نگاری» را منتشر کرد. در این پژوهش با تکیه‌بر پیش‌ران‌های فناوری، محیط‌زیست و اقتصاد شهری و بر مبنای واقعیت‌های حال حاضر شهر، ۳ سناریو برای آینده اصفهان، پیش‌بینی شد. این پژوهش تاکید کرده است که:نمی‌توان به‌طورقطع گفت آینده هرکدام از پیش‌ران‌‌ها در بلندمدت به چه صورت خواهد بود؛ بنابراین در همه آن‌ها عدم قطعیت نهفته است.

در ابتدای این تحقیق آینده پیش‌ران‌های فوق به تصویر کشیده شده‌اند که هر یک نمایانگر ادامه وضعیت موجود و یا بهبود شرایط فعلی است.

فناوری: در آینده اصفهان از منظر زیرساخت‌های فناوری در جایگاهی شایسته قرار دارد یا نه؟ می‌توان حدس‌هایی دراین‌باره زد؛ برای نمونه باید پرسید در حال حاضر شهر اصفهان سند توسعه دیجیتال دارد؟ خبرگان بر سر این مسئله توافق داشتند که فناوری یا به‌طور خاص‌تر زیرساخت‌های فناوری و شهر هوشمند عدم قطعیتی پیش روی اصفهان است.

محیط‌زیست: اصفهانی را تصور کنید که خشک و بی‌روح است، بعضی مناطق آن با تانکر آب‌رسانی می‌شوند، فضای سبزی ندارد و آلودگی در آن به امری عادی تبدیل‌شده است. می‌توان چنین شهری را تصور کرد که در آن شهرداری، مسئول کم‌کردن هزینه‌های مربوط به آلودگی است؛ همچنین می‌توان شهری را تصور کرد که خودش تولیدکننده محصولات کشاورزی است، سبز و پرجنب‌وجوش است، استفاده از فناوری‌های کشاورزی شهری یک الزام در ساخت‌وسازهای شهری است و معماری به سبک سبز، پرطرفدارترین نوع معماری است.

اقتصاد شهری: اصفهان آینده متکی به مالیات شهروندان خود است؟ شهر مبتنی بر اصول شهرسازی توسعه‌یافته است؟ حاشیه‌نشینی وجود ندارد یا بالعکس؟ شهری را تصور کنید که شهرداری‌اش بی‌برنامه تراکم‌ فروشی می‌کند و شهروندان فقیر و حاشیه‌نشین درآمدی ندارند که مالیاتی به شهر بدهند. اصولاً شهرنشینان در این شهر از سر ناچاری ساکن هستند تا مگر باکارهای نادرست و غیرقانونی از پس هزینه‌های گذران زندگی خود برآیند.

درنهایت با در نظر گرفتن ترکیب‌های منطقی از سه پیش‌ران یادشده و بر اساس رویکرد شهودی، طرح‌واره سه سناریو با عناوین «باغ با وای فای»، «اصفهان ۱۳ تا B۱۳» و «حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن» به‌صورت زیر تدوین شد:

سناریوی اول یا باغ با وای فای حالت ایدئال از شهر اصفهان و بر مفهوم توسعه پایدار شهری بنانهاده شده است. در این سناریو مدیران شهری اصفهان باید به باغبانانی تشبیه شوند که مسئولیتشان حفاظت از باغی بزرگ به وسعت یک شهر است. آن‌ها مقید به حفظ محیط‌زیست هستند و آموزش و تخصص آن‌ها در همین زمینه است. در این سناریو، شهرداری اقتصاد شهر را از اقتصادی مبتنی بر اخذ مالیات از ساختمان‌سازی و فروش تراکم به اقتصادی مبتنی بر اقتصاد اشتراکی تبدیل کرده است و شهر از مصرف‌کننده صرف به مولد تبدیل‌شده است. در حوزه شهرسازی و معماری، سازگاری ساختمان‌ها با محیط‌زیست و ساختمان‌های سبز، اصل انکارناپذیر دستور کار شهرداری است. برای رسیدن به این آینده نیاز است در سطوح بالای شهرداری، تصمیمات بزرگ و جریان سازی گرفته شود که به دگرگونی اساسی شهری  شبیه باشد. بسیاری از فعالیت‌های معمول شهرداری برون‌سپاری خواهند شد، شهرداری فعالیت‌های اقتصادی در شهر را در قالب کسب‌وکارهای نوپا حمایت و به بهبود فضای کسب‌وکار در شهر کمک خواهد کرد؛ از سوی دیگر مدل‌های اقتصاد اشتراکی در شهرداری به کار گرفته خواهد شد؛ مدل‌هایی که به بهینه‌سازی مصرف کمک می‌کند. شهر ازلحاظ تأمین پایدار سه مقوله مهم یعنی آب، غذا و انرژی متکی‌به‌خود است و بنابراین امکان گسترش را تا چندین برابر جمعیت فعلی دارد. شهرداری قوانین به‌شدت سخت‌گیرانه‌ای درزمینه ساخت‌وساز دارد. هر ساختمان برای اخذ پایان کار باید گواهی سبز بگیرد و این بدین معناست که کمترین آسیب ممکن را به محیط‌زیست خواهد رساند.

در سناریوی دوم، «اصفهان ۱۳ تا B۱۳ ، شهرداری تقریباً به نهادی  تبدیل‌شده که حافظ منافع عده‌ای خاص از جامعه ثروتمند شهری است و حاشیه شهر از حیطه مسوولیت‌های شهرداری خارج‌شده است. شهرداری کارهای معمول در حوزه شهر را انجام می‌دهد اما خبری از فعالیت‌های دیگر مانند فعالیت‌های فرهنگی نیست. مردم ثروتمند شهر که شهرداری به آن‌ها خدمات ارائه می‌دهد، عموماً به شهرداری به‌مثابه یک سازمان کم‌اهمیت خدماتی می‌نگرند. شهر همیشه پر از چالش کنترل قسمت‌های فقیرنشین است. این سناریو، تصویری ویران شهری از آینده شهر است.

در سناریوی سوم، «حال همه ما خوب است، اما تو باور نکن»، شهرداری حال‌وروز همین روزها را دارد؛ البته با گرفتاری‌هایی صدچندان. به‌جای نگاه بلندمدت به مسائل شهری، نگاه حل بحران مستولی است و تصمیمات شهرداری در راستای حل چالشی‌ترین مسائل جاری است. مهاجرت‌های عمده به شهر اصفهان باعث ایجاد مشکلات فرهنگی، ترافیکی و اقتصادی برای شهر شده و مشاغل کاذب، یکی از عمده دردسرهای این روزهای شهرداری است. برای تورهای گردشگری خارجی که به شهر می‌آیند، شهرداری محافظ مخصوص در نظر می‌گیرد تا متکدیان شهری به آن‌ها نزدیک نشوند.

درنهایت هریک از این سناریوها باورپذیر هستند و هرکدام هم‌پتانسیل تحقق دارند؛ اما اینکه کدام‌یک روی دهد، به برنامه‌ریزی‌های امروز مسوولان شهر بستگی دارد. سناریوها هیچ تجویزی برای آینده ندارند، بلکه فیلمی کوتاه از امکان‌هایی هستند که ممکن است رخ دهند؛ اما اینکه درنهایت در کدام منزلگاه فرود آییم، به انتخاب مسیر امروزمان بستگی دارد.