یادداشت copy

 اصطلاح دادگو به معنای گوینده قانون است که وکیل دادگستری با آن مورد خطاب قرار می‌گرفته است. دادگو معادل اصطلاح آووکات است که در یونان باستان به سخنورانی که در دادگاه به‌جای و برای طرفین دعوی سخن می‌گفتند اطلاق می‌شده است. به روایت از مادگان هزار دادستان- کتاب هزار رأی، درویشان دادگویی یا درویش دادگو که می‌توان امروز آن را معادل وکیل معاضدتی دانست برای بی‌چیزان و فقرا وکالت می‌نموده‌اند.1

اما در تاریخ معاصر ایران، بعد از پیروزی جنبش مشروطه‌خواهی در سال 1285 هجری با تشکیل کمیسیون تنقیح قوانین در زمان وزارت مرحوم حسن پیرنیا (مشیرالدوله) قوانین و مقرراتی راجع به شغل وکالت وضع شد که خود تغییر و تحول بنیادین در این حوزه را باعث گردید. بعدازاین نیز به ترتیب با صدور فرمان راجع به وکلا در سال 1293 خورشیدی در زمان وزارت عدلیه فروغی( ذکاء الملک) و تنظیم نظامنامه وکلا در سال 1296 شمسی در زمان وزارت مرحوم اسماعیل ( ممتاز الدوله ) این سیر تاریخی به مسیر خود ادامه داد و تا این مقطع از زمان نشان و اسمی از معاضدت و راهنمایی قضایی به چشم نمی‌خورد. در سال 1300 خورشیدی اولین سنگ بنای معاضدت قضایی در قوانین راجع به وکالت گذارده شد. در آذرماه این سال با تصویب نظامنامه اساسی وکلای رسمی عدلیه، نظامنامه مربوط به شعبه راهنمایی و مساعدت و دیگر نظامنامه یک‌به‌یک به تصویب رسید. اما مهم‌ترین قانونی که هنوز هم به استناد آن ارائه خدمات مشاوره و راهنمایی حقوقی و وکالت معاضدتی انجام می‌گیرد، قانون وکالت مصوب 1315 و نظامنامه این قانون مصوب 1316 است.2

اما فراتر از پیشینه تاریخی آنچه مهم‌تر و شایسته پرداختن است، کاوش در هدف تشکیل چنین نهادی است. واضعان قانون از تأسیس چنین نهادی در پی اهدافی عالی ازجمله صیانت از حقوق عامه، به رسمیت شناخته شدن حق دفاع، تحقق و ترویج دادرسی منصفانه و عادلانه، نهادینه شدن فرهنگ مشاوره و ارتقای سطح آگاهی حقوقی مردم برآمده‌اند. ازاین‌رو قانون‌گذار وکلای عدلیه را به‌موجب قانون وکالت مصوب 1315 همه‌ساله مکلف به قبول  سه دعوی حقوقی به‌عنوان معاضدت قضایی نموده و کانون‌های وکلا را در نظامنامه قانون وکالت مصوب 1316 موظف تاسیس موسسه معاضدت قضایی و دفتر راهنمایی نموده است.3 این ساختار که به جهت تمشیت امور معاضدت قضایی و احراز شرایط متقاضیان معاضدت قضایی به لحاظ ذی‌نفع بودن وعدم تمکن مالی متقاضی بنیاد شده، متشکل از سه بخش دبیرخانه، شعبه عرایض و شعبه قضایی است. شعبه عرایض که در آن وکلای خبره و تراز اول حضور دارند، دو وظیفه اصلی  و مهم بر عهده آنان است. ارائه مشاوره و راهنمایی به افراد فاقد تمکن مالی در کلیه دعاوی جزایی، حقوقی، اموری که در دوایر اجرای احکام مطرح است و همچنین مسائل راجع به اسناد لازم‌الاجرا، ثبت‌اسناد و املاک و دیگر مسائل قانونی و حقوقی مهم‌ترین وظیفه این شعبه است.4 اما وظیفه دوم آن است که اظهارات متقاضیان معاضدت قضایی را استماع و عرض حال تقدیمی از ناحیه ایشان را از جهت دارا بودن شرایط تعلق وکیل معاضدت بررسی نماید. درصورتی‌که عدم تمکن مالی متقاضی، ذینفع بودن ایشان در دعوی و همچنین با اساس بودن دعوی، توسط شعبه عرایض احراز گردید، عرض حال و درخواست تقدیمی نیز به لحاظ مدارک و اسناد نیز نواقصی نداشته باشد، وکیل عضو شعبه عرایض که مستشار خطاب می‌گردد با اعلام عقیده و نظر خود در خصوص پیشرفت دعوی، درخواست اعطای وکیل معاضدتی را به شعبه قضایی ارسال می‌دارد. شعبه قضای که در آن پنج‌تن از وکلای دادگستری حضور دارند درخواست‌های ارسالی از شعبه عرایض را مجدداً بررسی و بعضاً نیز با دعوت از متقاضی و استماع اظهارات ایشان در خصوص دعوی، تحقیقات لازم را به عمل‌آورده و درنهایت در صورت احراز شرایط، تعیین وکیل برای متقاضی را به دبیرخانه اعلام می‌دارند.

اما وظیفه خطیر دیگری که بر عهده موسسه معاضدت قضایی کانون وکلا است، سامان‌دهی به درخواست‌های ارسالی از شعب محاکم کیفری دادگستری جهت اعطای وکیل تسخیری به متهمین است.  در قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392، قانون‌گذار در تبصره 2 ماده ،13 تبصره 2 ماده ،190 ماده 347 و تبصره آن، ماده 348 و تبصره‌های آن، مواد ،349 384 و 415 به‌صراحت به شرایط، قلمرو و مداخله وکیل تسخیری پرداخته است. قانون‌گذار برای اطفال و مجانین در کلیه جرائم و برای دیگر متهمین در جرائم موجب مجازات سلب حیات، حبس ابد، قطع عضو و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی با میزان نصف دیه کامل یا بیش از آن و جرائم موجب مجازات تعزیری درجه 3 و بالاتر و جرائم سیاسی و مطبوعاتی حضور وکیل تسخیری را الزامی دانسته است.

در خاتمه، تأسیس و فعالیت مؤسسه معاضدت نشان‌دهنده تعهد عمیق قانون‌گذار به اصول عدالت، انصاف، حق دفاع و دسترسی برابر تمامی افراد به نهاد وکالت است. کانون‌های وکلای دادگستری و تمامی ارکان آن خاصه موسسه معاضدت قضایی، با حفظ استقلال، نهادی حیاتی در پیگیری احقاق حقوق عمومی، به رسمیت شناختن حق دفاع، و تسهیل روند دادرسی عادلانه است و با نهادینه کردن فرهنگ مشاوره و ارتقای سطح آگاهی حقوقی در بین مردم، نقش تعیین‌کننده‌ای در توانمندسازی افراد، درون نظام حقوقی ایفا و گام‌های مهمی در تسهیل وکالت و دسترسی به عدالت برای افرادی که ازنظر مالی محروم هستند، برداشته است.

فهرست منابع

1-کاکا افشار، علی، مادگان هزار دادستان/ کتاب هزار رأی- نشریه کانون وکلا مرکز،  تابستان 1381 - شماره 1

2- قانون وکالت مصوب 1315

3- نظام‌نامه قانون وکالت مصوب 1316

4- آیین‌نامه راجع به دفتر راهنمایی کانون وکلا مصوب 1317