نیاز  دوسویه جوانی جمعیت وبرنامه ریزی

یک‌سوم جمعیت ایران تا ۲۰ سال آینده سالمند است

۸۴  میلیون نفر در کشور ایران، اگرچه در نگاه نخست، بسیار زیاد به نظر می‌رسد ،اما شاخص‌های جمعیت‌شناسی حقیقتی دیگر را عنوان می‌کند.این‌چنین که شرایط مطلوبی در کشور حاکم نیست. زیرا نرخ رشد جمعیت، هفت‌دهم درصد است که پایین‌ترین میزان، در طول تاریخ ایران است. همچنین نرخ باروری در کشور یعنی میانگین تعداد فرزندان هر زن ایرانی به حدود یک و شش‌دهم فرزند رسیده است که این رقم نیز از رکوردهای حداقلی است که در ایران به ثبت رسیده است؛ یعنی پایین‌ترین نرخ باروری منطقه غرب آسیا و دنیای اسلام.

جدای از آنکه نرخ سالمندی ما ده و نیم درصد شده است؛ یعنی  ده و نیم درصد جمعیت کشور بالای ۶۰ سال سن دارند و تا دو سه دهه آینده به حدود ۳۰ درصد می‌رسد. درواقع تا دو سه دهه آینده که در جمعیت‌شناسی آینده نزدیک به شمار می‌آید، کشور ما یک‌سوم سالمند خواهد داشت. واقعیت آن است کاهش جمعیت در ایران به دلایلی چون بالا رفتن سن ازدواج، شرایط دشوار اقتصادی و معیشتی و افزایش ناباروری‌ها ازجمله چالش‌هایی است که دولتمردان  را در برابر بحران پیری جمعیت قرار داده است و به میزانی این موضوع و روند رو به رشد سالمندی پراهمیت شده است که از این مقوله به‌عنوان عاملی تهدیدکننده نام‌برده شده و در جهت برون‌رفت از آن سیاست‌ها و مشوق‌هایی در طول چند سال اخیر ، اعمال‌شده است. سیاست‌هایی برای حمایت از خانواده و جوانی جمعیت که تابه‌حال با چندان موفقیتی هم روبرو نبوده است.  در این حال ،هنوز هم  شرایط جمعیتی کشور ما نسبت به تعدادی دیگر از کشورها بهتر است و اما اگر بر همین روال یک دهه اخیر به جلو رویم به‌زودی با بحران سالمندی مواجه خواهیم بود.

کارشناسان ۳سناریوی جمعیتی را برای آینده ایران تعریف کرده‌اند نخست رشد پایین جمعیت به‌طوری‌که تا سال ۱۴۲۰ حدود ۶ میلیون به جمعیت کنونی افزوده‌شده باشد.

این‌گونه نزدیک به نیمی از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل می‌دهند. سناریوی دوم نرخ رشد ۱.۵درصدی جمعیت است که با صد میلیون جمعیت، ۲۰ درصد سالمند را خواهیم داشت و در سناریوی سوم با جمعیت ۱۱۶ میلیون نفری تنها ۱۰ درصد سالمند در کشور خواهیم داشت. قابل‌تأمل آنکه باوجود هشدارهای فراوان از سوی کارشناسان نسبت به بحران جمعیتی ایران و باوجود اعمال سیاست‌های حمایتی اما  ظاهراً هنوز مردم نسبت به برنامه‌های افزایش جمعیت  آمادگی و استقبالی نشان نداده‌اند.

بحران سالمندی در اصفهان

و حالا اصفهان استانی که بنا به گفته معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی آن ، جز چند استان نخست با بدترین وضعیت جمعیتی در کشور قرارگرفته است .

ولادت‌های این استان کاهشی است به‌طوری‌که  از ۷۵ هزار و ۲۰۰ نفر در سال ۱۳۹۰ به ۵۳ هزار و ۶۰۰ نفر در سال ۱۴۰۱ رسیده است.  و البته روند میزان مرگ‌ومیر در اصفهان هم در این مدت کاهشی و روند امید به زندگی افزایشی بوده است.به‌نحوی‌که مرگ‌ومیر از ۳۲ هزار و ۳۰۰ نفر در سال ۱۳۹۰ به ۲۶ هزار و ۸۰۰ نفر در سال ۱۴۰۱ کاهش پیداکرده است.

از طرفی مهاجرت هم که در طول دهه‌های اخیر درروند جمعیتی استان اصفهان تاثیر بسزایی داشته است در شرایط فعلی روالی معکوس را طی می‌کند. این‌گونه که از ۸.۴ درصد در دوره ۵۵-۱۳۴۵ به ۱۰.۳ درصد در سال‌های ۹۵-۱۳۹۰ افزایش‌یافته بود. اصفهان در طول این سال‌ها بنا به دلایلی مانند وجود شرایط اقلیمی مناسب، برخورداری از جاذبه‌های فرهنگی، هنری و تاریخی، تأسیس و گسترش کارخانه‌های بزرگ در صنایع سنگین  و به‌طورکلی دارا بودن ظرفیت بالای اشتغال، همواره منطقه‌ای مهاجرپذیر بوده و مهاجران بسیاری از دیگر مناطق کشور را به‌سوی خود جذب می‌کرد.اما اکنون تعداد مهاجرانی که از اصفهان به خارج از کشور می‌روند در حال افزایش به‌طوری‌که این مورد نیز سهم قابل‌توجهی در کاهش جمعیت استان ایفا می‌کند.

ضمن آنکه آمار ازدواج و طلاق استان هم نشان می‌دهد تعداد ازدواج‌های ثبت‌شده استان اصفهان در طی این سال‌ها با روندی نزولی همراه بوده و از ۵۰ هزار و ۶۰۰ واقعه در سال ۱۳۹۰ به ۲۴ هزار و ۹۰۰ واقعه در سال ۱۴۰۱ رسیده است. نگاهی به آمار طلاق هم حاکی از آن است تعداد طلاق‌های ثبت‌شده استان اصفهان به حالت افزایشی از ۸هزار و ۴۰۰ مورد در سال ۱۳۹۰ به ۹ هزار و ۸۰۰ مورد در سال ۱۴۰۱ رسیده است.  به‌علاوه از دیگر متغیرهایی که به‌طور غیرمستقیم  در کاهش جمعیت مؤثر بوده است به میزان تحصیلات، تغییر رویکرد خانواده‌ها نسبت به تعداد فرزندان و  گسترش شهرنشینی بازمی‌گردد.  دلیل بزرگ دیگر، افزایش هزینه‌های زندگی و ناخوش بودن اقتصاد است که  عاملی مهم برای بی‌رغبتی افراد به ازدواج و فرزند آوری شده است.

و اکنون در استانی قرارگرفته‌ایم که با توجه به شرایط و دلایل عنوان‌شده از تعداد جوانان و نوجوانان کمتری نسبت به میانگین کشوری برخوردار است. به‌طوری‌که جمعیت اصفهان در مقایسه با کل کشور سالمندتر و بنا بر تائید کارشناسان جمعیتی ، استان اصفهان با ادامه این شرایط تا سال ۱۴۱۵ وارد مرحله سالمندی خواهد شد. چالشی بزرگ که قطعا عبور از آن راهکارها و تدابیراجرایی تر و منسجم‌تری را می‌طلبد.

سیاست‌های بدون نتیجه  برای افزایش جمعیت

زندگی مجردی ،تک‌فرزندی، بی‌فرزندی و افزایش جمعیت سالمندان روزبه‌روز در حال افزایش است . به گفته زینلیان معاون فنی معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ما ۵ تا ۷ سال طلایی پیش روداریم، که با از دست دادن این فرصت، امید به افزایش جمعیت تقریباً از دست می‌رود. چه‌بسا اگر در این مدت‌زمان مداخلات جمعیتی صحیحی انجام نگیرد دهه شصتی‌ها که گروه جمعیتی ۳۰ تا ۴۰ سال کشور را تشکیل می‌دهند و هنوز در سن باروری هستند نیز در عرض چند سال این گروه جمعیتی از سنین باروری خارج‌شده و فرصت طلایی برای افزایش جمعیت را از دست می‌دهیم.

قابل‌ذکر است که برای فاصله گرفتن از عواقب خطرناک بحران پیری جمعیت ،هرازگاهی سیاست‌ها و برنامه‌هایی حمایتی و تشویقی تصویب می‌شود. اما بحث اصلی آن است  تا زمانی که این تدابیر فقط به حالت شعارگونه وبر روی کاغذ باشد گره‌ای هم از این مشکل گشوده نخواهد شد.   تدابیری است که هرکدام با ضعف‌ها و ایراداتی همراه است و بدون زیرساخت کامل به اجرا درمی‌آیند و متاسفانه شاهد آن هستیم که تقریباً هیچ‌کدام پاسخگو نبوده است.

از ‌نظر کارشناسان از طرفی سیاست‌هایی لازم است برای افزایش ازدواج‌ها و از سویی برنامه‌هایی برای فرزند آوری بیشتر که موفقیت در هرکدام از این موارد نیازمند امتیازات و حمایت‌های واقعی از سوی دولتمردان است .  تسهیلات نه به معنای ارائه وام‌های اندک و پردردسری که موجب خلق نقدینگی بیشتر و دامن زدن بر مشکلات تورمی‌شود، بلکه راهکارهایی مانند مقابله با بیکاری و یا خانه‌دار کردن افراد و ارائه خدمات ویژه به مادران بارداری که با هزاران دغدغه برای تولد یک فرزند روبرو می‌شوند. قطعاً ارائه وام و تسهیلات کنونی نه‌تنها چالش بیکاری و بی‌مسکنی افراد را رفع نمی‌کند بلکه پرداخت اقساط این تسهیلات ، فرزند آوری را هم تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.  

اما مهم دیگر که می‌بایست سیاست‌گذاران موردتوجه بیشتری قرار دهند توجه به نیاز این جمعیت به منابع طبیعی  برای سال‌های آینده است . جمعیتی که اکنون هم ، برای تامین منابع موردنیازشان موانع و محدودیت‌های فراوان وجود دارد در ۲۰ تا ۳۰ سال آینده تکلیف آن تعدادی که افزوده‌شده‌اند چه می‌شود؟

آیا زیرساخت‌های لازم برای رفع نیازهای جمعیت بیشتر ،در سال‌های آینده فراهم است؟

براین اساس قبل از اقدامات لازم برای افزایش جمعیت ،الگوی توسعه پایداری نیاز است که از سیاست‌گذاران تا مجریان ، آن را مدنظر قرار دهند تا اگر سیاست‌های افزایش جمعیت هم به ثمر نشیند در روزگاری به دلیل کمبود منابع طبیعی ، دوباره  مجبور به احیای تبلیغ فرزند کمتر ، زندگی بهتر، نباشیم.