پیامدهای ناپایداری زایندهرود
اقتصاد محیطزیست دانشی است که بر پایه آن میتوان مشکلات این حوزه را رصد کرد و سپس با فرمولهای اقتصادی میزان تخریب را برآورد نمود. بااینوجود میزان تخریب در بخشهای مختلف از تغییر کاربری زمینهای کشاورزی و از دست رفتن آنها تا فروپاشی اقتصاد خانوار و کشاورزی منطقه در هیچ چرتکهای قابل برآورد نیست. ازآنجاکه این تغییرات حتی در بلندمدت نیز قابل بازگشت نیست، بنابراین ادعای از دست رفتن کامل اقتصاد پاییندست حوضه آبریز و زیان غیرقابل برآورد تخریبهایی که اتفاق افتاده، چندان گزاف نیست.
ناپایداری
وقوع تغییرات اقلیمی و افزایش بهرهبرداری از ظرفیت آب رودخانه برای مصارف گوناگون به همراه فروش خارج از ظرفیت آب زایندهرود توسط وزارت نیرو و برداشتهای غیرقانونی بالادست باعث شده که نزدیک دوسوم طول رودخانه از سد چم آسمان تا تالاب گاوخونی خشک شود یا بهصورت موقتی حیات داشته باشد. با خشک شدن رودخانه، تخصیص آب به بخشهای کشاورزی و زیستمحیطی در میان و پاییندست زایندهرود با مشکل مواجه شد . این بینظمی جریان آب، ناپایداری منابع آب حوضه را باعث شده که نخستین آثار آن پیامدهای زیستمحیطی و اکولوژیکی بوده است. بیشترین آثار خشکسالی از انتهای شهر اصفهان تا تالاب گاوخونی رخداده که از سه بخش مرکزی، بن رود و جلگه تشکیلشده است. جمعیت این منطقه بیش از ۱۳۶هزار نفر برآورد شده که۸۰درصد آنها در روستاها و مابقی شهرنشین بودهاند.
تغییر کاربری اراضی
تغییرات کاربری زمین در حوضه آبریز زایندهرود در فاصله سالهای۸۰تا۹۲انجامشده و همچنان ادامه دارد. پژوهشها نشان میدهد که کاربریهای دیم، کشاورزی و بایر، جنگل، مسکونی، بایر و باتلاق افزایشیافته و سطوح آبی، نیزار، کویر و خالی از پوشش و مرتع کاهشیافته است. افزایش اراضی دیم در بالادست رودخانه اتفاق افتاده که از پمپاژ آب رودخانه استفاده میکنند. افزایش زمینهای بایر و خشک نیز در اراضی پایین و میانه رود انفاق افتاده است. در این دوره انواع مرتع۱۰۹۰۰۰هکتار، اراضی کویری، بیابانی و بدون پوشش۹۰هزار هکتار و سطوح آبی۵هزار هکتار کاهشیافتهاند. در کل حوضه کاربری مسکونی، سکونتگاه، زراعت و درختزار افزایشیافته و از میزان مراتع، بیابان و سطوح آبی کاسته شده است. در چشمانداز تغییرات زمین در این حوضه گسترش شدید سکونتگاههای انسانی و ناپایداری محیطی و اکولوژیکی رخداده است. درواقع کاربری کشاورزی در بالادست افزایشیافته ولی در پاییندست بخش زیادی از زمینهای کشاورزی به زمین بایر تبدیلشده است. زیان اقتصادی از دست رفتن جایگاه شغلی در پاییندست و تغییر کاربری زمین در حوضه آبریز توسط هیچ نهادی محاسبه نشده است.
آبهای زیرزمینی
تعداد چاههای حفرشده در میان و پاییندست رود ظرف یک دوره ۱۰ساله افزایش یافت. در دهه ۸۰و اوایل۹۰بیش از۹هزار حلقه چاه برای جبران کمآبی در منطقه یادشده، حفر شد. در سال۸۵میانگین سطح آب۱۹.۹متر از سطح زمین و عمق چاهها۴۰.۴متر بود.در سال ۹۰با رشد حفر چاه سطح آب به۲۴.۹متر از سطح زمین و میانگین عمق چاه به۴۵.۲متر افزایش یافت. همچنین دبی آبدهی چاهها از۹.۱۶لیتر در ثانیه به۸.۵۳لیتر کاهش یافت.
ازآنجاییکه حیات اکوسیستم زایندهرود به آب وابسته است، با خشکی رودخانه حیات گیاهی و جانوری حوضه بهخصوص در پاییندست حوضه برهمخورده و آثاری مانند تلف شدن جانوران، از بین رفتن درختان و گیاهان، افت سطح آبهای زیرزمینی، نشست زمین، افزایش طوفان و ریز گرد، تغییر کیفیت آبوخاک را در پی داشته است. میزان زیان اقتصادی این حجم تخریب نیز محاسبه نشده است.
نابودی یک تمدن
گسترش سکونتگاه و افزایش بهرهبرداری از ظرفیت منابع آب در حوضه زایندهرود باعث ناپایداری منابع آب در این منطقه شده است. بهرهبرداران پاییندست کمبود آب خود را با حفر چاه جبران کردهاند و با افزایش برداشت از سفرههای زیرزمینی چرخه ناپایداری منابع آب، خشکسالی و ناپایداری اکولوژیک حوضه تشدید شده است. افزایش ساختوساز و افزایش دامنه نفوذ انسان باعث تخریب محیط طبیعی و برهم خوردن اکوسیستم طبیعی شده است. برهم خوردن این تعادل، ناپایداری منابع آب را تشدید کرده و اکولوژی گیاهی، جانوری و انسانی را در حوضه متاثر کرده است.
خشک شدن زایندهرود ناپایداری منابع آب حوضه را در پی داشته و بهتبع پایداری محیطی و انسانی این منطقه را با مخاطرات جدی مواجه کرده است.
منبع:سعید صالحیان، عبدالرضا رحمانی فضلی، ۱۳۹۷بررسی پیامدهای محیطی ناپایداری منابع آب در حوضه آبریز زایندهرود، ماهنامه پژوهشهای جغرافیای طبیعی دوره۵۰شماره۲