نصف جهان؛ بیکاری دانشآموختهها
فارغالتحصیلان بدون شغل
بر اساس آخرین آمار ارائهشده از مرکز آمار ایران، در بهار ۱۴۰۲ سهم جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران ۴۰.۸ درصد اعلام میشود؛ که این سهم در بین زنان نسبت به مردان و در نقاط شهری نسبت به نقاط روستایی بالاتر است. بررسی تغییرات این شاخص نشان میدهد که نسبت به فصل مشابه سال قبل ۱.۱ درصد افزایش داشته است. اما در زمستان ۱۴۰۱ نیز جمعیت بیکار فارغالتحصیل آموزش عالی از کل بیکاران۳۷.۲ درصد بوده است. با این اوصاف با مقایسه آماری مشخص میشود آمار بیکاری دانشگاهیان در طول یک سال گذشته روند افزایشی طی کرده است. موضوعی که وزیر کار با اشاره به اینکه عمدهترین نرخ بیکاری در تحصیلات دانشگاهی است تأکید بر بی مهارتی این قشر، میکند. واقعیت آن است سهم بالای تحصیلکردههای دانشگاهی از نرخ بیکاری و در مقابل، سهم قابلتوجه افراد دارای مهارت از اشتغال که حتی از تحصیلاتی هم برخوردار نیستند گویای تأثیر بسزای مساله مهارت دریافتن اشتغال برای جویندگان کار، است. در این حال در چند دهه گذشته دیدگاه اشتباهی بر فضای جامعه حاکم گشته بود که اشتغال یابی از مسیر تحصیل در دانشگاه فراهم میشود و خروجی این باور فارغالتحصیلی تعداد بالایی از افرادی شد که بدون کمترین مهارتآموزی در جستجوی شغل مناسب هستند درحالیکه سیاستگذاران خیلی زودتر، میبایست با برنامهریزی سنجیدهای تناسبی میان دانشآموختگان و نیاز بازار کار ایجاد مینمودند. و نکته موردتوجه آنکه هرچه تعداد این فارغالتحصیلان بیشتر، وضعیت نامتعادل بین عرضه و تقاضای حوزه اشتغال همشدت میگیرد. اینگونه که در حال حاضر، آمارهای رسمی از سهم عمده این قشر، در بیکاری کشور خبر میدهند افرادی که تحصیلات خود را به اتمام رسانیده اما بدون مهارتی، توان ورود به بازار کار را ندارند و یا آنکه مشاغلی خارج از نیاز بازار کار را برای خود میپندارند. درصورتیکه در حال حاضر با توجه به افزایش تعداد دانشآموختهها، مهمترین شرط یافتن شغل، «مهارت» است.
بی مهارتی نقطه مشترک همه بیکاران
بررسی استانی نرخ بیکاری در کل کشور نشان میدهد، طی سال گذشته نرخ بیکاری در ۲۳ استان تکرقمی شده و پایینترین نرخ بیکاری در استان سمنان با نرخ ۴/ ۶ درصد ثبتشده است. در این میان استان تهران بهعنوان پایتخت و پرجمعیتترین استان کشور با نرخ بیکاری ۴/ ۷ درصد در جایگاه هفتمین استان ازنظر کمترین نرخ بیکاری قرار دارد.
استانهای فارس، مازندران و خراسان جنوبی هم هرکدام با نرخ بیکاری ۵/ ۷ درصد در جمع ۱۰ استان نخست کشور ازنظر کمترین تعداد بیکار قرارگرفتهاند.
اما بر اساس همین گزارش جدید مرکز آمار، نرخ بیکاری در سال گذشته، در استانهای اصفهان، چهارمحال و بختیاری، خوزستان، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، لرستان و هرمزگان بالای ۱۰ درصد گزارششده است که نهتنها این جایگاه، زیبنده استان صنعتی اصفهان نیست بلکه عجیب هم به نظر میرسد.
و قابلتأمل آنکه تحصیلکردههای دانشگاهی این استان، سهم بالایی را در این آمار تسخیر کردهاند. بحرانی که ریشه آن به عدم تناسب رشتههای شغلی با نیازهای بازار کار بازمیگردد و به این دلیل دستگاههای متولی آموزش ازجمله وزارت آموزشوپرورش، وزارت علوم، وزارت کار و سازمان آموزش فنی و حرفهای، آموزش دانشجویان این مشکل را بیش از هرزمانی موردتوجه خود قرار دادهاند. و البته نقطه مشترک اظهارات همه این مسوولان، بی مهارتی فارغالتحصیلان و ناهمخوانی رشتههای دانشگاهی با بازار کار است.
در این زمینه غلامحسین حسینی نیا، معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، پایه و اساس تحقق شعار سال را مهارتآموزی، افزایش بهرهوری و ایجاد ظرفیت اشتغال برشمرد و تحقق این مهم را از رسالتهای کلیدی سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور عنوان میکند.
وی با کلیدی دانستن نقش آموزشهای مهارتی در اشتغال پذیری دانشجویان تأکید میکند: تحقق شعار هر دانشجو یک مهارت با ارتقاء سطح مهارتهای حرفهای دانشجویان و با بهرهگیری از ظرفیتهای سرای مهارتآموزی و مجتمعهای مسکونی دانشجویی، توسعه فرهنگ مهارتآموزی در بین دانشجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی، توانمندسازی دانشجویان دانشگاهها جهت ورود به بازار کار، بعد از دوران تحصیل و ... از اهداف موردنظر است.
بدون تردید ورود مهارتآموزی به دانشگاهها با توجه به شــرایط موجـود، نقـش مهمـی در توســعه اقتصــادی کشــور، افزایـش بهرهوری واحدهـای صنعتـی و تجـاری، ایجـاد و توسـعه فناوریهای موردنیاز، ارتقـاء مهارتها و آمادگـی افـراد جامعـه ایفـا میکند و بـر همیـن اسـاس کمـک بـه افزایش و بهبود مهارتهای متناسـب بــا نیــاز بــازار و جامعــه یکــی از مهمترین ارکان مهارت محور کردن دانشگاهها است.
مشکل این روزهای بازار کار ایران، نبود شغل نیست
واقعیت آن است از بزرگترین چالشهای اقتصاد کشورهای مختلف، بیکاری است. چالشی که نمایان گر عمق مشکلات یک اقتصاد است ضمن آنکه بار روانی سنگینی را بر مردم آن کشور وارد میکند بهخصوص زمانی که این مشکل در میان قشری رسوخ یابد که با امیدواری نسبت به آیندهای روشن، سالیانی از عمر خود را صرف آموختن علم کرده باشند. در این میان، کارشناسان و فعالان حوزه کار معتقدند برای گذر از این بحران، لازم است به یک اجماع در سطح سیاستگذاری ملّی دستیابیم؛ که در گام نخست شناخت دقیق و عمیق مساله بیکاری دانشآموختگان و خلا مهارتآموزی این افراد از اهمیت زیادی برخوردار است.
سیاوش صادقی کارشناس اقتصادی در گفتوگو با دنیای اقتصاد بیان میکند: مشکل این روزهای بازار کار ایران، نبود شغل نیست بلکه نبود مهارت، معضل اساسی است که کارفرمایان و متولیان مراکز اقتصادی نسبت به آن شاکی شدهاند.
وی تصریح میکند: بر طبق آمار، درصد بیکاران اصفهان، بیشتر از متوسط کشوری است و سهم دانشگاه رفتهها از این بیکاران، قابلتوجه است از سویی هم گفته میشود اصفهان باوجودآنکه قطب صنعت ایران بشمار میآید نباید دارای این تعداد بیکار باشد. این کارشناس اظهار میکند: در پاسخ باید گفت اغلب این افراد فاقد شغل، مهارتی ندارند حرفهای خاص را نیاموختهاند و متأسفانه این بی مهارتی بین دانشگاه رفتهها بیشتر مشاهده میشود.
افرادی که دوره کارشناسی، حتی ارشد و دکتری را گذراندهاند اما در این سالها در فکر فراگیری حرفه و مهارتی متناسب با رشته تحصیلی خود نبودهاند و حالا با تعداد بالایی از این قشر روبرو هستیم که بدون شغل ماندهاند.
وی ادامه میدهد: درحالیکه اغلب مراکز صنعتی و اقتصادی استان، نیازمند نیروی کار ماهر هستند ولی جویندگان کار، فاقد ویژگیهای لازم بوده و یا آنکه تمایلی به اشتغال در این مراکز ندارند.
به گفته این کارشناس گره این مشکل زمانی گشوده میشود که در وهله نخست ارتباطی مستقیم میان دانشگاه و صنایع فراهم شود تا دانشجو در دوره تحصیل، مهارتهای لازم که نیاز روز است را بیاموزد.
و دوم آنکه در مراکز صنعتی که جویای نیروی انسانی هستند شرایط مهارتآموزی به افراد تازهوارد، فراهم شود اینچنین که پس از گذراندن دورهای، درهمان محل مشغول به فعالیت شوند.
قابلذکر است چالش بی مهارتی بهکرات از سوی مسوولان حوزه کار و فعالان اقتصادی کشور بهعنوان عامل عمده بیکاری بین همه جوانان اعم از تحصیلکرده و غیره مطرحشده است. چهبسا فقدان مهارت کافی در میان عمده جمعیت بیکار، در کنار سیاستهای ناکارآمد اشتغالزایی دولتمردان به این مساله دامن زده است که به نظر میرسد با برقراری ارتباط پویا بین دانشگاه و بازار کار، بتوان بهطور تدریجی این مساله را حل نمود. اینچنین نه بهیکباره بلکه بهمرورزمان، معضل بیکاری دانشآموختگان، به پایین حد ممکن خواهد رسید.