پاشنه آشیل تحقق افق ۱۴۰۴ فولاد
برای تحقق تولید این میزان، تا ۱۴۰۴ نیازمند زیرساختها و نگرش مناسب هستیم. اگر با همین روشهایی که امروز انجام داده ایم تا سال ۱۴۰۴ پیش برویم، حتما در تامین خوراک کارخانجات فولادی دچار مشکل خواهیم شد، بنابراین نیاز است از همین امروز چارهاندیشی در خصوص اکتشاف و استخراج مواد معدنی برای تولید مواد اولیه داشته باشیم.
البته این بخش با دیگر معضلاتی همچون کمبود انرژی و حملونقل نیز همراه است. در حوزه انرژی، شاهد هستیم که کارخانهها در تابستانها با کمبود برق و در زمستانها با نبود یا قطعی گاز روبهرو هستند.
در حوزه زیرساخت حملونقل نیز، کاستیهایی وجود دارد که باید رفع شود. به عنوان نمونه کارخانههایی ازجمله مجتمع فولاد غدیر نیریزدر مکانهایی هستند که دسترسی به آب آزاد و شبکه ریلی کشور وجود ندارد و لازم است حمایتهای حاکمیتی در این خصوص اتفاق بیافتد.
نکته مهم دیگر این است که در این حوزه، با مقوله تصمیمگیریهای مقطعی یا نگاههای صرفا اقتضایی روبهرو هستیم. به عنوان مثال، در مقاطعی جلوگیری از صادرات گندله، آهن اسفنجی یا ارائه دستورالعمل و بخشنامههای ناگهانی، صنعت فولاد را دستخوش تغییراتی کرده که این تغییرات تاکنون اثرات منفی زیادی داشته است.
لذا اگر مطابق با برنامه و استانداردها حرکت کنیم، طبیعتا توسعه فولاد در کشور موجب میشود در آینده، به یک کشور توسعه یافته در حوزه فولاد تبدیل شویم. در غیر این صورت اگر توجهی به زیرساختها نشود توسعه صنعت فولاد با مشقات فراوانی روبهرو خواهد شد.
به هر حال تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در راستای تحقق این افق، نیازمند زیرساختهاییست که مهمترین آن دسترسی به مواد اولیه است؛ که متاسفانه در حوزه اکتشاف و استخراج دچار عقب ماندگی هستیم. از همینرو در این زمینه، مجتمع فولاد غدیر نیریز تلاش کرده تا با شرکتهای همگروه در قالب کنسرسیومهایی برای تملک معادن قابلاتکا ورود کرده و این مشکل را تا حدود زیادی حلوفصل کند. البته ایمان داریم این همافزایی شرکتها در کنار هم میتواند موجب تسریع و رشد و توسعه حوزه معدن میشود.
در گام بعدی برای حل بحران انرژی تفاهمنامهای بین وزارت صمت و وزارت نیرو برای احداث ۱۱ هزار مگاوات نیروگاه توسط واحدهای صنعتی انجام گرفت که براساس آن مقرر شد این پروژه به صورت مستقل توسط کارخانهها اجرا شود. اما به دلیل اینکه متولی جدی نداشت، این کار بهصورت محکم و مستمر پیگیری نشد. معتقد هستم این فرآیند نیازمند یک نهضت ملی است، یعنی همه باید همزمان این اقدام را آغاز و در یک بازه زمانی آن را عملیاتی کنند.
در بخش بومیسازی نیز، تفاهمی مابین شرکتهای مجموعه تابعه ملی فولاد داشتیم که دراین بخش نیز با وجود فشار شدید تحریمها، گاهی معطل یک قطعه تجهیزات میشدیم و این موضوع مشکلاتی را برای کارخانهها ایجاد میکرد.
دراین راستا نیز تجربه نشان داد اگر به سمت استفاده از دانش داخلی و ساخت تجهیزات براساس مهندسی معکوس پیش برویم، میتوانیم بسیاری از نیازهارا در این حوزه برطرف کنیم. به نظر میرسد البته این تفاهمات در صورتی مثمرثمر خواهد بود که ظرفیت شرکتها در کنار هم قرار گیرد و تحقق این امر نیازمند یک متولی جدی برای پیگیری است.