پنهانیِ بیکاری پنهان
افرادی که اشتغال ناقص دارند اگرچه بر اساس آمار رسمی بخشی از شاغلان محسوب شوند اما با توجه به آنکه در وضعیت موجود نمیتوانند بهاندازه دلخواه یا نیاز خود کار کنند، احتمال بیکاری آنها در بازه زمانی کوتاه وجود دارد.
روایت چرتکهای
سهم مجموع تعداد بیکاران و افراد دارای اشتغال ناقص از جمعیت فعال اقتصادی کشور در سال۱۳۹۵برابر۲۲.۶درصد بوده و در این سال، نرخ یادشده برای زنان ۲۳.۸و برای جوانان۳۶.۴درصد به ثبت رسیده است. این آمار در حالی ارایه شده که متوسط نرخ بیکاری در کشور هیچگاه بالاتر از۱۱تا۱۲درصد محاسبه و اعلام نمیشود. در همین سال حدود۶۱درصد جمعیت غیرفعال،۳۴درصد شاغل و فقط۵درصد بیکار بودهاند! بنابراین۳۴درصد از جمعیت کشور کارکرده و هزینه حدود۶۶درصد کشور را پرداخته کردهاند. واکاوی نرخ جمعیت غیرفعال کشور، بهطور حتم آمار بیکاری کشور را تغییر میدهد. به همین دلیل در اکثر پژوهشهایی که در مورد بیکاری وجود دارد، بر کشف فرمول و شیوه محاسباتی جدید نرخ بیکاری طبق بازار کار کشور و مناطق مختلف، تاکید شده است. یکی از دلایل عدم تطابق نرخ بیکاری بااحساس بیکاری در جامعه نیز میتواند همین موضوع باشد. نبود مهارتهای فردی برای یافتن شغل مناسب و ناهمخوانی نیاز بازار با رشتههای دانشگاهی، ناامیدی از اشتغال را به همراه داشته است. این موضوع بهتدریج به وقوع پدیدههای جدیدی در بازار کار ایران به نام بیکاری پنهان، اشتغال ناقص و جمعیت NEETمنجر شده اما هنوز هم فرمولهای تخمین نرخ بیکاری تغییر نکرده تا بر پایه دادههای واقعی بتوان برای کاهش این نرخ، تلاش و برنامهریزی کرد.
نرخ بیکاری پنهان معیاری است که میتواند تصویر جامعتری از وضعیت بیکاری در بازار کار ارائه دهد. این دادهها دورنمای میانمدت وضعیت بیکاری کشور و استانها را بهخوبی ترسیم کرده و میتواند مشکلات دیده نشده را برای سیاستگذاران آشکار کند.
نرخ بیکاری دو برابر میشود
دادههای مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد که نرخ بیکاری پنهان اصفهان در سال۹۵ بیش از نرخ بیکاری اعلامشده و حدود۲۶درصد بود. نرخ بیکاری استان در این سال۱۲درصد گزارش شد. از وضعیت نیروهای کار در سال۹۵میتوان حوزههای مختلف بیکاری پنهان را شناسایی کرد. در این سال۲میلیون و ۲۶۱هزار نفر اشتغال ناقص داشته،۳میلیون و۲۱۳هزار نفر بیکار بوده، ۵۴۲۱نفر دارای تحصیلات عالی بدون درآمد و در آستانه ورود به بازار کار قرار داشتهاند. بنابراین جمعیت بیکاران واقعی کل کشور در سال یادشده بیش از ۵میلیون نفر بوده و این در حالی است که تعداد بیکاران طبق فرمولهای موجود ۳میلیون و ۲۱۳هزار نفر اعلامشده است.
کاهش نرخ مشارکت اقتصادی
مرکز پژوهشهای مجلس اعلام میکند که در سالهای اخیر نهتنها سن ورود به بازار کار افزایشیافته که سالهای اخیر نرخ مشارکت کل کشور و جمعیت جوان ۱۵ تا ۲۱ ساله روندی نزولی داشته است. این پدیده بهرغم روند افزایش جمعیت جوان رخداده که یکی از دلایل آن تغییر مسیر انتخاب جوانان از بازار کار بهسمت تحصیلات دانشگاهی است. ریشه این ترجیح و انتخاب به بیش از ۳۰سال قبل و تاسیس دانشگاه آزاد بازمیگردد.
بررسی ترکیب تحصیلی بیکاران نشان میدهد که در سال۱۳۸۴ حدود ۲۱درصد جمعیت بیکار را افراد تحصیلکرده تشکیل میدادهاند که این نرخ در سال۱۳۹۵به بیش از۴۱درصد رسیده است. یعنی سهم افراد دارای تحصیلات دانشگاهی در بین بیکاران دو برابر شده است.سهم تحصیلکردگان از شاغلان مرد در سالهای ۸۴تا۹۵ از۱۲ به۲۱ درصد افزایش یافت و در همین دوره سهم افراد دارای تحصیلات دانشگاهی بیکار از ۱۳ درصد به ۲۸ درصد رسید تا جمعیت افراد با تحصیلات بالای دیپلم و بیکار با شتاب بیشتری نسبت به شاغلان افزایش یابد.
تحلیل این دادهها در این بازه زمانی نشان میدهد که اهداف اشتغالزایی به نتیجه نرسیده است. این هدف در حالی محقق نشده که سهم جمعیت جوان از جمعیت کشور به بیش از ۴۱درصد رسیده است. افزایش مهاجرت از کشور، رشد اقتصاد سایه و زیرزمینی و قاچاق، استقبال از جایگاه شغلی رانندگان اینترنتی، افزایش دستفروشان و رشد آمار آسیبهای اجتماعی فقط بخشی از پسلرزههای بیتوجهی به بیکاری پنهان در جامعه بوده است.