مولدسازی واقعی طبیعت
گردشگری مسوولانه با گردشگری پایدار یکسان نیست، گردشگری مسوولانه پذیرش مسوولیت در خصوص ایجاد توسعه پایدار و نحوه روبهرو شدن افراد با چالشهاست؛ موضوع اصلی گردشگری مسوولانه، ایجاد مکانی بهتر برای زندگی افراد و مکانی بهتر برای سفر و بازدید مردم است که ازیکطرف همکاری تمام عوامل اجرایی و فعالان صنعت گردشگری، سیاستگذاران و برنامهریزان کلان، مسوولان و مردم در جوامع محلی را میطلبد و از طرف دیگر بینش و تلاش گردشگران بهعنوان حلقه اصلی این زنجیره ارزشآفرین را ضروری میکند که البته هرکدام باید مسوولیت خود را در راستای پایداری صنعت گردشگری بپذیرند و به آن تعهد داشته باشند.
اصفهان بهعنوان یک شهر پر از پتانسیلهای گردشگری،صرفا در یک شهر دارای بناهای تاریخی خلاصه نمیشود بلکه پتانسیلهای طبیعی نیز درون آن وجود دارد که این شهر را تبدیل به نقطهای چندوجهی برای گردشگران میکند،هرچند بعضا مورد رهاشدگی طبیعی شدهاند.
رهاشدگی شهری تنها به محلات و خانهها و معابر فرسوده خلاصه نمیشود و این بخش از شهر رویکردهای خاص خود را میطلبد تا با نگاهی تو و بهسازی فنی از حالتی میرا بهظاهری زنده و قابلاستفاده و یا حداقل بیآزار برای شهروندانی که در آن محلات تردد روزمره دارند یا شهروندانی که به هر دلیل از آن نقطه عبور میکنند تبدیل شود.
اما مساله رها شدگان فقط به این موضوع خلاصه نمیشود و رهاشدگی در نقاط تفریحی شهر نیز به طرز قابلتوجهی عیان است،هرچند شهرداری این ادعا را دارد که کوه صفه،بخشی از ناژوان و نقاط دیگری را برای تفریح عموم ساماندهی کرده است و با تجهیز این نقاط به امکانات تفریحی،مراکز خوبی برای مردم اصفهان به وجود آورده است اما این نقاط تفریحی نیز صرفا برشی نمایشی از کل یک سری پتانسیل رهاشده تفریحی و طبیعی در شهر هستند که در فصلهای مختلف وسعت رهاشدگی خود را نشان میدهند.ازجمله زمانهایی که برف صفه را سفیدپوش میکند،بازگشایی آب ناژوان را پرآب کرده و یا پاییز که گذرهای طبیعی اطراف شهر را فرش میکند؛در این زمانها آن مناطق خاص توسعهیافته جوابگوی عموم شهر نیست و بهصورت طبیعی نیز بهسازی نشده و بخش قابلتوجهی از مردم به دنبال نقاطی میروند که در همان موقعیت وجود دارد اما شکل طبیعی خود را حفظ کردهاند.نکته اینجاست که این پتانسیلها در یک رهاشدگی بهصورت نابسامانی به دست مردم رسیده و هیچ نظارت توسعه محور از سوی شهرداری در آن وجود ندارد.درست است که مردم به دنبال بازآفرینی طبیعت در زندگی خود و قرار گرفتن کنار یک رود و نشستن روی خاک در کنار درختان هستند اما این تمامی ماجرا نیست و نشستن روی خاک همیشه نباید به شکل کاملا طبیعی خود و در یک نابسامانی مورداستفاده قرار بگیرد.ازجمله مسیر میان باغ پرندگان و کوه آتشگاه که مسیری بسیار زیبا در حاشیه رود و باغات آنجاست اما ساماندهی از سوی شهرداری در این نقطه صورت نگرفته و مردم با وضعیت موجود آنجا و با جادهای بسیار فرسوده و باریک،بر روی تپههای خاکی مینشینند در زمانهایی که این نقطه با افزایش جمعیت مواجه میشود،دسترسیهای آن به علت فرسودگی و باریک بودن جاده بهشدت دشوار میشود که یک تفریح خوب را برای شهروندان با چالش روبهرو میکند،در مورداستفاده از امکانات نیز حتی یک مغازه و یا نقطهای که امکانات به مردم ارائه کند در آن مسیر وجود ندارد و تنها عدهای از مردم محلی محصولات کشاورزی خود را در حاشیه جاده به فروش میرسانند که شاید این نقطه مثبت ماجرا باشد و بهظاهر بومی آن منطقه رنگ و لعاب زیباتری میدهد،در نقاطی نیز شاهد شکلگیری برخی اغذیهفروشیهایی هستیم که خوشبختانه وضعیت بهتری نسبت به گذشته دارند اما هنوز راه زیادی در پیش است. دیدن مردمی که با وضعیت ابتدایی و سخت بر روی تپههای خاکی کوچک کنار رود نشستهاند،ناراحتکننده است زیرا این مردم حقدارند از یک تفریح در این نقاط بهره ببرند.اصفهان نیز شاید جز معدود شهرهایی باشد که در حاشیه خود پتانسیلی اینچنینی از ترکیب،باغ و رودخانه بهره میبرد اما چه حاصل که به حال خود رهاشده است؛هرچند در این مواقع،دولت توپ را در زمین مردم میاندازد و از مردم و بخش خصوصی میخواهد که در آن نقاط سرمایهگذاری کنند اما دسترسی و مجوزی نیز صادر نمیشود.درحالیکه پتانسیلهای اینچنینی در شهر اصفهان میتواند روحیه شهر را تا حد قابلتوجهی بهبود بخشد و درامد قابلتوجهی را نیز نصیب بخشی از مردم کند که به رونق و نگهداری بیشتر آن نقاط کمک میکند.مردم وقتی بدانند که پتانسیلی مانند مسیرهای ناژوان،کوه صفه،مسیرهای حاشیه رودخانه و..منجر به درآمدزایی آنها شده است مسلما در نگهداری این مناطق تعهد بیشتری به خرج میدهند،آتش خود را هنگام رفتن خاموش میکنند،درختان را نمیشکنند،با هنجارشکنان فرهنگی مقابله میکنند و آشغالهای خود را در حد امکان جمعآوری میکنند و دیگر حتی نیازی به کنترل روزمره دولتی نیز در آنجا نیست زیرا مردم خودشان این چالشها را بهصورت عمومی،درون خود حل میکنند.
همکاری همراه با نظارت دولت با بخش خصوصی در نقاط اینچنینی میتواند،ضمن بازآفرینی چارچوب مند این مناطق برای تفریح باکیفیتتر مردم شهر،وجههای مثبت از یک خصوصیسازی را به نمایش بگذارد هرچند به علت اهمیت خاص و استراتژیک نقاط طبیعی ازجمله جنگلها،باغات و...بخش خصوصی نباید بهعنوان یک مالک دراینبین مطرح شود اما میتواند بهعنوان یک سرمایهگذار با ایدههای جدید بهعنوان یک بازوی پرتوان دولت به میدان بیاید تا پتانسیلهای طبیعی اصفهان را از رهاشدگی نجات دهد.