به‌رغم تسلط کنونی چین بر بازار فلزات اساسی، این کشور ممکن است در حال حرکت به سمت کاهش تولید داخلی فولاد برای جلوگیری از خطرات تولید بیش از حد و اطمینان از تحقق وعده‌های داده‌شده برای سال ۲۰۶۰ در زمینه رسیدن به وضعیت کربن صفر باشد. چین که یکی از آلاینده‌ترین کشورهای جهان به دلیل وجود صنایع دودزاست، طی سه دهه آینده به شکل آهسته از بازار صنایع سنگین خارج شده و به تولیدکننده محصولات با ارزش افزوده بالا بدل خواهد شد. این احتمالاً مهم‌ترین اتفاقی است که بر آینده بلندمدت صنعت فولاد تاثیرگذار خواهد بود. در سطح کوتاه‌مدت و میان‌مدت اما وضعیت فرق می‌کند. برای نمونه با افزایش سرسام‌آور قیمت سنگ‌آهن و فولاد در سال گذشته، تقاضای ایالات متحده برای این فلز یک عامل تاثیرگذار در تداوم این وضعیت است. اجرایی شدن یا نشدن بسته اقدام دولت بایدن در زمینه توسعه زیرساختی این کشور، می‌تواند قیمت فولاد و سنگ‌آهن را افزایش یا کاهش دهد. یک موضوع دیگر که بر آینده این صنعت اثرگذار است، دو راز بزرگ فولاد یعنی مقاومت بالا و بازیافت آن تا بی‌نهایت است. فولاد معمولی که عمدتاً از سنگ‌آهن تشکیل می‌شود، آلیاژی حاوی کمتر از دو درصد کربن و یک درصد منگنز و سایر عناصر کمیاب است. صرف نظر از درجه یا کاربرد، فولاد همیشه قابل بازیافت است و محصولات فولادی جدید به‌طور متوسط حاوی ۳۰ درصد فولاد بازیافتی هستند. خواص مغناطیسی این آلیاژ، بازیابی آن را از جریان‌های زباله آسان می‌کند و تقریباً ۱۰۰ درصد از محصولات مشترک صنعت فولاد را می‌توان در سایر تولیدات یا تولید برق استفاده کرد. براین مبنا می‌توان ادعا کرد که فولاد به عنوان بخشی تمدن‌ساز، فلزی اساسی همسو با فناوری‌های نوین انرژی پایدار است که کاربردهای بسیاری در صنایع نیرو دارد. می‌توان ادعا کرد فولاد و سهم بازیافتی آن از پایدارسازی جهان بسیار بالاست. با توجه به نقش مهمی که فولاد تقریباً در هر صنعتی ایفا می‌کند، جای تعجب نیست که قیمت‌های آن به بالاترین حد خود رسیده است.