زیر چتر اطمینان عکس: سعید عامری

 در این گفت‌وگوی تفصیلی، غلامرضا سلیمانی، رئیس کل بیمه مرکزی، صنعت تحت امر خود را در کنار بانک و بازار سرمایه به عنوان یکی از مهم‌ترین اضلاع سه‌گانه مثلثی می‌خواند که باعث رشد اقتصادی کلان کشورها می‌شود و می‌تواند پشتیبان تولید باشد. او تاکید دارد که افزایش قابل توجه سودآوری صنعت بیمه، جایگاه این صنعت را هم در اقتصاد کشور و هم در نزد و به نفع افرادی که از این خدمات بهره‌مند می‌شوند ارتقا بخشیده است.

‌ با توجه به اهمیت بیمه به عنوان صنعتی اثرگذار بر اقتصاد، به نظر شما صنعت بیمه چه نقشی در رشد اقتصاد جهان دارد؟ این صنعت چه نقشی در اقتصاد ایران ایفا می‌کند و از چه جایگاهی برخوردار است؟

صنعت بیمه یکی از اضلاع مهم مثلثِ مالی در توسعه اقتصادی در جهان است. اگر بخواهیم در بحث مالی، تعریفی ارائه دهیم، بخش بیمه، بانک و بورس سه راس یک مثلث هستند که باعث رشد اقتصادی کلان کشورها می‌شوند. به عبارتی، صنعت بیمه ضمن اینکه می‌تواند به تنهایی باعث رشد اقتصادی شود، پشتیبان تولید است. صنعت بیمه حتی به عنوان یک خدمت مالی، در خدمت نظام مالی کشور هم بوده است. در واقع، هم به همه صنایع خدمات می‌دهد و هم باعث رشد بانک و بازار سرمایه می‌شود. در هر کشوری در بحث سرمایه‌گذاری کلان، اگر قرار باشد سرمایه‌گذاری انجام شود، حتماً با ریسک همراه خواهد بود. درست در همین‌جاست که بیمه با بیمه کردن سرمایه‌گذاری می‌تواند اطمینان حاصل کند و ریسک، نگرانی و عدم موفقیت سرمایه‌گذار را تا حد زیادی برطرف کند.

در هنگام بهره‌برداری نیز بیمه در بخش‌های مختلف، می‌تواند به واحدهای گوناگون و کارخانه‌ها کمک کند. به عبارت دیگر در مورد نیروی انسانی که در دنیای جدید، مهم‌ترین نقش را در بخش اقتصادی جهان، شامل می‌شود، بیمه در بخش‌های بیمه زندگی، بیمه درمان، بیمه بازنشستگی، بیمه کمکی، بیمه آتش‌سوزی، بیمه زلزله، بیمه کالا، بیمه حمل‌ونقل و مواد اولیه و محصول ساخته‌شده، بیمه حوادث طبیعی (سیل، سونامی، زلزله، طوفان و...) کمک‌حال خواهد بود. همه این بخش‌ها می‌توانند «اطمینان» ایجاد کنند. بیمه در توسعه پایدار و متوازن اقتصاد جهانی، نقش اولیه و اصلی را ایفا می‌کند، نه فقط نقش پشتیبان. چرا که بیمه برای «پایداری» است و از ورشکستگی احتمالی (در بخش‌های تامین، تولید و توزیع) جلوگیری می‌کند. از این‌رو، بیمه یک صنعت فنی و تخصصی است که به آرامی، مسائل را کنترل و پشتیبانی می‌کند. اصولاً بیمه، حوزه‌ای «زیرساختی» و «آرام» است و به‌طور «زیربنایی» کار می‌کند و به همین سبب، باید آرامش ایجاد کند.

در ایران اما، بیمه هنوز نقش شایسته‌ای را که باید ایفا کند و بازیگر اصلی باشد به دست نیاورده است. مردم بیمه را عمدتاً در ویترین آن، که همان بخش بیمه شخص ثالث است می‌شناسند. بیمه شخص ثالث، در سراسر جهان نیز بیمه مهمی است به‌طوری که حتی اخیراً چین نیز قانون بیمه شخص ثالث را اجرایی کرده چرا که این، یک مساله اجتماعی است. این بیمه، ذی‌نفعان زیادی دارد و با جان مردم در ارتباط است. یعنی می‌تواند بخش زیادی از جامعه را که درگیر حوادث منجر به فوت، معلولیت و مجروحیت می‌شوند، شامل شود. اما باید توجه داشت که بیمه، فقط محدود به بیمه شخص ثالث نیست. در ایران متاسفانه این قسمت کمی برجسته شده است در حالی که بیمه حوزه بسیار گسترده‌ای است.

به عنوان نمونه، بیمه زندگی موضوعی است که باید به آن توجه ویژه‌ای شود. بیمه در ایران بایستی به مساله حمایت از تولید که شعار مقام معظم رهبری نیز هست، به‌طور جدی ورود پیدا کند. در حال حاضر، بیمه‌ای با عنوان بیمه اعتباری وجود دارد ولی بسیاری از مردم با آن آشنا نیستند. بیمه اعتباری به معنی ایجاد تقاضا یا پشتیبانی تقاضا برای تولید بیشتر است. در واقع، بیمه اعتباری، شرکت تولیدکننده را از نگرانی فروش و وصول مطالبات رها می‌کند و امکان فروش اعتباری را برای آنها میسر می‌کند. به جای فروش اعتباری و دریافت تضمین، بیمه جایگزین آن می‌شود. ما در رابطه با بخش تولید، نیروهای زیادی داریم و از همین‌رو، بیمه‌ای وجود دارد به نام «ضمانت‌نامه‌های بیمه‌ای»، مثل ضمانت‌نامه‌های بانکی که بسیار کمک‌کننده است و مبتنی بر آن، ضمانت‌نامه‌های بیمه‌ای صادر می‌شود. همه سازمان‌ها، دستگاه‌ها، پیمانکاری‌ها و... می‌توانند بر اساس همین ضمانت‌نامه‌های بیمه‌ای، نقشی را که ضمانت‌نامه‌های بانکی ایفا می‌کند داشته باشند. بر این اساس می‌توان گفت که ما در ایران هنوز راه درازی در پیش داریم که بیمه در تمام بخش‌های صنعت و تولید، به‌طور کامل وارد شود. ولی خوشبختانه زیرساخت‌ها و محصولات مورد نیاز، موجود است. در حال حاضر، کلیه پزشکان تحت پوشش بیمه مسوولیت هستند و کارشناسان، وکلا، حسابرسان و مدیران نیز به دنبال همین رویه هستند چون امکان مدیریت ریسک آن وجود دارد. بنابراین، سطح گسترده‌ای می‌توانند زیر پشتیبانی چنین بیمه‌هایی قرار بگیرند.

‌ آیا آمار مشخص و دقیقی از سهم بیمه در اقتصاد ایران در اختیار شما وجود دارد؟ ضریب نفوذ بیمه چه نسبتی با سرانه تولید ناخالص داخلی در ایران و سایر کشورها دارد؟

ضریب نفوذ کنونی ما حدود ۶۶/ ۲ است اما ما با یک پارادوکس در کشور مواجهیم. درصد ضریب نفوذ بیمه در ایران باید بسیار بالاتر برود که این پارادوکس مانع آن شده است. اما این پارادوکس چیست؟ از یک طرف GDP ما از نظر ریالی در سال گذشته با رشد همراه بوده (پس مخرج کسر سود داشته) است. صورت کسر که حق بیمه تولیدی است و بخشی از آنها را ارزان می‌فروشیم، یعنی همزمان با تورم افزایش ندارد. وقتی صورت کسر را افزایش ندهیم و گاهی نرخ بیمه برخی از طرف‌ها، از نرخ سال قبل هم کمتر بوده است باعث رشد مخرج کسر می‌شود. صورت کسر گاهی ثابت است و گاهی کاهش پیدا می‌کند. ما اگر بخواهیم ضریب نفوذ را تعریف کنیم، بخشی از آن با توجه به تورم در مبلغ حق بیمه افزایش پیدا می‌کند و سپس تعداد بیمه‌شدگان. بر اساس آمار، امروزه نزدیک به ۶۸ میلیون فقره بیمه‌نامه در کشور صادر می‌شود که در سطح منطقه، ایران در بخش بیمه زندگی که نوعی مکمل بیمه بازنشستگی و به نوعی بخش درمان را جبران می‌کند وضع مناسبی ندارد و آمار ما پایین است. در بیمه‌های غیرزندگی اما وضعیت خوبی در منطقه داریم و در رده دوم یا سوم در خاورمیانه هستیم. اگر بیمه زندگی رشد پیدا کند، هم از فشار وارد بر دولت کاسته می‌شود و هم درآمد مردم، دو تا سه برابر افزایش خواهد یافت. به عبارتی، مردم در کنار دریافت حقوق بازنشستگی می‌توانند تا پایان عمر، از بخش بیمه زندگی نیز حقوق بگیرند.

‌ رویکرد مردم نسبت به بیمه و حوزه‌های گوناگون این صنعت تا چه میزان متاثر از مسائل فرهنگی و چقدر مبتنی بر مشکلات اقتصادی کشور است؟

یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها این است که کلاً صنعت بیمه با «توسعه‌یافتگی» و «درآمد خانوار»ها ارتباط مستقیمی دارد. هرگاه درآمد سرانه هر کشوری کاهش یابد، نفوذ بیمه هم پایین‌تر می‌آید و این یک اصل در نظر گرفته می‌شود. روشن است که خانواده‌ها ابتدا به فکر به تامین نان، مواد غذایی و درمان هستند و در آخر به سمت بیمه حرکت می‌کنند. به عبارتی، مردم در زمانی که زندگی‌شان از نظر اقتصادی قوی نیست، به مسائل روزمره فکر می‌کنند. بیمه همواره می‌خواهد ریسک‌های آتی را برای ما پوشش دهد. ممکن است این ریسک، یک روز بعد، شش روز بعد یا حتی دو سال بعد رخ دهد. اما آنچه مهم است، وجود حتمیِ ریسک است. امروز که خودرو سوار می‌شوم ممکن است ۱۰ دقیقه بعد تصادف صورت بگیرد، یا ممکن است پنج سال بعد هم تصادف صورت نگیرد. اما آیا می‌توان گفت که هیچ وقت این اتفاق نمی‌افتد؟ آیا می‌توان گفت که انسان هیچ وقت بیمار نمی‌شود؟

‌ در بازگشت به آمارها که به چند نکته بسیار مهم اشاره شد، عمده سودآوری صنعت بیمه در ایران، مربوط به کدام بخش است؟ به‌طور کلی، صنعت بیمه در جهان از محل بیمه‌گری سود چندانی به دست نمی‌آورد. آمارهای شرکت‌های بین‌المللی و چندملیتی نشان می‌دهد که از نظر بیمه‌ای، حدود ۵± درصد سود و زیان دارند. این مساله دارای منطق اقتصادی است اما آن منطق چیست؟

 منطق اقتصادی این است که، صنعت بیمه تفاوت محسوسی با بانک‌ها دارد. بانک‌ها از زمانی که از مردم پول می‌گیرند، از همان لحظه پول برای بانک هزینه دارد. یعنی در قبال سپرده، پول برای بانک‌ها قیمت دارد و باید از ۱۸ درصد تا مثلاً ۲۰ درصد، از همان لحظه روزشمار پرداخت کنند. بانک این پول را می‌گیرد و تسهیلات می‌دهد که برای بانک یک درآمد است. اما وضعیت بیمه به چه شکل است؟ بیمه، پول را بدون هزینه و بدون قیمت تمام‌شده می‌گیرد. در واقع، بیمه اول پول را دریافت می‌کند و بعد در زمان خسارت، آن را پرداخت می‌کند. پس این فاصله زمانی برای بیمه‌ها فرصتی است که سرمایه‌گذاری کنند و می‌توانند هم خسارت را به‌موقع پرداخت کنند و هم سود ایجاد کنند. به همین علت، صنعت بیمه از محل «سرمایه‌گذاری» سود می‌برد، نه از محل «بیمه‌گری». این سرمایه‌گذاری در حوزه‌های خاصی صورت می‌گیرد و آیین‌نامه خاص خود را دارد. آیین‌نامه ۹۷ سرمایه‌گذاری دقیقاً می‌گوید بخشی از این پولی را که شما از مردم می‌گیرید، باید به بانک واگذار کنید تا در زمان وقوع خسارت، به سرعت پرداخت شود. مردم نباید معطل این باشند که پول‌شان درگیر زمین و املاک باشد، تا به فروش برسد و بعداً پرداخت شود.

‌ کدام بیمه‌ها بیشترین سهم را در صنعت بیمه ایران دارند؟

همان‌طور که احتمالاً مطلع هستید، شرکت بیمه ایران که دولتی است و سه شرکت بیمه آسیا، البرز و دانا که دیگر دولتی نیستند بیشترین سهم را از این صنعت دارند. در بازه‌ای، بیمه ایران حدود ۶۰ درصد بازار را در اختیار داشت اما با ظهور شرکت‌های بیمه جدید غیردولتی، الان سهم شرکت‌های دولتی ۳۱ درصد است و سهم غیردولتی‌ها ۶۹ درصد؛ به عبارتی، ما بخش خصوصی را در حوزه بیمه کشور فعال کرده‌ایم. بیمه ایران در بخش شخص ثالث حدود ۴۸ تا ۴۹ درصد از سهم بازار را در اختیار دارد. از دیگر بیمه‌ها می‌توان به بیمه دانا اشاره کرد که بیشتر در بخش درمان فعال است و بیمه‌هایی مثل البرز بیشتر در بخش حمل‌ونقل، بیمه آسیا در درمان و حمل‌ونقل، بیمه پاسارگاد بیشتر در بخش بیمه زندگی فعال هستند و به‌طور کلی، هر یک از بیمه‌ها در یک بخش خاص، بیشتر تمرکز دارند.

‌ برآورد گزارش سال گذشته «سوئیس‌ری» اذعان داشت که سال ۲۰۲۰ به خاطر فراگیر شدن همه‌گیری کرونا، افت چهاردرصدی در GDP جهان رخ داده است و پیش‌بینی شده بود که برای صنعت بیمه احتمالاً یک رکود تقاضا در سال‌های ۲۰۲۱ و ۲۰۲۲ اتفاق خواهد افتاد. از دیدگاه شما، کرونا چه تحولاتی را در حوزه بیمه ایجاد کرده است و چه چشم‌اندازی در جهان یا منطقه احتمالاً به وجود خواهد آورد؟

بله، موسساتی مانند سوئیس‌ری به درستی پیش‌بینی کرده بودند که رکود در بخش اقتصاد جهانی، به رکود در صنعت بیمه منجر خواهد شد. اما پس از این گزارش‌ها، اخبار دیگری نیز منتشر شد مبنی بر اینکه رشد اقتصادی کشوری مانند چین دوباره افزایش یافته است و رکودی که پیش‌بینی می‌شد برای کشورهای اروپایی و توسعه‌یافته رخ دهد، محقق شد ولی در چین و هند این اتفاق نیفتاد؛ یعنی چین و هند به عنوان شاخص تاثیرگذار، نگرانی‌ها در مورد رکود را تا حدی رفع کردند. آنچه مسلم است این است که بالاخره همه‌گیری کرونا توانسته به‌طور کلی، میزان تولید و مصرف در جهان را کاهش دهد و رکود ایجاد کند. با این حال، این همه‌گیری زوایای مثبتی را نیز مورد توجه قرار داد و اثری که بر صنعت بیمه گذاشت، صنعت بیمه را متحول کرد و این حوزه را به سمت «بیمه دیجیتالی» و «بیمه هوشمند»، یعنی پررنگ کردن نقش IT در صنعت بیمه که قبلاً با یک رشد طبیعی، در حال پیشروی بود سوق داد. رشد در این حوزه به صورت نمایی صورت گرفت و شرکت‌های بیمه، سرمایه‌گذاری زیادی برای این منظور انجام دادند به نحوی که دیگر «حضور فیزیکی» یا «بیمه‌نامه‌های فیزیکی» را به حداقل رساندند. در همین راستا حتی پرداخت «خسارت فیزیکی» و مراجعه برای دریافت خسارت به‌طور کلی کنار گذاشته شد و پرداخت آنلاین در دستور کار قرار گرفت که اتفاق بسیار مهمی است. به‌طور کلی صنعت بیمه در حال هوشمند شدن است که بعضی از محصولات بیمه‌ای را پررنگ‌تر و قوی‌تر کرده؛ مثلاً قبلاً محصولات بیمه‌ای مورد حملات سایبری زیادی قرار نمی‌گرفتند، اما با ظهور IT در جهان و گسترش فضای مجازی و نقل و انتقالات پولی دیجیتالی، حملات سایبری در سطح جهان بیشتر شده و محصول جدید بیمه‌ای که بتواند از حملات سایبری دفاع کند، به نام «بیمه سایبری» ایجاد شد.

فراگیری کرونا باعث شده است که در سطح جهان و مشخصاً در بخش درمان، بازنگری صورت بگیرد؛ به عبارتی، بیمه‌هایی که پیشتر فقط شامل برخی هزینه‌های درمانی عادی می‌شد اما با رخ دادن همه‌گیری، بحث‌های دیگری را نیز مطرح کرد. به عنوان نمونه، رخدادهای بدین شکل، در سطح ملی و منطقه‌ای بیمه‌هایی مثل بیمه‌های ناشی از توقف کسب‌وکار را مطرح کرد. این مسائل باعث شده است که تغییراتی در محصولات بیمه‌ای ایجاد شود. هرچه به سمت فراگیری فناوری می‌رویم، محصولات بیمه‌ای به اصطلاح فیزیکی کاهش می‌یابد و محصولات مربوط به «بیمه‌های مسوولیت» برجسته‌تر می‌شود. همچنین محصولات بیمه‌ای پارامتریک بیشتر خودشان را نشان می‌دهند و جدی‌تر گرفته می‌شوند. فارغ از بحث کرونا و همه‌گیری، مساله تغییر اقلیم نیز بیمه‌های جدید محیط زیستی را مطرح کرده است که مثلاً بحث بیمه‌های مربوط به آلایندگی‌ها را طرح کرده است. شرکت‌های تولیدکننده آلاینده، هزینه‌های سنگینی به طبیعت تحمیل می‌کنند؛ مثلاً هزینه‌های زباله‌های خطرناکی که به رودخانه و دریا و... ریخته می‌شود. این شرکت‌ها باید سیستم‌های تسویه فاضلاب و دفن زباله داشته باشند که همگی هزینه‌زاست. تهدیدهای محیط زیستی این شرکت‌ها می‌توانند بیمه شوند. با توجه به افزایش میزان آلاینده‌های کشور، اخیراً حتی بحث «بیمه سبز» مطرح شده است. افزون بر این، بیمه‌های جدیدی در بحث تغییرات اقلیمی مطرح شده است به نام «بیمه شهر»؛ یعنی مثلاً یک شهر به دلیل قرار داشتن در موقعیت سیلابی، به‌طور کامل بیمه می‌شود.

‌ با توجه به تاثیر کرونا در حوزه‌های گوناگون و بحران‌های احتمالی دیگر مانند پاندمی‌های آینده یا بحث تغییر اقلیمی که به آن اشاره کردید و رفته‌رفته در حال جدی‌تر شدن است، به‌ نظر شما صنعت بیمه با توجه به تجربه‌ای که در دوره کرونا داشت آیا می‌تواند با همه‌گیری‌های آینده، خود را سازگار کند؟

صنعت بیمه اساساً باید صنعت چابکی باشد و به نیازهای مردم پاسخ دهد. دوم اینکه بحث کرونا یک تجربه بسیار مهم جهانی بود و ما نه‌تنها تجربه خودمان را در مورد صنعت بیمه به کشورهای دیگر منتقل کردیم بلکه تجربه کشورهای دیگر هم به ما منتقل شد. به همین دلیل صنعت بیمه در تلاش است برای خطرات احتمالی آینده، از جمله تغییرات اقلیمی و همه‌گیری‌های احتمالی آماده و مجهز شود. ما در مورد تغییرات اقلیمی یک مساله اجباری را در دستور کار قرار دادیم. یعنی صندوقی به نام «صندوق بیمه حوادث طبیعی» ایجاد و آن را تبدیل به قانون کرده‌ایم. بر این اساس، تمامی ساختمان‌های مسکونی کشور باید در برابر حوادث طبیعی بیمه شوند. با این قانون تمام صاحبان واحدهای مسکونی، عملاً موظف‌اند بخشی از هزینه را به عنوان حق بیمه بپردازند و بخشی را دولت کمک می‌کند. در کشورهای مختلف در مورد بیمه‌ها، با توجه به فرهنگ‌ها و قوانین هر کشور رفتارهای مختلفی صورت می‌گیرد. مثلاً در ایران بیمه شخص ثالث و حوادث طبیعی تا حدی اجباری شده و بقیه بیمه‌ها اختیاری است. ممکن است به این نتیجه برسیم که بعضی بیمه‌های دیگر را نیز اجباری کنیم اما اکنون به دنبال آن هستیم که بتوانیم آگاهی مردم را افزایش دهیم و آنها را با این صنعت آشنا کنیم. اما در زمانی که یک خطر بسیار جدی کشور را تهدید کند، موقعیت ایجاب خواهد کرد که دولت یا مجلس بیمه‌ای را اجباری کنند. در جهان نیز معمولاً کشورها بیمه شخص ثالث را اجباری کرده‌اند و در بخش حوادث طبیعی بعضی از بیمه‌ها اجباری و بعضی دیگر، عمدتاً اختیاری هستند. اگر ما بتوانیم بیمه‌ها را اختیاری کنیم، در واقع با صنعت بیمه به نوعی در راستای مردمی کردن اقتصاد به کشور کمک کرده‌ایم.

من شخصاً چندان با اجباری کردن موافق نیستم و اجباری شدن و اجباری کردن در واقع نوعی «دستور» است. وقتی اجبار کنیم، ملزم به ایجاد چارچوب و قانون هستیم و باید کف و سقف ایجاد کنیم. مثلاً میزان حقوق کارمندان، مشخص و معلوم است و سقف و کف هم دارد اما در بیمه زندگی این‌گونه نیست. در این نوع بیمه، مثلاً اگر شما بخواهید برای فرزند تازه‌به‌دنیا‌آمده خود بیمه زندگی بگیرید و در عین حال، پدر و مادر جوانی هستید که نمی‌توانید هر ماه، دو میلیون تومان حق بیمه واریز کنید، می‌توانید فقط با پرداخت ۵۰ یا ۳۰ هزار تومان فرزند خود را بیمه کنید. کودک شما وقتی به ۲۰سالگی رسید می‌تواند از آن پول استفاده کند چون والدینش آینده او را بیمه کرده بودند و او می‌تواند در رفاه زندگی کند. در حالی که اجباری کردن و اختصاص قانون معمولاً چارچوب ایجاد می‌کند و مساله‌ای مشکل‌آفرین است. اما وقتی شما اختیار دارید که قراردادی بین بیمه‌گذار و بیمه‌گر بسته شود، اینجا کاملاً می‌تواند شرایط خاص، بدون چارچوب اختلال‌آمیز در نظر گرفته شود.

‌ با توجه به تورم شدیدی که در ایران وجود دارد اقدام برای خرید بیمه زندگی چقدر منطقی به نظر می‌رسد و آیا سازوکار خاصی برای این نوع بیمه‌ها با توجه به شرایط اقتصادی خاص کشور طراحی شده است؟

بله، ضمن اینکه ما در شرایط خاصی هستیم و کشورمان با تورم شدیدی روبه‌رو است در بخش بیمه زندگی مشکلاتی وجود دارد. مثلاً بخش ساختمان، ارز و... بازار موازی و رقیب به‌شمار می‌آیند. بیمه زندگی یک ویژگی خاص دارد که می‌تواند بخشی از این وضعیت را جبران کند.

نخست اینکه بیمه زندگی فقط یک پس‌انداز بانکی نیست، بلکه یک عقد بیمه‌ای است؛ یعنی بخشی از آن شامل درمان است که مساله مهمی برای تمام مردم جهان است. هم‌اکنون هزینه‌ای حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون تومان برای عمل‌های جراحی بزرگ را بیمه زندگی پرداخت می‌کند. بخشی از پول بیمه زندگی صرف سرمایه‌گذاری می‌شود که تضمین حداقلی بیمه‌گر را دارد. پس در قرارداد بیمه‌های زندگی، در واقع پول مردم در بازار سرمایه صرف سرمایه‌گذاری می‌شود و این پول به نیابت از مردم در حوزه‌های سودآور سرمایه‌گذاری می‌شود. به همین دلیل هرساله میزان بازدهی این پولی که از طریق بیمه زندگی سرمایه‌گذاری شده، به مردم و به افراد بیمه‌گذار گزارش داده می‌شود. طبق گزارش‌ها، بعضی از شرکت‌ها تا ۳۸ درصد سود داده‌اند و تاکنون سودی کمتر از ۱۸ درصد نداشته‌ایم.

‌ آیا صنعت بیمه برای افزایش توانمندی و اثرگذاری خود در کشورها و حتی فعالیت‌های فرامرزی، به سرمایه‌گذاری از جمله سرمایه‌گذاری خارجی هم نیاز دارد؟ به نظر شما به چه شکلی می‌توان به سازوکارهای سرمایه‌گذاری اندیشید؟

صنعت بیمه دارای دو بخش است: بعضی از دارایی‌هایی که بیمه می‌شود، شامل دارایی‌های ارزی مثل هواپیماها و کشتی‌ها و... است. طبیعی است که بیمه این دارایی‌های ارزی به ارز نیاز دارد. در اینجا راهکاری وجود دارد که معمولاً شرکت‌های بیمه‌ای با شرکت‌های «بیمه‌های اتکایی» جهانی به نوعی اقدام به «توزیع ریسک» می‌کنند. یعنی ضمن اینکه بخشی از پول‌هایی را که در داخل و خارج باید به شکل ارز نگه دارند بخشی از تعهدات را به آنها می‌سپارند. این شرکت‌ها ارزهای دریافتی را مثلاً در بازار سهام کشورهای پیشرفته سرمایه‌گذاری می‌کنند که به این شکل هم باز به توزیع ریسک مبادرت کرده‌اند. مثلاً ۲۰ یا ۳۰ درصد آن را برای تعهد اختصاص می‌دهند و بقیه را که معمولاً ۷۰ یا ۸۰ درصد است به شرکت‌های بیمه‌های اتکایی مثل سوئیس‌ری و مونیخ‌ری که در سطح جهان فعالیت دارند اعطا می‌کنند.

عکس این مساله نیز وجود دارد که شامل قبولی ریسک خارجی است و این یک رابطه دوسویه است. شرکت‌های بیمه خارجی از جمله شرکت‌هایی از عمان، هند و حتی اروپا قبل از تحریم ایران که ما در کشور، ریسک قبول می‌کردیم، با توجه به توان مالی خود ریسک خود را به ایران و شرکت‌های توانمند توزیع می‌کردند. شرکت‌های بیمه‌ای نیز مثل همه شرکت‌های جهان همانند یک بنگاه هستند که سهامداران خارجی، داخلی، حقیقی و... دارند. به عنوان نمونه، در حال حاضر در ایران شرکت‌های بیمه‌ای در حال شکل‌گیری هستند (یا پیشتر ایجاد شده‌اند) که مثلاً ۷۰ درصد از سرمایه را خودشان تهیه کرده‌اند و ۳۰ درصد باقی‌مانده را از طریق بازار سهام در بازار سرمایه پذیره‌نویسی کرده و به مردم فروخته‌اند.

شرکت‌ها در سطح جهانی و در ایران، سیاست مالی تعیین می‌کنند و صنعت بیمه نیز به عنوان صنعت مادر می‌تواند تمام سیاست مالی خود را ارائه دهد. بر همین اساس شرکت‌های بیمه سیاست مالی خود را به مردم، اقشار گوناگون جامعه، صاحبان سهام و... افشا می‌کنند. روشن است که سرمایه‌گذاران نیز به دنبال حوزه‌های سودآور هستند. بیمه در ایران پیشتر سود چندانی حاصل نمی‌کرد و به همین دلیل، سرمایه‌گذاران نیز به این صنعت سرمایه تزریق نمی‌کردند. حدود سه، چهار سال قبل، کل سود بیمه در ایران حدود ۸۵۰ میلیارد تومان بود اما در سال ۱۳۹۹، این صنعت سودی حدود ۱۱۵۰۰ میلیارد تومان حاصل کرد. این سود برای صاحبان بیمه و سرمایه‌گذارانی که از آن اطلاع یافتند جذابیت ایجاد کرده است. پس سود به‌دست‌آمده در این حوزه، الزاماً از بیمه‌گری نیست.

شرکت بیمه توانسته این سود را ایجاد کند زیرا هر شرکتی نمی‌تواند از مردم پول بگیرد و سرمایه‌گذاری کند. از آنجا که این حوزه، قانونمند است، آیین‌نامه و حداقل سود تضمین‌شده دارد، تحت نظارت بیمه مرکزی است و از این نهاد مجوز می‌گیرد و همگی اینها در کنار هم شرایطی را رقم می‌زند که ضرر ندهد.

‌ در چند سال اخیر، در بخشی از مردم نگاه بدبینانه‌ای نسبت به شرکت‌های بیمه و به‌طور کلی‌تر، به صنایع بیمه به وجود آمده است. مثلاً در حوزه درمان و بیمه‌های تکمیلی بعضاً دیده می‌شود که بیمه‌گذار موانع زیادی ایجاد می‌کند، یا به تعهداتش عمل نمی‌کند یا کمتر از تعهداتش عمل می‌کند. این مسائل باعث می‌شود که افراد زیادی بیمه‌هایشان را لغو کنند، از سوی دیگر، تحولات جدید مانند دیجیتالی شدن نسخه‌ها و نبود زیرساخت مناسب به معطلی بسیار زیاد مردم در داروخانه‌ها منجر شده است. چه تدابیری برای جلوگیری از بی‌علاقگی مردم نسبت به بیمه‌های مختلف و همچنین بیمه‌های تکمیلی اندیشیده‌اید؟

در بحث درمان اصطلاحی وجود دارد که می‌گوید «اقتصاد درمان، شکست‌خورده است». این عبارت به این علت متداول شده است که بخش درمان به خوبی مدیریت نمی‌شود و این مساله نه فقط مختص ایران بلکه در تمام جهان است.معمولاً در بخش درمان، مدیریت اقتصادی، کمی دشوار است چون هزینه‌های القایی به همراه دارد؛ این نکته مهمی است.

به عنوان یک نمونه ثابت، وقتی که من احساس می‌کنم که هزینه درمانم را شرکت‌های بیمه‌گر پرداخت می‌کنند، بیشتر هزینه می‌کنم. حتی در برخی مسائل پزشکی که نیاز واقعی به برخی آزمایش‌ها یا عکس‌برداری‌ها هم نبوده است، این اتفاق ممکن است رخ دهد. به‌طور مثال اگر به تازگی آزمایش داده باشید، باز هم تمایل به انجام آزمایش دارید چون هزینه را جای دیگر متقبل می‌شود. اینها هزینه‌های القایی هستند. بیمه‌گر همیشه در هراس است و تردید دارد که تا کجا این هزینه‌ها را تقبل کند؛ پس مقررات و مراحل را اضافه می‌کند. در ایران، این مورد بدتر است زیرا به‌طور پیوسته هزینه‌های ویزیت، هزینه درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها و... رو به افزایش است.

بیمه‌گر ابتدا با یک مجموعه به‌طور یک‌ساله با سرانه‌ای مشخص قرارداد می‌بندد. پس از سه ماه مثلاً می‌گوید من فکر می‌کردم با ۱۰۰ هزار تومان سرانه می‌توانم این سرویس‌ها را پرداخت کنم، اما حالا کم آورده‌ام و ضریب خسارت به سقف می‌رسد. در چنین وضعیتی، در پرداخت خسارت سازمان‌های بیمه‌گر، نارضایتی ایجاد می‌شود. یا آنها به دیر پرداخت کردن روی می‌آورند یا بعضی از نسخه‌ها را قبول نمی‌کنند و بهانه می‌آورند که در کل، عوامل نارضایتی را فراهم می‌کند. این وضعیت در کشورهایی پیش می‌آید که دائماً تورم در آنها وجود دارد و قیمت‌ها به‌طور لحظه‌ای بالا می‌رود. اما در پرسش خود به الکترونیکی شدن نسخه‌ها نیز اشاره کردید.

الکترونیکی کردن نسخه‌ها کار خوب و لازمی است چرا که جلوی هزینه‌های القایی و تخلف را می‌گیرد. یا در بخش دارو، که به نام بیمه ‌گرفته و به صورت قاچاق فروخته می‌شد، مصرف دارو کنترل می‌شود. در واقع این سازوکار، فراهم‌کننده یک کلان‌داده (Big Data) است. یعنی وضعیت افراد ارزیابی می‌شود و بیمه‌ها دیگر به شکل گروهی نیست، بلکه به شکل فردی است. به‌طور کلی، بیماری و جسم هر فرد با دیگری فرق می‌کند. پس اصل قضیه بسیار خوب بوده و از تقلب و تخلف جلوگیری کرده است. با این حال اما اصل مهمی وجود دارد؛ اینکه آیا ما زیرساخت لازم را برای این کار آماده کرده‌ایم؟ باید اذعان کرد که تلاش بسیاری صورت گرفته اما رسماً می‌گویم خیر! هنوز زیرساخت‌ها آماده نیست.

 بیمه به تنهایی در این کار دخیل نیست و سازمان تامین اجتماعی، وزارت بهداشت، بیمه سلامت، صندوق‌های بازنشستگی، سازمان‌های بیمه‌گر و... نیز هستند که در بخش درمان خدمات ارائه می‌دهند. متاسفانه زیرساخت‌ها آماده نیست و به همین دلیل نباید به صورت شتابزده کاری انجام دهیم و نباید اجازه بدهیم که بیماران ناراضی باشند.