ریل رشد
سرمایهگذاری در بازسازی و توسعه صنعت برق چه تاثیری دارد؟
ایران دارای مزیتهای بسیاری برای ادامه راه توسعه است. نیروی جوان تحصیل کرده، منابع فراوان انرژی و معدنی، سرزمین پهناور با شرایط آب و هوایی متنوع و عدم وجود بدهیهای عمومی و دولتی و همچنین موقعیت ژئوپلتیکی (جغرافیایی سیاسی) این کشور در منطقه شرایطی را فراهم کرده است که میتواند در جذب سرمایه در توسعه زیرساختها، برنامهریزی و نهایتا زمینههای توسعه صنایع و اشتغالزائی را فراهم کرد.
علاوه بر این با توجه به موقعیت جغرافیایی سیاسی منطقه، با سرمایهگذاری و توسعه قانونمند انرژی، امکان صادرات و تبادل انرژی با کشورهای همسایه وجود دارد و به عبارتی با جذب سرمایه، ایران میتواند نقش قطب انرژی را در غرب آسیا و آسیای میانه ایفا کند. برای دستیابی به اهداف فوق، راهبردها و سیاستهای توسعه صنعت برق را میتوان به شرح ذیر خلاصه کرد.
1- تأمین برق مطمئن و پایدار همراه با افزایش کارآمدی بخش برق
2- بهبود اقتصادی صنعت برق با پرداخت مطالبات تامینکنندگان بخش غیر دولتی برق
3- توسعه ظرفیتهای مورد نیاز یلند مدت انرژی کشور متناسب با تقاضای مدیریت شده
4- فراهم کردن زمینههای گسترش مشارکت بخشهای غیردولتی در صنعت برق
5- بهینهسازی زنجیره تولید، انتقال و توزیع برق با هدف افزایش بهرهوری در صنعت برق
6- اصلاح نظام اقتصادی و مالی و جذب منابع مالی مورد نیاز برای توسعه صنعت برق
7- مدیریت و بهینهسازی تقاضای انرژی
8- ارتقاء سطح فناوری در تولید، انتقال و مصرف برق
9- توسعه و ارتقاء سطح استانداردهای مصرف برق و عرضه تجهیزات برقی با استانداردهای جهانی
10- بهبود امنیت شبکه برق از طریق کنترل مصرف
11- تنوع بخشی به منابع اولیه انرژی و فناوریهای تولید برق با استفاده از تولید و توزیع پراکنده
12- ارتقاء توانمندی در تولید برق از انرژیهای تجدیدپذیر
13- کاهش انتشار آلایندههای زیستمحیطی
14- گسترش مشارکت بخش غیردولتی در تولید برق از منابع تجدیدپذیر
15- خرید تضمینی برق تولیدی از منابع تجدیدپذیر با تعدیل سالانه و متناسب نرخ تورم و ارز
16- حمایت مالی از توسعه انرژیهای تجدیدپذیر
17- فراهم کردن مقررات و زمینههای صادرات برق توسط بخش غیر دولتی
به عنوان نتیجه گیری باید ذکر شود که سرمایهگذاری و توسعه صنعت برق با توجه به نیاز روز افزون کشور و منطقه و نقش ایران در جغرافیای سیاسی غرب آسیا و آسیای میانه بسیار با اهمیت است. بنابراین قبل از هر اقدامی نیاز به راهبرد و برنامه مشخص بر اساس تحلیل مشخص از شرایط فعلی و آتی توسعه کشور و منطقه خواهد بود.
اصلاح نحوه روابط تجاری با کشورهای همسایه بر اساس منافع ملی و فراهم کردن جذب سرمایههای خارجی با توجه به وجود منابع گسترده انرژی فسیلی و تجدیدپذیر و از آن جمله خورشیدی در کشور و از آن مهمتر اصلاح ساختار مصرف انرژی در داخل کشور از اهمیت ویژهای برخوردار است.
در نظر داشته باشیم که به لحاظ شدت انرژی ایران در بالای قله مصرف بدون خلق ارزش در جهان قرار دارد و همچنین بخش عمده انرژی الکتریکی در کشور به شکل نامعقولی در مصارف خانگی استفاده میشود. بدون اصلاح روشهای تولید، توزیع و مصرف نباید انتظار از بهبود شرایط فعلی در سرمایه گذاری و توسعه پایدار در بخش انرژی و به ویژه صنعت داشت.
اما در این میان نقصان سیاستگذاریها در جذب کارآمد سرمایه چه بوده است؟ مهمترین موضوع جذب سرمایه پایدار و سوددهی منطقی سرمایه است. سرمایه وابستگی به صنعت و یا حتی مکان خاصی ندارد و حتی به یک کشور خاص هم محدود نمیشود و بسیار فرار است.
برای جذب سرمایه باید سازوکار لازم در تامین سود، پایداری و مقررات تنظیم بازار و از همه مهمتر انجام تعهدات طرفین صورت بگیرد. سیاستگذاران بیش از هر چیز دیگری در صنعت برق به دلیل اینکه صنعت مادر است، باید برخی نکات را در اولویت قرار دهند و برای توسعه صنعت برق زمینه جذب مشارکتهای بخش غیر دولتی و بینالمللی را فراهم کنند.
مشکل صنعت برق این است ک در تمام شرایط تحریمی و دوران جنگ تحمیلی در دورههای مختلفی که در کشور طی شده است، شاید با کمترین ادعا سعی کرده است در هر صورت مشکلی ایجاد نشود. کمااینکه امروز در دورافتادهترین سکونتگاهها در ایران هم برق کشیده شده است.
صنایع با مشکل کمبود برق مواجه نشده و همه اینها باعث شده که در ذهن سیاستگذاران این موضوع شکل گرفته باشد که این صنعت در هر شرایطی کار خود را ادامه داده است، اما باید این موضوع را در نظر داشت که این شرایط باعث افزایش بدهی ها میشود و از طرفی راندمان نیروگاهها را کاهش میدهد و میزان آلایندهها را افزایش میدهد، چرا که واحدهای نیروگاهی که باید بازنشسته شوند هنوز روی مدار استفاده هستند و مصرف سوخت بالایی دارند که منجر به تولید آلایندهها میشود. لازم است سیاستگذاران به این بحث توجه کنند، زیرا در صورت تامین منابع لازم باعث میشود هم آلایندگیها کاهش پیدا میکند و هم اینکه صنعت می تواند پیشبینی برنامه ششم توسعه را مبنی بر اینکه ظرفیت نصب شده نیروگاهی را به ۱۰۰ هزار مگاوات برسانیم تحقق بخشد که البته این برنامه تا حدودی پیش رفته اما به اهداف کامل نرسیده است و ما اکنون ۸۵ هزار مگاوات ظرفیت نصب شده داریم. اما این ظرفیت کفایت ندارد چرا که اگر صنایع کشورمان رشد شتابانی را دنبال کند، لازم است که صنعت بتواند در تامین انرژی این واحدها با مخاطره روبهرو نشود و ریسکی صورت نگیرد.