حرکت پولهای سرگردان به سمت بازار تایر
بررسی چالشها و مشکلات صنعت تایر در گفتوگو با مصطفی تنها
دلیل نوسانات پرتکرار در بازار تایر در سالهای اخیر چیست؟
ما از نظر تولید هیچ مشکلی نداریم. اگر آمار تولیدات ما را بررسی کنید، میبینید که ما معمولاً هر سال نسبت به سال قبل افزایش تولید قابل توجهی در تایر انواع خودرو داریم. در مورد تایر سواری که الان مشکل بازار است ۲۸ درصد در پنج ماه اول سال جاری افزایش ظرفیت داشتهایم و سال قبل هم به همین نسبت افزایش ظرفیت داشتیم. یعنی ما از معدود صنایعی در کشور هستیم که جهش تولید را به صورت واقعی و فارغ از شعارها تحقق بخشیدهایم؛ با اینکه صنعتی هستیم که به لحاظ وابستگی ۳۰، ۴۰درصدی به ارز برای تامین مواد اولیه و شرایط بسیار سنگین تحریم، افزایش تولید برای ما کار بسیار شاقی است ولی از پس آن برآمدیم و این نشاندهنده تلاش شبانهروزی همکاران ما در این صنعت است که با جان و دل فعالیت میکنند.
اما مشکل ما در توزیع است. مشکل توزیع هم مربوط به کارخانهها نیست، مشکل نظام توزیع متاثر از شرایط اقتصادی در کشور است که ما در آن دخالتی نداریم. پولهای سرگردانی که در کشور وجود دارند مدام در حرکت هستند و در سالهای مختلف به کالاهای مختلف متوسل میشوند و آن کالاها را کمیاب یا گران میکنند. ما تا دو سه سال پیش مشکل مشتری داشتیم، یعنی نمیتوانستیم تولیدات خود را توزیع کنیم اما ناگهان از دو سال پیش، این پولهای سرگردان به سمت بازار تایر حرکت کرد و قیمتهای این بازار را درنوردید. عوامل این نوسانات قیمت در اختیار و تحت مدیریت ما نیست. مدیریت ما در حیطه تولید است که باید تولید کنیم و با سیستم نمایندگی ما تایرها عرضه شود.
در شرایطی که تولیدکنندگان نقشی در این نوسانات ندارند، انجمن صنفی تایر چه راهکارهایی را برای تنظیم بازار تایر پیشنهاد میدهد؟
راهکاری که به ذهن ما رسید این بود که فروش آنلاین راه بیندازیم که از طریق آن ثبت و ضبط بهتری صورت گیرد یعنی چه دارایی و چه وزارت صمت اگر بخواهند کنترل کنند، به صورت کامل تمام اطلاعات تولید ثبت میشود که لاستیکها به چه قیمتی فروخته شده چون همه خریداران هزینه لاستیکها را به حسابی واریز میکنند. در نتیجه، همه چیز شفاف میشود ولی متاسفانه مقامات دولتی ما از این روش استقبال نکردند و از این روش توزیع حمایت نمیکنند. فکر میکنیم اگر بیشتر این روش را جا بینداریم و بیشتر به استفاده از تکنولوژی در تنظیم بازار برویم، بیشتر به مصرفکننده نهایی کمک خواهد کرد و طبیعی است که بازار با آن مخالفت کند چون به هر حال باید از کانال آنها تایر توزیع شود تا منتفع شوند و وقتی شما از طریق آنلاین خرید کنید، آنها به شدت اعتراض خواهند کرد. اکنون هم به نظر ما این بهترین راهحل است؛ هم برای اعمال کنترل در تولید و توزیع تا کارخانهها تخلفی نکنند و هر تخلفی به صورت سیستمیک مشخص شود و هم مصرفکننده بتواند تایر را به قیمت مناسب دریافت کند.
مقامات دولتی ما سیستمی به نام «سیستم جامع تجارت» طراحی کردهاند که فکر میکنند این سیستم حلال مشکلات است ولی این سیستم مشکل دارد. ما بارها در جلسات مختلف صحبت کردیم و گفتیم این مشکلات را حل کنید تا ما بتوانیم مستقیماً با این سیستم کار کنیم. هر دفعه قبول کردند، بعد هم در مصاحبه ما را به عدم همکاری متهم کردند. ما به ناچار کتباً نوشتیم که مصر هستیم از این سیستم استفاده کنیم، لطفاً مشکلاتش را حل کنید. دیشب یک گزارش خبری در شبکه ۲ تلویزیون دیدم که با رانندهها صحبت میکردند و از این سیستم ناراضی بودند. میگفتند برای دریافت حواله تایر باید هزینههایی پرداخت کنند که به آن معترض بودند. توزیعکنندگان هم معترض بودند که سرمایههای ما در حین صدور حواله به خواب غیرمعقول میرود چون در برخی مراکز حواله با تاخیر داده میشود و سرمایه را قفل میکند. ما تولیدکنندگان هم به اشکالات سیستم اعتراض داریم ولی خود مقامات که این سیستم را طراحی کرده بودند، خیلی راضی بودند. اگر این سیستم برای این طراحی شده که تولیدکننده، توزیعکننده و مصرفکننده راضی باشند فعلاً هر سه طرف ناراضی هستند.
سیستم جامع تجارت دقیقاً چه نقایصی دارد که کارایی آن را زیر سوال برده است؟
ما مشکلات را فهرست کردیم چون دیدیم هرچه در جلسات مشکلات را مطرح میکنیم انگار نه انگار که حرفی زدهایم. بنابراین ۱۹/ ۶/ ۹۹ طی مکاتبهای رسماً فهرست همه مشکلات را ارائه کردهایم. به عنوان مثال، تولید ماه گذشته ما در سامانه به عنوان بدهی ما ثبت میشود و باید آن را توزیع کنیم تا از بدهی ما خارج شود. پس ما تایرها را به بنکدار میدهیم، بعد بنکدار باید تایید کند که این کالا را دریافت کرده تا از حساب ما خارج شود و در حساب بنکدار ثبت شود. این زنجیره همینطور عمل میکند تا به آخر برسد. آخرین حلقه پنچرگیری است که در تمام نقاط جادهها و محلات کشور گسترده است و اوست که تایر را به مصرفکننده نهایی تحویل میدهد. پنچرگیر اگر تایید نکند که تایر را از بنکدار گرفته است، آن بنکدار گرفتار میشود و به نظر میرسد احتکار کرده است؛ در حالی که احتکار نکرده و تایرها را به توزیعکنندگان خرد داده است. در سراسر کشور چند درصد پنچرگیران کامپیوتر دارند؟ چند درصد میتوانند با این سیستمها کار کنند که بتوانند دریافت تایرها را تایید کنند. آیا در تمام جادههای کشور دیدهاید که یک پنچرگیری کامپیوتر داشته باشد؟ این ضوابط مشکل ایجاد میکند و اطلاعات غلط میدهد. فروشندهای که تایرها در حسابش مانده است دچار مشکل میشود و با خود میگوید برای چه تایر داخلی خرید و فروش کنم که اینقدر دچار دردسر شوم. اصلاً تایر داخلی را کنار میگذارم و تایر وارداتی کار میکنم که هیچکدام از این معضلات را ندارد. به این ترتیب، شبکههای توزیع ما سوق داده میشوند به سمت اینکه شبکه توزیع رقبای خارجی ما شوند. این یک نمونه است و از این دست، نمونههای بسیاری را میتوان توضیح داد.
ببینید با اعمال نفوذ و قدرت دولتی مشکلی حل نمیشود. اینها بحثهای کارشناسی است که باید کارشناسانه روی آن متمرکز شد، در جلسات مشترک چارهاندیشی کرد تا سیستم روان شود. یکی از روشهای خوب کنترل این است که در آخر سال بگویند سیدی اطلاعات فروشتان را بدهید. وقتی سیستم معیوب است و حاضر نیستند آن را اصلاح کنند، سیدی بگیرند. در کشورهای مترقی و صنعتی ادارههای دارایی حسابها را با سیدی میگیرند و به صورت اتفاقی آنها را بررسی میکنند که کسی تخلف نکرده باشد. مسوولان ما هم سیدی بگیرند و ببینند آیا تولیدکننده تمام تولیدات خود را توزیع کرده یا خیر. به چه قیمت فروخته است. اکنون همه با کامپیوتر و سیستم کار میکنند و همه اطلاعات قابل کنترل است چون ما در تولید هیچ مشکلی نداریم.
تولیدکنندگان در رقابت با تایرهای وارداتی، با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
متاسفانه اعمال کنترلها و تحت فشار گذاشتنها برای صنعت تایر رخ میدهد ولی با همان شدت و حدت درباره واردات تایر رخ نمیدهد. در سال گذشته ۶۰۰،۵۰۰ میلیون دلار برای حدود ۲۰۰ هزار تن تایر هزینه شده است که بخش قابل توجهی از آن حتی ارز ۴۲۰۰تومانی بوده است. ۲۶۰ هزار تن هم در داخل کشور تولید شده است. در حالی که نیاز کشور از حدود ۳۳۰،۳۲۰ تن فراتر نمیرود. هر چند گمرکات مانند گذشته آمار واردات تایر را در اختیار نمیگذارند ولی قطعاً در پنج ماه گذشته هم واردات صورت گرفته است. ۳۲۵ هزار حلقه تایر سنگین باری و اتوبوسی هم ما تولید کرده و در سامانه ثبت کردهایم. پس مشکل موجود در بازار از کجا و چرا پدید آمده است؟ واردکنندگان میلیونها حلقه سال گذشته وارد کردهاند، مازاد این تایرها کجا رفته است؟ چرا تایرهای وارداتی با همان دقت تایرهای داخلی در سامانه نمیآید و چرا ثبت و حسابکشی نمیشود؟ حتی اخیراً مواردی بوده که واردکننده یک سال پیش با ارز ۴۲۰۰ تومان ثبت سفارش کرده و الان در گمرک برخلاف قانون برایش ارفاق قائل شدند که لازم نیست مابهالتفاوت را بدهید؛ در حالی که تمام رقبای این شرکت دارند با ارز نیمایی تایر وارد میکنند. تولیدکنندگان هم مواد اولیه خود را با ارز نیمایی تامین میکنند. در بازاری که خودش را با قیمت نیمایی تنظیم کرده، چه میزان رانت مستقیم و علنی نصیب آن واردکننده میشود؟ متاسفانه به این پدیدهها توجه نمیشود.
در بخش تولید ما طرحهایی داریم که در زمان کوتاهی میتواند به بهرهبرداری برسد و ارز محدودی هم نیاز دارد. به عنوان مثال، اکنون یکی از کارخانههای ما برای تایرهای سنگین (کامیون و کامیونت) که تا پارسال برای وارداتش ارز داده میشد، جزو اولویتها و کمبودهاست. ما طرحی داریم که با ۲۵ میلیون دلار ظرف حداکثر یک سال میتواند ۱۸ تا ۲۰ درصد نیاز کشور به این تایرها را رفع کند. اما ۲۵ میلیون دلار را نمیدهند و یک سال است که این طرح را معلق گذاشتهاند، در حالی که آن ۵۰۰ یا ۶۰۰ میلیون دلار را برای واردات تایرهای آماده از کشورهای مختلف و عمدتاً چین با رغبت میدهند.
به نظر شما، چه استراتژی و تفکری پشت حمایت از واردات تایر نهفته است؟
من فکر میکنم یکی از مشکلات صنعت ما این است که وزارت صمت و مجموعه نهادهای ذیربط یک استراتژی معین و مدون برای برخورد صحیح با این صنعت و حل مشکلات بازار و مشکلات مصرفکننده ندارند و به صورت مقطعی و با چشمان بسته عمل میکنند و هر زمان که دنبال تدوین استراتژی جامع رفتهاند، روی کاغذ برنامهای نوشتهاند و هیچوقت اجرا نکردهاند. هیچکسی را هم مواخذه نکردند که اگر قرار بود تولید تایر در سال ۹۹ به میزان مشخصی برسد و اکنون نرسیده است، ببینیم چرا نرسیده است. چه کسی مقصر است. اگر مشکل در قوانین است قوانین را اصلاح کنیم و اگر کسی تخلف کرده، با متخلف برخورد کنیم و او را بازخواست کنیم. ببینیم چرا صنعت با برنامه پیش نمیرود چون این مشکلات نباید تا ابد ادامه پیدا کند. نباید به صورت غریزی هر وقت سرمایههای سرگردان وارد بازار تایر شد، این بازار را آشفته کند و هر وقت شرش را کند و به سمت بازار پرتقال و سیبزمینی رفت، بگوییم خوشبختانه این مشکل را حل کردیم! در حالی که واقعیت این است که به صورت غریزی و بر اساس واقعیتهای اقتصادی کشور عمل میشود. ما تولیدکنندگان مقصر نیستیم. ما تولید میکنیم و از تولید بیشتر سود حاصل میکنیم ولی واردکننده از واردات بیشتر سود به دست میآورد ولی مسوولان محترم به این معادله ساده توجه نمیکنند. منظورم از مسوولان، ردههای بالای کشور نیست بلکه مدیران میانی دولتی هستند که عملاً در مسائل اجرایی و برنامهریزی کشور همهکاره هستند.
جالب است بدانید که ما برای مواد اولیه از ارز نیمایی استفاده میکنیم. اوایل تابستان هم که تایر افزایش قیمت داشت و بسیار سروصدا کرد ناشی از این بود که ارز مصرفی ۴۲۰۰تومانی یکباره به ارز نیمایی با قیمت ۲۱۳۰۰ تومان افزایش پیدا کرد. این تغییر پیامدهایی برای ما دارد. در واردات هم همین رویه را پیش گرفتند و ارزشان نیمایی شد چون معمولاً از نظر دوستان واردات و تولید هیچ فرقی با هم ندارند. سپس ما شاهد بودیم که یکی از نهادهای مسوول نامهای به مقام بالاتر نوشتند که چون تایرهای وارداتی از ارز نیمایی استفاده میکنند و قیمت ارز نیمایی ثابت نیست، از یک جهت و به این دلیل که سازمان حمایت برای بررسی قیمت تایرها و تصویب قیمت آن زمان قابلتوجهی صرف کار کارشناسی میکند و یک تاخیر زمانی در تصویب قیمتها دارد، واردکنندگان در این فاصله ضرر میکنند لذا درخواست میشود تایرهای وارداتی از شمول قیمتگذاری سازمان حمایت خارج شوند. مگر برای تولیدکننده اوضاع فرق میکند؟ ما هم از ارز نیمایی با همان شرایط استفاده میکنیم. من حتی مستندات میتوانم ارائه دهم که ما مواد اولیه داخلی را هم هر بار به یک قیمت خریداری میکنیم. برای اینکه آنها هم برای تامین مواد اولیه خود از ارز نیمایی استفاده میکنند. پس این بررسی قیمت ما در سازمان حمایت وقت بیشتری میبرد چون تولیدکنندهایم و صدها عامل در تولید تایر موثر است تا قیمت تمامشده ارائه شود. واردات که کاری ندارد و تصمیمگیری در مورد آن بسیار راحتتر است و زمان کمتری میبرد. این چه استدلالی است و جز اینکه بخواهند رانتی به واردات بدهند چه معنی دیگری دارد. یک بام و دو هوا نمیشود. اگر چنین امتیازی برای واردکنندگان قائل میشوند باید برای تولیدکننده داخلی هم در نظر بگیرند. متاسفانه کسی دلش به حال تولیدکننده نمیسوزد و هوای واردکنندهها را دارند.
اکنون چند درصد از نیاز بازار از طریق تولیدات داخلی و چند درصد از طریق واردات تامین میشود؟
این آمار در تایرهای مختلف متفاوت است. ما در تایرهای سواری حدود ۱۹ میلیون حلقه در سال تولید میکنیم و امیدواریم امسال از ۲۰ میلیون حلقه عبور کند. البته نیاز بازار تایر در هر سال بستگی به رونق صنعت خودرو کشور دارد که یکی از مصرفکنندگان اصلی تایر صنعت خودرو کشور است، اما حدوداً ۲۲، ۲۳ میلیون حلقه مصرف کل کشور است. ما تمام سایزها و اندازههای تایرهای رایج مانند پراید، پژو و سمند را به اندازه کافی تولید میکنیم و کمبود ما بیشتر برمیگردد به تایرهای خودروهای گرانتر و سنگینتر که تولید ما در آن زمینهها محدود است و به نسبت میزان مصرف کمبود داریم.
در گذشته، تایرهای خودروهای شاسیبلند تماماً وارداتی بود و در کشور تولید نمیشد چون سطح تکنولوژی بالاتر و پیچیدهتری دارند. بهخصوص خودروهای کراس که بعضاً استفادههای بیرونجادهای یا با سرعت بالا دارند، به همین دلیل قدرت بالایی نیاز دارند. کارخانههای مختلف ما برای چندین سایز از این تایرها با انجام تحقیق و توسعه و سرمایهگذاری در این زمینه توانستند تکنولوژی بومی ایجاد کنند و چندین سایز این تایرها با کیفیت بسیار خوب در حد استانداردهای روز اروپا تولید میشود و بهزودی از واردات تایرهای SUV هم بینیاز خواهیم شد.
برخی خودروسازهای ما که خودروهای چینی را مونتاژ میکنند بعضاً تایرهای بسیار سنگین ۲۰اینچ اروپایی مصرف میکنند که بسیار بزرگتر از تایرهای دیگر است. تجسم کنید تایر خاور ۱۶ اینچ است یعنی تایر این خودروهای سواری ۴ اینچ بزرگتر از خاور است و با سرعت بالا حرکت میکند. اینها تایرهایی هستند که اصطلاحاً به آنها Ultra High Performance یا UHP میگوییم و اکنون آنها را هم در دست تولید داریم یعنی مراحل تحقیقاتی آن به پایان رسیده و در حال شروع تولید تجاری آن هستیم. البته هنوز کارخانهها همسو پیش نمیروند و به یک اندازه در زمینههای تکنولوژی پیش نرفتهاند ولی در مجموع این تولیدات صنعت داخلی است و فرقی نمیکند که متعلق به کدام کارخانه باشد.
برخی کارشناسان پیشنهاد میدهند ارزی که برای واردات تایر اختصاص مییابد، برای تامین بیشتر مواد اولیه تولید تخصیص داده شود. نظر شما چیست؟
ظرفیت ما محدود است. در ابتدا باید از ارزی که به واردات تخصیص میدهند، سهمیهای را برای تکمیل طرحهای ناتمام صنایع موجود تخصیص بدهند که بتوانند ظرفیتهای نهفته خود را به ظهور برسانند تا بعد بتوان به سراغ افزایش ظرفیت رفت. مانند همان طرحی که اشاره کردم که ۲۵ میلیون دلار پول میخواهد تا ۲۳۰ هزار تایر TBR تحویل کشور دهد. این ۲۵ میلیون دلار در مقابل پولی که برای واردات اختصاص میدهند، رقمی نیست. باید به این طرح اولویت بدهند. موجودی انبارهای ما که باید کافی باشد، اگر این مبلغ را تامین کنند و یک سال از این طرح حمایت کنند، در سالهای آینده نیاز ارزی کشور را کاهش میدهد، تا آن ارز به مصارف بهتری برای سازندگی کشور برسد، نه واردات کالاهای مصرفی.