جهش برای قدرتنمایی در دنیا
طهمورث جوانبخت از تغییر رویکرد تولید فولاد در سال جهش تولید میگوید
امسال، سال جهش تولید نامگذاری شده و همین امر بار سنگینی را به دوش تولیدکنندگان محصولات فولادی به ویژه شرکتهای معظمی چون فولاد مبارکه قرار داده است. در چنین شرایطی که اتکای کشور به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات محصولات فولادی است، آیا صنعت فولاد نیازمند تغییر رویکرد است؟
همانطور که میدانید، مصرف ورقهای فولادی در کشور را میتوان به دو دسته تجاری و ویژه تقسیمبندی کرد. در حال حاضر با سرمایهگذاریهای انجامشده و توسعههای صورتگرفته، ظرفیت مصرف در بخش تجاری با مازاد عرضه مواجه است ولیکن در بخش محصولات ویژه، با کمبود عرضه و نقصان در ظرفیت تولید مواجه هستند، بنابراین راهکار برونرفت از وضعیت کنونی، بازنگری در توسعههای آتی و حرکت به سمت تولید محصولات ویژه است که این امر خود، نیازمند سیاستگذاری کلان در رأس صنعت فولاد است؛ چراکه ظرفیت مصرف در بخش محصولات ویژه، به گستردگی بخش تجاری نیست و نیازمند سیاستگذاری برای توسعه یکپارچه جهت جلوگیری از ایجاد واحدهای مشابه و همچنین تجمیع تولید برای رسیدن به صرفهجویی در مقیاس تولید جهت افزایش قدرت رقابت است.
به عنوان مثال، در حال حاضر در بخش ورقهای پوششدار پایه روی همچون گالوانیزه، گالوالوم، گالوانیل، گالفان، مگنلیز، آلوزنیک، آلوسیلیس و امثال آن، سرمایهگذاری افراطی در بخش تولید گالوانیزه تجاری صورت گرفته؛ به طوری که اکثر تولیدکنندگان قادر به پرکردن ظرفیت تولید خود نیستند؛ این در حالی است که در بخش گریدهای ویژه در این زمینه، فعالیت کشور با کمبود یا نبود ظرفیت تولید ورقهای گالوانیزه ساختمانی و خودرویی مواجه است و از سویی، حرکت به سمت تولید این گریدها نیازمند اطمینان از بازگشت سرمایهگذاری و پذیرش ریسکهای مرتبط است که از عهده واحدهای کوچکمقیاس برنمیآید و لازم است شرکتهای در مقیاس بزرگتر، با پذیرش این ریسکها در چرخه عمر این محصولات جدید در فرآیند بازاریابی با پشتیبانی از مراحل ابتدایی و هزینهبر اعم از توسعه، معرفی و رشد را با اتکا به توانمندیهای فنی و مالی پشت سرگذاشته و به بازار معرفی کنند تا سرمایهگذاریهای تکمیلی در بخش پاییندست در جهت استفاده از این محصولات صورت گرفته و موجبات توسعه صنایع تکمیلی پاییندستی همگام با بازارهای جهانی فراهم آید.
چالشهای عرضه در بورس کالا تا چه میزان مانع تحقق اهداف شرکتها به شمار میرود؟
با توجه به رویکردهای بازاریابی در شرایط رقابتی عرضه در بورس کالا یعنی موظف کردن مشتری به خرید در شرایطی خاص که لاجرم این رویکرد، محدود به شرایط زمانی و اقتضائات فعلی است، رویکرد واقعی بازاریابی مشتریمدار بوده و طبیعتاً در شرایط رقابتی، مشتری هیچگونه زحمت و دردسری را در مسیر خود برنمیتابد؛ کمااینکه در شرایط رکودی، شاهد بودیم که با اندک دشواری و نوسان قیمت، مشتری مسیر واردات را در پیش میگرفت؛ با این حال برخی از چالشهای موجود در شیوه کنونی یعنی عرضه کامل محصولات در بورس کالا، نسبت به شیوه متداول پیشین فولاد مبارکه که شامل کشف قیمت در بورس و در ادامه مچینگ، سفارشهای مشتریان با قیمت کشفشده را شامل موارد خاصی کرده است؛ به نحوی که تنوع محصولات فولاد مبارکه را با احتساب تولید بیش از ۱۰۰ گرید تجاری و ویژه در ۱۱ خانواده محصول و حدود ۷۰ مشخصه ابعادی، میتوان به صورت تقریبی بیش از ۷۰ هزار نوع محصول برشمرد و این در حالی است که در بورس، به جهت تجمیع، صرفاً عرضه در پنج نماد قابل انجام است که این امر، موجب مشکلات متعاقب در برنامهریزی و تخصیص سهمیهها به مشتریان پس از خرید بورس میشود.
نکته دیگر، محدودیتهای بورس در تناژ سفارشگذاری گرم ضریبی از ۱۱۰ تن و سرد ضریبی از ۵۰ تن است که با توجه به نتایج ظرفیتهای بهینیاب همچون این مورد که مشتریانی که مصرف ۱۶۰ تن محصول گرم دارند، تنها میتوانند یک سفارش ۱۱۰تنی ثبت کنند، به هر حال ممکن است بخشی از ظرفیت تولید از دست برود. در این میان، عدم یکپارچگی مابین ظرفیت شناساییشده در سیستم بهینیاب و سهمیه تخصیصی در بورس کالا نیز مشکل دیگر است؛ به نحوی که به عنوان مثال به مشتریانی با ظرفیت ۲۵۰۰ تن و مشتریانی با ظرفیت ۲۰۰ تن، هر دو سقف سهمیهای برابر، تخصیص داده میشود. نکته بعدی فروش نقدی در بورس و مشکل نقدینگی تولیدکنندگان واقعی در مقیاس کوچک اعم از صنایع لوازم خانگی، بستهبندی، صنایع فلزی و مواردی از این دست است که محدودیت نقدینگی در گردش این شرکتها موجب میشود که در حال حاضر، از ۱۱۷ مشتری لوازم خانگی، حداکثر ۱۵ مشتری امکان خرید مستقیم از بورس را به دست آورده و مابقی مجبور به تهیه ورق به صورت اعتباری از بازار هستند و این در حالی است که در رویه مچینگ، بنا بر مستندات و شواهد موجود، سهمیه موجود ماهانه حداقل بین ۵۰ تا ۷۰ مشتری تقسیم میشود.
از سوی دیگر، ضوابط سختگیرانه بورس جهت تسویه در سه روز کاری، موجب مشکلات مالی و بانکی برای مشتریان شده است؛ در حالی که در رویه پیشین، حداقل دو هفته زمان جهت تسویه در اختیار مشتریان قرار داده میشد. معضل بعدی علاقهمندی دلالان به مشارکت در تامین نقدینگی مورد نیاز تولیدکنندگان در خرید از بورس است که در نهایت، منجر به دپوی محصولات در انبارهای دلالان و فروش با قیمتهای بالاتر در بازار آزاد میشود. نکته بعدی، عدم رصد زنجیره عرضه محصولات فولادی تا تبدیل کالای واسطهای به کالای نهایی و رسیدن به دست مشتری نهایی است که منجر به ایجاد بازارهای موازی حاصل از حضور دلالان و فروش سهمیههای خریداریشده از بورس، به قیمتهای بالاتر شده است. در نهایت باید علاوه بر تمام این موارد، عدم الزام سایر تولیدکنندگان محصولات فولادی به عرضه در بورس کالا را نیز مورد تاکید قرار داد که خود موجب شکلگیری بازار موازی و قیمتهای متفاوت شده است.
در این میان آیا بازارهای هدف جدیدی برای مبارکه شناسایی شدهاند؟
با توجه به ماموریت فولاد مبارکه در جهت ایفای نقش محوری در مدیریت بازار محصولات تخت فولادی کشور، شرکت فولاد مبارکه از طریق راهکارهایی همچون تدوین افق چشمانداز ۱۰ساله، پیشبینی تقاضای بازار در افق پنجساله، ترسیم نقشهراه تکنولوژی و تعیین اولویت محصولات جهت سرمایهگذاری، در جهت شناسایی محصولات جدید و بازارهای هدف داخلی و خارجی اقدام کرده است. در این خصوص، ایجاد طرح توسعه خط نورد گرم شماره ۲ فولاد مبارکه شکل گرفته تا با اجرای آن بتوان، گروههای جدیدی از محصولات مورد نیاز صنایع خودرو، لولههای انتقال سیالات (نفت و گاز) و سایر صنایع کشور را تولید و به بازار عرضه کرد.
با تحقق جهش تولید در سال جاری هدفگذاری فولاد مبارکه برای سال ۱۴۰۰ چگونه خواهد بود؟
فولاد مبارکه با در دستور کار قرار دادن سند چشمانداز ۱۴۰۴ توسعه کشور در بازارهای مصرف خود همچون صنایع خودرو، نفت و گاز، ساختمان و لوازم خانگی، توسعهها و سرمایهگذاریهای خود را در راستای پاسخگویی به این تقاضا برنامهریزی کرده و از این جهت، طبیعتاً در راستای تحقق این هدف در سال ۱۴۰۰ هم شاهد به ثمر رسیدن بخش قابل توجهی از این سرمایهگذاریها خواهیم بود؛ به نحوی که شرکت افزایش تولید به میزان ۹۰۰ هزار تن (۱۲ درصد) بیشتر از سال ۱۳۹۹ را برنامهریزی کرده و اجرا خواهد کرد.