دوره بلوغ بورس
سیاستگذار بورسی با چه موانعی در شرایط سخت اقتصادی مواجه است؟
از سوی دیگر، ایران کشوری با جمعیت بالای ۷۰ میلیون نفر و مصرف بالاست؛ به نحوی که مردم ما مصرفگرا بوده و این شاخصه باعث شده در دوران تحریمها، بسیاری از کالاهایی که از خارج کشور تامین میشدهاند، عملاً از داخل تامین شده و صنایع داخلی فعال شوند؛ به همین دلیل در شش ماه اخیر، عملکرد شرکتها وضعیت مناسبی داشته که بخشی از آن، ناشی از مصرف داخلی است؛ چراکه وقتی واردات صرفه اقتصادی نداشته باشد، عملاً وضعیت بازار صنایع داخلی بهبود مییابد. اما واقعیتی که نباید نادیده گرفت آن است که با عدم دسترسی به برخی تکنولوژیها، توانایی ساخت برخی از کالاها و تجهیزات به تدریج در داخل پدیدار میشود و به این واقعیت پی میبریم که تحریمها باعث شده ظرفیت اقتصادی کشور بالا رود.
در واقع شرکتهای بورسی، بخش عمومی اقتصادی کشور هستند و اگر بخواهیم دو متغیر تاثیرگذار بر بورس را در ۱۵ سال گذشته بسنجیم، باید به متغیرهای بیرونی تاثیرگذار همچون طرح پرونده ایران در آژانس و سازمان ملل اشاره کنیم که به صورت مرتب، تغییرات شاخص و قیمت را رقم میزد و حتی وضعیت روابط سیاسی و منطقهای ایران با همسایهها و آمریکا هم بر بورس تاثیرگذار بود؛ ولی دو اتفاق مهم طی ماههای گذشته در اقتصاد ایران رخ داد که توانست تاثیر مثبت بر روی شاخص داشته باشد؛ به این معنا که هدف گرفتن پهپاد آمریکایی، ایران را در موضع مقتدرانه نگه داشت و بازار سرمایه را تحت تاثیر قرار داد؛ به نحوی که ترس مردم از برخوردهای نظامی را کاهش داد و مردم متوجه شدند که اتفاقی رخ نمیدهد و این متغیر هم روی بورس تاثیر گذاشت و بخشی از حباب قیمت ارز که ناشی از ترسهای سیاسی بود، فروریخت.
موضوع دوم، ثبات قیمت ارز بود؛ یعنی اگرچه نقدینگی در حال افزایش است، ولی بانک مرکزی به درستی سرعت گردش پول را پایین آورده و در این رابطه موفق عمل شده و همین امر باعث شده تثبیت قیمت ارز رخ دهد که این خود، دو حسن داشته؛ صادرکنندگان میتوانند سیاست درستی داشته باشند و واردات هم صرفه ندارد؛ به همین جهت این دو عامل باعث شده که در حوزه ارز، صادرات در شرایط مناسبی قرار گیرد؛ بهخصوص اینکه بهرغم تحریم، کالاهای ایرانی حتی با حاشیه سود کمتر راه خود را در بازارهای هدف صادراتی باز کرده و البته خریدار هم ریسک را متحمل میشود و کالا را میخرد.
به همین جهت در شش ماه اول امسال، گزارش عملکرد شرکتها در بورس خوب است و یکی از عوامل بالا رفتن شاخص، وضعیت خوب فعالیت مالی شرکتهاست و بر این اساس، میتوان انتظار داشت که از تاثیرگذاری متغیرهای بیرونی که بر اقتصاد و بورس حاکم شده، خارج شدهایم؛ اما در بعد متغیرهای داخلی، برخی چالشهای مرتبط با قانونگذاری وجود دارد. نمونه آن هم دیدگاههای دولت در رابطه با مالیات است. به این معنا که به نظر من، بحثی که مبنی بر اخذ مالیات از سرمایهگذاریهای بورسی مطرح شده، محلی از اعراب ندارد و باید سود از فردی دریافت شود که درآمد بدون ریسک دارد و نمونه آن، سپردههای بانکی است که باید از آن مالیات اخذ شود تا سرمایهها به سمت بورس روانه شوند؛ ولی در رابطه با بازار سرمایه، فضایی باید ایجاد شود تا مردم به این سمت هدایت شوند و عملاً سرمایهگذاری کنند؛ البته سرمایهگذاری غیرمستقیم.
نکته حائز اهمیت آن است که باید از بانکمحوری در تامین مالی، به سمت بورس و بازار سرمایهمحوری پیش رویم؛ چراکه بورس مسیر خود را پیدا کرده و با قدرت و اقتدار خود را در اقتصاد ایران تثبیت میکند و به همین جهت، مردم نباید نگران باشند. در این میان نقطه قوت فعلی بورس این است که نمایندگان مجلس کاملاً در رابطه با بورس، اطلاعات بهروزی داشته و اظهارنظرهای فنی دارند؛ ضمن اینکه بسیاری از وزرا نیز با بورس آشنایی دارند و در زیرمجموعههای آنها، چند شرکت بورسی پیدا میشود و با این فرهنگ آشنا هستند که این فرصت خوبی است.
به هر حال در دورانهایی همچون انتخابات سیاسی، بازار دچار نوساناتی میشود و احساس من این است که هر چقدر میگذرد و تجربه کسب میکنیم، بههمریختگی و پایین و بالا رفتن قیمتها کمتر میشود؛ به همین جهت باید به بورس اعتقاد داشته باشیم و در مورد آن آموزشهای لازم را به مردم بدهیم. این در حالی است که طبق یک روند طبیعی، قیمت در بورس بالا یا پایین میشود؛ ولی مهم این است که این بازار مورد وثوق و اطمینان مسوولان، دولت و رهبری است؛ به این معنا که مقام معظم رهبری هم با اجرای اصل ۴۴ عملاً مهر تاییدی بر این ساختار زدهاند و وقتی که این اصل ابلاغ شد، یکی از قوانین مهم اقتصاد کشور را شکل داد و اجازه داد تا ۸۰ درصد شرکتها اجازه واگذاری داشته باشند؛ ضمن اینکه سهام عدالت هم نقطه موثر دیگری است که مورد توجه مقام معظم رهبری قرار گرفته و همین امر نشان میدهد که در مجموع هدفگیری در اقتصاد کشور، به سمت تقویت ساختار بازار سرمایه است.
من نگران متغیرهای داخلی هستم که در هر حال، هرازچندگاهی مواردی رخ میدهد و اطلاعاتی به مردم داده میشود که مبنای درستی ندارد. نکته حائز اهمیت آن است که در رابطه با مالیات هم، وزیر امور اقتصادی و دارایی اعتقاد دارد باید مالیات از درآمدهایی گرفته شود که ریسک ندارد؛ در حالی که فردی که در بورس سرمایهگذاری میکند، ریسک بالایی متحمل میشود و نباید سیاستگذاری در حوزه مالی و مالیات در جهتی باشد که مردم را به سمت معاملات کاذب از جمله دلار و مسکن سوق دهد؛ البته مسکن اگر بابت تامین نیاز باشد، مشکلی ندارد؛ ولی احساس ما این است که میزان ساخت مسکن در تهران بیش از نیاز است؛ پس نباید فضا در اقتصاد کشور طوری فراهم شود که منابع به سمت معاملات کاذب از جمله خرید و فروش سکه و دلار رود؛ پس حتی در لایحهای که دولت در حال تقدیم به مجلس دارد، باید این ملاحظات در نظر گرفته شده و زمینهای فراهم شود که عملاً منابع مردم وارد بورس شود.
البته مردم هم نباید به صورت کوتاهمدت به بورس نگاه کرده و در تصمیمگیری عجله کنند چون بازار سرمایه با نگاه بلندمدت سودده است. پس باید در رابطه با عملکرد شرکتها و تولید آن، وضعیت رقابت با رقبا و پتانسیلهای شرکت، مجموعه تحقیقاتی را به عمل آورده و با کسب اطلاعات اولیه، اقدام به خرید سهام کنند؛ نه اینکه صرفاً با صحبت برخی افراد یا نقل قول از دیگران، تصمیم به حضور در بازار سرمایه و خرید یا فروش سهم بگیرند. به همین جهت اعتقاد دارم هرچه میگذرد، بورس مورد اقبال بیشتر مردم قرار میگیرد و افراد بیشتری از پتانسیلهای آن بهرهمند میشوند و در مورد آن، اطلاعات دریافت میکنند؛ ضمن اینکه همانطور که پیشتر اشاره کردم، مسوولان نیز در رابطه با بورس، آگاهی بیشتری نسبت به قبل دارند و همین امر نشان میدهد که کشور به لحاظ فرهنگ سرمایهگذاری، به بلوغ لازم رسیده است و اگر حتی یک چالش داخلی هم رخ دهد، تاثیرات زیادی در بورس ندارد و قیمتها را دچار نوسان شدید نمیکند؛ البته بخشی از شرکتها هم که به صورت فاندامنتال حرکت میکنند، اطلاعات خوبی داشته و صادرات مناسبی دارند و بازار با وضعیت مناسبی در حال حرکت است.