روشهای تامین مالی در فوتبال جهان
برای مثال اگر به لیگ برتر انگلستان نگاه کنیم، میتوان دید که این لیگ دارای چند باشگاه است که گردش مالی آنها به ۳۰۰ میلیون پوند نیز میرسد. برای مثال در گزارشهای جهانی، به ترتیب باشگاههای منچستریونایتد، بارسلونا و رئالمادرید سه باشگاهی هستند که از نظر گردش مالی در صدر قرار گرفتهاند. اما پرسش اینجا است که این حجم از مقادیر پولی از کجا میآیند؟
در سالهای گذشته، در فوتبال جهان، عمده منابع مالی که هر باشگاه بهدست میآورد، از محل فروش بلیت به تماشاگران تامین میشد. اگرچه این منبع درآمدی هنوز هم جایگاه خود را در میان منابعی که باشگاهها از آن برای تامین مالی خود استفاده میکنند، حفظ کرده است و در تولید ثروت برای باشگاههای تراز اول نقش قابل قبولی دارد اما اکنون با موارد دیگری همچون فعالیتهای تجاری و تبلیغاتی و نیز حق پخش تلویزیونی که برای باشگاههای کوچکتر نیز کاربرد دارد، همراه شده است. جالب است توجه کنیم که تنها در چند سال اخیر، سهم بخش تجاری از کل درآمدها به بزرگترین مقدار تبدیل شده است. حتی بهرغم اینکه حق پخش تلویزیونی از برخی شبکهها برای باشگاههای انگلیسی در طول ۳ سال درآمدی معادل ۵ میلیارد پوند به همراه داشته است، باز هم باشگاههای تراز نخست بیشترین تزریق پول را از فعالیتهای تجاری خود کسب میکنند.
برای مثال در فصل ۲۰۱۵/ ۲۰۱۴، باشگاه منچستر یونایتد ۱۹۷ میلیون پوند از طریق برند تجاری خود کسب کرده بود، در حالی که ۱۰۸ میلیون پوند را از راه حق پخش تلویزیونی بهدست آورده بود. علاوه بر این دو منبع در آمدی، منچستر یونایتد ۹۱ میلیون پوند نیز با استفاده از فروش بلیتها کسب کرد. در مورد باشگاههای کوچکتر نیز حق پخش تلویزیونی هنوز بزرگترین سهم را دارد اما تغییراتی در شرف رخ دادن است.
مواردی همچون فروش پیراهنهای ورزشی و اسپانسر میتوانند پول زیادی برای باشگاهها به ارمغان بیاورند. همچنین بسیاری از تیمهای برتر انگلستان سرمایههایی را از آن سوی آبها جذب کردهاند و مالکان بینالمللی دارند که حتی برخی از آنها خاورمیانهای هستند. قراردادهای مربوط به حق پخش در آینده نیز کسر بزرگی از درآمدهای باشگاهها را به خود اختصاص خواهند داد و با گستردهتر شدن فوتبال و بازار مخاطبان آن، جریان ورود سرمایهها به آن نیز رشد خواهد کرد.
همانطور که مشاهده میشود در ایران هنوز آنطور که باید مباحث تامین مالی جا نیفتاده یا با دخالت دولت در اقتصاد باشگاهها مسکوت مانده است. به این ترتیب با توجه به آنچه گفته شد، اگر بخواهیم خصوصیسازی اقتصادی را برای باشگاههای فوتبال در ایران اجرایی کنیم، باید به این امر توجه کنیم که موارد فوق باید مشخص شده و بهعنوان منابع مالی به جای منابع دولتی قرار بگیرند.
ارسال نظر