زندگی پر شتاب پی
محمدعلی اینانلو
کارگردان
می‌خواهم شما را به دیدن «زندگی پی» دعوت کنم که از نامزدهای جدی اسکار است. آنگ لی، کارگردان تایوانی‌الاصل در زندگی پی، داستانی عجیب و جدید را ساخته و شاهکاری دیدنی را در ورای ظهور احساسات به نمایش گذاشته است. از اولین تصویری که نشان داده می‌شود که در آن یک خرس کوچک در حال بغل کردن درختی است و یک مرغ مگس‌خوار هم بالای آن در پرواز است و به نظر می‌رسد که داخل سینما به پرواز درآمده، فیلم می‌فهماند که در پی مبهوت کردن مخاطب با استفاده از تکنیک‌هایی در سینمای سه‌بعدی است که قبلا دیده نشده‌اند. زندگی پی نوآوری‌هایی را در سیستم سه بعدی که با آواتار جیمز کامرون آمد، به وجود آورده است و با پیشرفت تکنولوژی و دادن حرکات انسانی به انیمیشن که در خیزش سیاره میمون‌ها دیده بودیم، دنیایی شگفت‌انگیز و تماشایی را به وجود آورده است. تماشاگران، گروهی از ماهی‌های پرنده را می‌بینند که به قایق حمله می‌کنند یا ببر را می‌بینند که با کفتار بدذات درگیر می‌شود و چشم‌هایشان را می‌بندند و با خود فکر می‌کنند که امکان ندارد این اتفاق‌ها واقعی باشد و بعد چشم‌هایشان را باز می‌کنند و در نهایت ناباوری درمی‌یابند که این اتفاقات واقعا در حال رخ دادن است. زندگی پی با فیلمنامه‌ای نوشته دیوید مگی، همه‌اش هیجانی و توفانی نیست. المان‌های مختص آنگ لی را دارد. کشمکش‌هایی که در یک خانواده با محبت وجود دارد و در فیلم «حس و حساسیت» آنها را نشان داده بود، در اینجا هم در ارتباطات پی جوان با پدرش که در شهر هندی پوندیشری، صاحب یک باغ وحش است و مادرش نشان داده می‌شود.
داستان‌های عشقی گزنده که قبلا در فیلم‌های دیگر لی مثل طوفان یخ، کوهستان بروکبک و شهوت احتیاط نشان داده شده بود، در اینجا آرام تر و با تامل بیشتر در دوستی بین پی جوان و یک دختر که با هم آشنا می‌شوند، خود را بروز داده است. تفاوت نقاشی با زندگی پی در این است که در این یکی فک بیننده باز می‌ماند! لی اقیانوس آرام را طوری نشان می‌دهد که مثل یک آینه مواج است، آسمان با چنان وضوحی در آن انعکاس می‌یابد که به نظر می‌رسد پی در یک لحظه هم زیر آب است هم بالای ابرها. در مواقعی از فیلم، لی توهمات پسر را که ناشی از سوءتغذیه است نشان می‌دهد. مثلا در قسمتی که زیر آب است، چهره دوستش را در یک ماهی می‌بیند. فیلمبرداری کلودیا میراندا (فیلمبردار مورد عجیب بنجامین باتن) و شفافیت لنز دوربینش به اندازه شفافیت رویایی تب دار و بی‌واسطه است. به جای جاذبه تصویری دو انسان از دو گونه مختلف که در آواتار نشان داده شد، در این فیلم، رویا یا کابوس در منطقه‌ای دوردست که آن را زمین می‌نامیم اتفاق می‌افتد. ما در این فیلم اتفاقات الهی و ترسناکی را می‌بینیم که با سیر گذار روح مشکل دار پی آشکار نمی‌شوند و در مواقعی از دریچه چشمان ببر به آنها می‌نگریم.
مقایسه زندگی پی با آواتار به این معنا نیست که فیلم لی می‌تواند در فروش با فیلم جیمز کامرون رقابت کند. اما پی یک جهش بزرگ به سمت جلو و بالا است که می‌تواند پیشرفتی در مدیوم سینما باشد. واقع‌گرایی به‌ندرت در این فیلم همراه با سحر و جادو است و هرگز در هیچ فیلمی این چنین واقعی نبوده است.