وسواست را زمین بزن - ۳۰ شهریور ۹۱
خوشبختانه وسواس از آن دسته بیماریهایی است که راههای درمان آن پیدا شده است. راه درمان این بیماری تنها دارو نیست، رفتار درمانی و شوک برقی هم از دیگر راههای درمان وسواس هستند. البته از روش شوک برقی در موارد شدید استفاده میشود. اما بهترین راه درمانی که توصیه شده است، استفاده همزمان از روش رفتار درمانی و درمان دارویی است. هر کدام از این راهها را به اختصار توضیح میدهیم. رفتار درمانی و درمان شناختی رفتاری
این شیوه از روشهای متداول در درمان این اختلال است. از تکنیکهای موثر که دراین دو روش از آن استفاده میشود، میتوان به ممانعت از پاسخ به افکار وسواسگونه و انجام این اعمال اشاره کرد.
این شیوه از روشهای متداول در درمان این اختلال است. از تکنیکهای موثر که دراین دو روش از آن استفاده میشود، میتوان به ممانعت از پاسخ به افکار وسواسگونه و انجام این اعمال اشاره کرد.
خوشبختانه وسواس از آن دسته بیماریهایی است که راههای درمان آن پیدا شده است. راه درمان این بیماری تنها دارو نیست، رفتار درمانی و شوک برقی هم از دیگر راههای درمان وسواس هستند. البته از روش شوک برقی در موارد شدید استفاده میشود. اما بهترین راه درمانی که توصیه شده است، استفاده همزمان از روش رفتار درمانی و درمان دارویی است. هر کدام از این راهها را به اختصار توضیح میدهیم. رفتار درمانی و درمان شناختی رفتاری
این شیوه از روشهای متداول در درمان این اختلال است. از تکنیکهای موثر که دراین دو روش از آن استفاده میشود، میتوان به ممانعت از پاسخ به افکار وسواسگونه و انجام این اعمال اشاره کرد. برای مثال ممکن است شخصی با تصور اینکه یک وسیله مانند یک پارچه آلوده است، از لمس آن خودداری کند. درحالیکه آن پارچه تنها به پارچهای دیگر که با ته یک خلال دندان تماس داشته، برخورد کرده است. این یک رفتار وسواس گونه است که برای ممانعت از پاسخ دادن به آن میتوان از شستن آن پارچه خودداری کرد و به تدریج بر اضطراب ناشی از انجام ندادن رفتارهای عادت شده، غلبه کرد. با دارو و روان درمانی تلاش در بهبود بیماری میشود. همانطور که گفته شد برای این نوع اختلال فکری هم بهترین راه دارو و رفتار درمانی است.
دارو درمانی
در این شیوه با تکیه بر داروهایی شیمیایی تلاش میشود که شرایط بیمار به سمت نرمال شدن پیش برود؛ اما معمولا در جامعه ما مردم میانه خوبی با درو درمانی در این دست بیماریها ندارند؛ چرا که به غلط تصور میکنند هر دارویی برای بیماریهای مربوط به روان تجویز شود، میتواند اعتیادآور باشد. اما پزشکان توصیه میکنند حتما در صورت الزام بیمار باید از دارو مانند همه داروهای معمولی دیگر استفاده کند. اکنون تا حد زیادی مشکل وجود دارو برای درمان وسواس هم حل شده است. تا اوایل دهه ۷۰ داروهای روان پزشکیای که برای اضطراب وافسردگی در دسترس بودن، با وجود آنکه در درمان این اختلالات موفق بودند؛ اما کمتر به کاهش وسواس واجبارها منجر میشدند. اما پس از آن داروهای ضد افسردگی متعددی کشف شدند که یک دوره سه ماهه درمانی مشخص شد آنها در رفع علایم اختلال وسواس - اجبار موثر هستند. تمامی این داروهای جدید بر سرتونین که یک انتقالدهنده عصبی مغز است اثر میگذارند.
به نظر میرسد کلومی پرامین موثرترین دارو در درمان اختلال وسواسی - اجباری است. اولین اثرگذاری کلومی پرامین ممکن است دو ماه به طول بینجامد. پس از آن به چندین داروی موثر دیگر برای درمان اختلال وسواس - اجبار دست یافته شده است. از جمله این داروها، داروی فلوکستین است که یک داروی ضدافسردگی رایج در دنیا و فلووکسامین که یک داروی آزمایشگاهی است،
هستند.
درمان با شوک برقی
درمان با شوک برقی (ECT) مدتها در درمان افسردگی شدید به کار میرفته است. معمولا به بیمارانی که عملکرد روزانه در آنها به شدت مختل شده است یا آنکه در معرض خودکشی قرار دارند و افرادی که مقاومت آنها به داروهای ضدافسردگی تایید شده و درمانهای دیگر هم جواب نمیدهند، شوک برقی بیدردی در ناحیه گیجگاهی میدهند. به دلیل اثربخشی تایید شده درمان باشوک برقی در افسردگی شدید برخی از روان پزشکان آن را در درمان علایم اختلال وسواس - اجبار شدید به کارمی برند. این نوع درمان اگرچه ترسناک به نظر میرسد، اما بیخطر است و تنها اثر جانبی آن از دست دادن حافظه نسبت به حوادثی است که درست پیش از شوک برقی اتفاق افتاده است، اگرچه این حافظه به طور معمول به تدریج باز میگردد.
توصیههای عمومی در طول درمان
برای همه انواع درمان بیماری وسواس توصیههایی وجود دارد، به این معنا که تفاوتی نمیکند بیمار از کدام شیوه درمان استفاده میکند، در هر شرایط ملاحظاتی وجود دارد که بیمار و اطرافیانش در حد امکان باید رعایت کنند.
تغییر آب و هوا: دور کردن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک مکان آرام و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد. تغییر شرایط زندگى: از شیوههاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد.
ایجاد اشتغال و سرگرمى: تطهیرهاى مکرر و دوبارهکارىها به آن خاطر است که بیمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مىکند و وقت و زمانى فراخ در اختیار دارد. به این سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر شود تا وقت اضافى نداشته باشد.
زندگى در جمع: فرد وسواسى را باید از گوشهگیرى و تنهایى بیرون کشاند. زندگى در میان جمع خود مىتواند عاملى براى رفع این حالتباشد. ترتیب دادن مسافرتهاى دسته جمعى که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدى را در زندگى پذیرا شوند، در تخفیف و حتى درمان این بیمارى مخصوصا در افراد
کمرو موثر است.
شیوههاى اخلاقى: رودربایستىها و ملاحظات موجود که هر انسانى به نحوى با آن مواجه است، تا حدود زیادى سبب تخفیف این بیمارى مىشود. طرح سوالهای انتقادى توام با لطف و شیرینى، به ویژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگى بیمار بسیار موثر است و مىتواند موجب پیدایش تخفیفهایى در این رابطه شوند و البته باید سعى بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود و روح بیمار را نیازارد.
دور کردن استرس: استرس و موارد بحران وضعیت بیمار را بدتر کرده و احتمال عود را افزایش میدهد لذا با وجود ایجاد مشکلات و آشفتگی در خانواده به واسطه این بیماری در منزل سعی کنند فضای با آرامشی برقرار باشد. بیمار را درک کنید: بدانید بیمار برای رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه میزند و هیچ کس به اندازه خود او از رفتارهایش متنفر نیست. لذا از قضاوت یا مسخره کردن اعمال او حذر کنند.
تهدیدها را جدی بگیرید: خشونت، تهدید به خودکشی یا دیگرکشی را جدی بگیرید و تلاشهای موفقیت آمیز بیمار برای موفقیت در برابر وسواس را مورد تشویق قرار دهید.
زیر پا گذاشتن موضوع وسواس: در مواردى براى درمان بیمار چارهاى نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معروف به سیم آخر بزند، حتى با پیراهنى که آن را او نجس مىداند یا با دست و بدنى که او تطهیر نکرده مىشمارد وظیفهاش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کارى را که از آن مىترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در مىیابد هیچ واقعهاى اتفاق نمىافتد.
این شیوه از روشهای متداول در درمان این اختلال است. از تکنیکهای موثر که دراین دو روش از آن استفاده میشود، میتوان به ممانعت از پاسخ به افکار وسواسگونه و انجام این اعمال اشاره کرد. برای مثال ممکن است شخصی با تصور اینکه یک وسیله مانند یک پارچه آلوده است، از لمس آن خودداری کند. درحالیکه آن پارچه تنها به پارچهای دیگر که با ته یک خلال دندان تماس داشته، برخورد کرده است. این یک رفتار وسواس گونه است که برای ممانعت از پاسخ دادن به آن میتوان از شستن آن پارچه خودداری کرد و به تدریج بر اضطراب ناشی از انجام ندادن رفتارهای عادت شده، غلبه کرد. با دارو و روان درمانی تلاش در بهبود بیماری میشود. همانطور که گفته شد برای این نوع اختلال فکری هم بهترین راه دارو و رفتار درمانی است.
دارو درمانی
در این شیوه با تکیه بر داروهایی شیمیایی تلاش میشود که شرایط بیمار به سمت نرمال شدن پیش برود؛ اما معمولا در جامعه ما مردم میانه خوبی با درو درمانی در این دست بیماریها ندارند؛ چرا که به غلط تصور میکنند هر دارویی برای بیماریهای مربوط به روان تجویز شود، میتواند اعتیادآور باشد. اما پزشکان توصیه میکنند حتما در صورت الزام بیمار باید از دارو مانند همه داروهای معمولی دیگر استفاده کند. اکنون تا حد زیادی مشکل وجود دارو برای درمان وسواس هم حل شده است. تا اوایل دهه ۷۰ داروهای روان پزشکیای که برای اضطراب وافسردگی در دسترس بودن، با وجود آنکه در درمان این اختلالات موفق بودند؛ اما کمتر به کاهش وسواس واجبارها منجر میشدند. اما پس از آن داروهای ضد افسردگی متعددی کشف شدند که یک دوره سه ماهه درمانی مشخص شد آنها در رفع علایم اختلال وسواس - اجبار موثر هستند. تمامی این داروهای جدید بر سرتونین که یک انتقالدهنده عصبی مغز است اثر میگذارند.
به نظر میرسد کلومی پرامین موثرترین دارو در درمان اختلال وسواسی - اجباری است. اولین اثرگذاری کلومی پرامین ممکن است دو ماه به طول بینجامد. پس از آن به چندین داروی موثر دیگر برای درمان اختلال وسواس - اجبار دست یافته شده است. از جمله این داروها، داروی فلوکستین است که یک داروی ضدافسردگی رایج در دنیا و فلووکسامین که یک داروی آزمایشگاهی است،
هستند.
درمان با شوک برقی
درمان با شوک برقی (ECT) مدتها در درمان افسردگی شدید به کار میرفته است. معمولا به بیمارانی که عملکرد روزانه در آنها به شدت مختل شده است یا آنکه در معرض خودکشی قرار دارند و افرادی که مقاومت آنها به داروهای ضدافسردگی تایید شده و درمانهای دیگر هم جواب نمیدهند، شوک برقی بیدردی در ناحیه گیجگاهی میدهند. به دلیل اثربخشی تایید شده درمان باشوک برقی در افسردگی شدید برخی از روان پزشکان آن را در درمان علایم اختلال وسواس - اجبار شدید به کارمی برند. این نوع درمان اگرچه ترسناک به نظر میرسد، اما بیخطر است و تنها اثر جانبی آن از دست دادن حافظه نسبت به حوادثی است که درست پیش از شوک برقی اتفاق افتاده است، اگرچه این حافظه به طور معمول به تدریج باز میگردد.
توصیههای عمومی در طول درمان
برای همه انواع درمان بیماری وسواس توصیههایی وجود دارد، به این معنا که تفاوتی نمیکند بیمار از کدام شیوه درمان استفاده میکند، در هر شرایط ملاحظاتی وجود دارد که بیمار و اطرافیانش در حد امکان باید رعایت کنند.
تغییر آب و هوا: دور کردن بیمار از محیط خانواده و اقامت او در یک مکان آرام و واداشتن او به زندگى در یک منطقه خوش آب و هوا براى تخفیف اضطراب و درمان بیمار اثرى آرامش بخش دارد. تغییر شرایط زندگى: از شیوههاى درمان این است که زندگى بیمار را در محیطى دیگر بکشانیم و وضع او را تغییر دهیم. او را باید به محیطى کشاند که در آن مساله حیات سالم و دور از اغتشاش و اضطراب مطرح باشد و بناى اصلى شخصیت او از دستبردها دور و در امان باشد.
ایجاد اشتغال و سرگرمى: تطهیرهاى مکرر و دوبارهکارىها به آن خاطر است که بیمار وقت و فرصتى کافى براى انجام آن در خود احساس مىکند و وقت و زمانى فراخ در اختیار دارد. به این سبب ضرورى است در حدود امکان سرگرمى او زیادتر شود تا وقت اضافى نداشته باشد.
زندگى در جمع: فرد وسواسى را باید از گوشهگیرى و تنهایى بیرون کشاند. زندگى در میان جمع خود مىتواند عاملى براى رفع این حالتباشد. ترتیب دادن مسافرتهاى دسته جمعى که در آن همه افراد ناگزیر شوند شیوه واحدى را در زندگى پذیرا شوند، در تخفیف و حتى درمان این بیمارى مخصوصا در افراد
کمرو موثر است.
شیوههاى اخلاقى: رودربایستىها و ملاحظات موجود که هر انسانى به نحوى با آن مواجه است، تا حدود زیادى سبب تخفیف این بیمارى مىشود. طرح سوالهای انتقادى توام با لطف و شیرینى، به ویژه از سوى کسانى که محبوب و مورد علاقه بیمارند در امر سازندگى بیمار بسیار موثر است و مىتواند موجب پیدایش تخفیفهایى در این رابطه شوند و البته باید سعى بر این باشد که انتقاد به ملامت منجر نشود و روح بیمار را نیازارد.
دور کردن استرس: استرس و موارد بحران وضعیت بیمار را بدتر کرده و احتمال عود را افزایش میدهد لذا با وجود ایجاد مشکلات و آشفتگی در خانواده به واسطه این بیماری در منزل سعی کنند فضای با آرامشی برقرار باشد. بیمار را درک کنید: بدانید بیمار برای رفع اضطراب خود دست به اعمال وسواس گونه میزند و هیچ کس به اندازه خود او از رفتارهایش متنفر نیست. لذا از قضاوت یا مسخره کردن اعمال او حذر کنند.
تهدیدها را جدی بگیرید: خشونت، تهدید به خودکشی یا دیگرکشی را جدی بگیرید و تلاشهای موفقیت آمیز بیمار برای موفقیت در برابر وسواس را مورد تشویق قرار دهید.
زیر پا گذاشتن موضوع وسواس: در مواردى براى درمان بیمار چارهاى نداریم جز اینکه به او القا کنیم به قول معروف به سیم آخر بزند، حتى با پیراهنى که آن را او نجس مىداند یا با دست و بدنى که او تطهیر نکرده مىشمارد وظیفهاش را انجام دهد. به عبارت دیگر بیمار را وا داریم تا همان کارى را که از آن مىترسد انجام دهد. تنها در چنین صورت است که در مىیابد هیچ واقعهاى اتفاق نمىافتد.
ارسال نظر