روشهایی برای کنترل احساسات منفی در محیط کار - ۱۹ بهمن ۹۱
مترجم: مریم رضایی
هر انسانی هنگام کار کردن ممکن است درگیر برخی احساسات شود. امید است که بیشتر احساسات شما مثبت باشند، مثل هیجان، شگفتی، قدردانی و لذت از کار. به هر حال، احساسات منفی هم ناگزیر به سراغ شما میآیند. اما باید بدانید روشی که با آن بتوانید احساسات منفی خود را کنترل کنید، میزان موفقیت شما را تعیین میکند. به طور کلی، وقتی همه چیز آرام و بر وفق مراد باشد، مدیریت کسب وکار خیلی ساده است. اما وقتی شرایط ناهموار است و امور طبق خواسته شما پیش نمیرود، کار سخت میشود. با دانستن این نکات، شش احساس منفی را که افراد در محیط کار بیش از هر چیز دچار آن میشوند، همراه با برنامهای برای تبدیل کردن این احساسات به روشی که به موفقیت بیشتر شما کمک کند، معرفی میکنیم.
هر انسانی هنگام کار کردن ممکن است درگیر برخی احساسات شود. امید است که بیشتر احساسات شما مثبت باشند، مثل هیجان، شگفتی، قدردانی و لذت از کار. به هر حال، احساسات منفی هم ناگزیر به سراغ شما میآیند. اما باید بدانید روشی که با آن بتوانید احساسات منفی خود را کنترل کنید، میزان موفقیت شما را تعیین میکند. به طور کلی، وقتی همه چیز آرام و بر وفق مراد باشد، مدیریت کسب وکار خیلی ساده است. اما وقتی شرایط ناهموار است و امور طبق خواسته شما پیش نمیرود، کار سخت میشود. با دانستن این نکات، شش احساس منفی را که افراد در محیط کار بیش از هر چیز دچار آن میشوند، همراه با برنامهای برای تبدیل کردن این احساسات به روشی که به موفقیت بیشتر شما کمک کند، معرفی میکنیم.
مترجم: مریم رضایی
هر انسانی هنگام کار کردن ممکن است درگیر برخی احساسات شود. امید است که بیشتر احساسات شما مثبت باشند، مثل هیجان، شگفتی، قدردانی و لذت از کار. به هر حال، احساسات منفی هم ناگزیر به سراغ شما میآیند. اما باید بدانید روشی که با آن بتوانید احساسات منفی خود را کنترل کنید، میزان موفقیت شما را تعیین میکند. به طور کلی، وقتی همه چیز آرام و بر وفق مراد باشد، مدیریت کسب وکار خیلی ساده است. اما وقتی شرایط ناهموار است و امور طبق خواسته شما پیش نمیرود، کار سخت میشود. با دانستن این نکات، شش احساس منفی را که افراد در محیط کار بیش از هر چیز دچار آن میشوند، همراه با برنامهای برای تبدیل کردن این احساسات به روشی که به موفقیت بیشتر شما کمک کند، معرفی میکنیم.
۱. اگر میترسید...
اگر در کارتان احساس ترس میکنید، لحظهای به عقب برگردید و شرایط را با بیطرفی بسنجید. از خودتان بپرسید «آیا شغل من واقعا در خطر است؟» اگر اینگونه نباشد، ناآرامی و هیجان جای خود را به ترس اولیه شما میدهد، درست مثل اینکه سوار یک ترن هوایی شدهاید. پس از این حس هیجان لذت ببرید. اگر به این نتیجه رسیدید که شرایط جدیتر از این است، یک کار فیزیکی مثل قدم زدن انجام دهید، تا ذهنتان را باز کنید. بعد از آن، تلاش کنید طرحی عملی برای چگونگی مدیریت موقعیت به وجود آمده، ایجاد کنید. به زمانهایی فکر کنید که توانسته بودید موقعیتهای مشابه یا متفاوت چالشزای دیگری را در گذشته با موفقیت مدیریت کرده و پشت سر بگذارید.
۲. اگر طرد شده اید...
باید مطمئن باشید نظر کسی که به شما بیاعتنایی کرده مهم است یا نه. اگر از سوی کسی طرد شدهاید که نادان، خودستا یا ساده لوح است، نباید هیچ اهمیتی به آن بدهید. اما اگر طرف مقابل شخصی است که نظرش اهمیت دارد، اول مطمئن شوید که شرایط را بد تعبیر نکردهاید. تنها راه ممکن برای پی بردن به این موضوع این است که از خودش سوال کنید. مثلا بپرسید: «آن روز، از حرف شما ناراحت شدم. میتوانید به من بگویید که چه اتفاقی افتاد؟»
۳. اگر عصبانی هستید...
اولین کاری که باید بکنید این است که از موقعیت به وجود آمده فاصله بگیرید. اگر میتوانید، از پشت میزتان برخیزید و قدمی بزنید یا کاری انجام دهید که لحظاتی حواس شما را پرت کند. اگر امکان هیچ یک از این کارها وجود ندارد، خیلی آرام از یک تا 10 بشمارید. بعد از اینکه خودتان را آرام کردید، به عاملی که باعث عصبانیت شما شده فکر کنید. جالب است بدانید که در همه موارد، دلیل عصبانیت شما این است که کسی قانون یا استانداردی را که برای شما خیلی مهم است، نقض کرده است. بنابراین، به جای اینکه از شدت عصبانیت کنترل خود را از دست بدهید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید با آن فرد ارتباط برقرار کنید و در مورد اهمیت استانداردهای خود به او توضیح دهید تا از وقوع اتفاق مشابهی در آینده، جلوگیری کنید.
۴. اگر احساس بیهودگی میکنید
این احساس موقع کار زمانی بروز میکند که با توجه به وقت و تلاشی که صرف کاری کردهاید، نتایج مورد انتظار خود را به دست نمیآورید. میدانید که هدفتان دستیافتنی است، اما همچنان دور از دسترس به نظر میرسد. در این شرایط، اولین قدم این است که برنامه و رفتارتان را ارزیابی دوباره کنید. آیا برای رسیدن به هدف بهترین راه را انتخاب کردهاید؟ اگر اینگونه نباشد، حس بیهودگی به شما میگوید که باید برنامه و روش اجرای آن را عوض کنید. اگر برنامه ثابت باشد و نحوه اجرای شما هم مناسب باشد، زمان آن رسیده که صبر پیشه کنید. در این مرحله، نگران هدفتان نباشید. به نتیجه فکر نکنید و فقط روی رفتار و اجرای طرح تمرکز کنید و ایمان داشته باشید که «کار نشد ندارد.»
۵. اگر فکر میکنید بی کفایت هستید...
حتی افرادی که بیشترین اعتماد به نفس را دارند، گاهی در خفا نگران هستند که کاری را بهدرستی انجام ندهند یا برای چالشهای پیش رو آمادگی نداشته باشند. نکته جالب در مورد این حس این است که بهراحتی میتوان آن را کنترل کرد. احساس بیکفایتی شما از عدم وجود مهارت، تجربه و استراتژی در حوزههایی که میخواهید در آن موفق باشید، نشات میگیرد. در این صورت، برنامهریزی سادهای پیش روی شما است: برای تقویت مهارتها در این حوزه اراده کنید تا کاملا بر آنها مسلط شوید. مثلا یک مدل تقلیدی یا مربی برای خودتان پیدا کنید، کتاب بخوانید و در سمینارها شرکت کنید.
۶. اگر استرس دارید...
بدون شک، دنیای کسبوکار امروز، وقت و انرژی زیادی از افراد میگیرد. چه یک کارآفرین باشید، چه مدیر اجرایی و چه کارمند، همیشه باید با کمترین امکانات بیشترین کار را انجام دهید. این موضوع به شما استرس میدهد، چون همیشه برای انجام کارها وقت کم میآورید و نمیتوانید همزمان خودتان را شاد و سالم نگه دارید. بنابراین، بهترین راه برای غلبه بر این استرس این است که کارها را اولویتبندی کنید؛ یعنی کار مهمتر را به کار فوری تر ارجحیت بدهید. به یاد داشته باشید که 20 درصد کار شما معمولا 80 درصد نتایج مورد نظر شما را به وجود میآورد. پس روی همین 20 درصد تمرکز کنید.
منبع: Inc
هر انسانی هنگام کار کردن ممکن است درگیر برخی احساسات شود. امید است که بیشتر احساسات شما مثبت باشند، مثل هیجان، شگفتی، قدردانی و لذت از کار. به هر حال، احساسات منفی هم ناگزیر به سراغ شما میآیند. اما باید بدانید روشی که با آن بتوانید احساسات منفی خود را کنترل کنید، میزان موفقیت شما را تعیین میکند. به طور کلی، وقتی همه چیز آرام و بر وفق مراد باشد، مدیریت کسب وکار خیلی ساده است. اما وقتی شرایط ناهموار است و امور طبق خواسته شما پیش نمیرود، کار سخت میشود. با دانستن این نکات، شش احساس منفی را که افراد در محیط کار بیش از هر چیز دچار آن میشوند، همراه با برنامهای برای تبدیل کردن این احساسات به روشی که به موفقیت بیشتر شما کمک کند، معرفی میکنیم.
۱. اگر میترسید...
اگر در کارتان احساس ترس میکنید، لحظهای به عقب برگردید و شرایط را با بیطرفی بسنجید. از خودتان بپرسید «آیا شغل من واقعا در خطر است؟» اگر اینگونه نباشد، ناآرامی و هیجان جای خود را به ترس اولیه شما میدهد، درست مثل اینکه سوار یک ترن هوایی شدهاید. پس از این حس هیجان لذت ببرید. اگر به این نتیجه رسیدید که شرایط جدیتر از این است، یک کار فیزیکی مثل قدم زدن انجام دهید، تا ذهنتان را باز کنید. بعد از آن، تلاش کنید طرحی عملی برای چگونگی مدیریت موقعیت به وجود آمده، ایجاد کنید. به زمانهایی فکر کنید که توانسته بودید موقعیتهای مشابه یا متفاوت چالشزای دیگری را در گذشته با موفقیت مدیریت کرده و پشت سر بگذارید.
۲. اگر طرد شده اید...
باید مطمئن باشید نظر کسی که به شما بیاعتنایی کرده مهم است یا نه. اگر از سوی کسی طرد شدهاید که نادان، خودستا یا ساده لوح است، نباید هیچ اهمیتی به آن بدهید. اما اگر طرف مقابل شخصی است که نظرش اهمیت دارد، اول مطمئن شوید که شرایط را بد تعبیر نکردهاید. تنها راه ممکن برای پی بردن به این موضوع این است که از خودش سوال کنید. مثلا بپرسید: «آن روز، از حرف شما ناراحت شدم. میتوانید به من بگویید که چه اتفاقی افتاد؟»
۳. اگر عصبانی هستید...
اولین کاری که باید بکنید این است که از موقعیت به وجود آمده فاصله بگیرید. اگر میتوانید، از پشت میزتان برخیزید و قدمی بزنید یا کاری انجام دهید که لحظاتی حواس شما را پرت کند. اگر امکان هیچ یک از این کارها وجود ندارد، خیلی آرام از یک تا 10 بشمارید. بعد از اینکه خودتان را آرام کردید، به عاملی که باعث عصبانیت شما شده فکر کنید. جالب است بدانید که در همه موارد، دلیل عصبانیت شما این است که کسی قانون یا استانداردی را که برای شما خیلی مهم است، نقض کرده است. بنابراین، به جای اینکه از شدت عصبانیت کنترل خود را از دست بدهید، به این فکر کنید که چگونه میتوانید با آن فرد ارتباط برقرار کنید و در مورد اهمیت استانداردهای خود به او توضیح دهید تا از وقوع اتفاق مشابهی در آینده، جلوگیری کنید.
۴. اگر احساس بیهودگی میکنید
این احساس موقع کار زمانی بروز میکند که با توجه به وقت و تلاشی که صرف کاری کردهاید، نتایج مورد انتظار خود را به دست نمیآورید. میدانید که هدفتان دستیافتنی است، اما همچنان دور از دسترس به نظر میرسد. در این شرایط، اولین قدم این است که برنامه و رفتارتان را ارزیابی دوباره کنید. آیا برای رسیدن به هدف بهترین راه را انتخاب کردهاید؟ اگر اینگونه نباشد، حس بیهودگی به شما میگوید که باید برنامه و روش اجرای آن را عوض کنید. اگر برنامه ثابت باشد و نحوه اجرای شما هم مناسب باشد، زمان آن رسیده که صبر پیشه کنید. در این مرحله، نگران هدفتان نباشید. به نتیجه فکر نکنید و فقط روی رفتار و اجرای طرح تمرکز کنید و ایمان داشته باشید که «کار نشد ندارد.»
۵. اگر فکر میکنید بی کفایت هستید...
حتی افرادی که بیشترین اعتماد به نفس را دارند، گاهی در خفا نگران هستند که کاری را بهدرستی انجام ندهند یا برای چالشهای پیش رو آمادگی نداشته باشند. نکته جالب در مورد این حس این است که بهراحتی میتوان آن را کنترل کرد. احساس بیکفایتی شما از عدم وجود مهارت، تجربه و استراتژی در حوزههایی که میخواهید در آن موفق باشید، نشات میگیرد. در این صورت، برنامهریزی سادهای پیش روی شما است: برای تقویت مهارتها در این حوزه اراده کنید تا کاملا بر آنها مسلط شوید. مثلا یک مدل تقلیدی یا مربی برای خودتان پیدا کنید، کتاب بخوانید و در سمینارها شرکت کنید.
۶. اگر استرس دارید...
بدون شک، دنیای کسبوکار امروز، وقت و انرژی زیادی از افراد میگیرد. چه یک کارآفرین باشید، چه مدیر اجرایی و چه کارمند، همیشه باید با کمترین امکانات بیشترین کار را انجام دهید. این موضوع به شما استرس میدهد، چون همیشه برای انجام کارها وقت کم میآورید و نمیتوانید همزمان خودتان را شاد و سالم نگه دارید. بنابراین، بهترین راه برای غلبه بر این استرس این است که کارها را اولویتبندی کنید؛ یعنی کار مهمتر را به کار فوری تر ارجحیت بدهید. به یاد داشته باشید که 20 درصد کار شما معمولا 80 درصد نتایج مورد نظر شما را به وجود میآورد. پس روی همین 20 درصد تمرکز کنید.
منبع: Inc
ارسال نظر