داستان آدمهای تنها
جمال ساداتیان
تهیه کننده برف روی کاجها
برای اکران «برف روی کاجها» هفتخوان رستم را رد کردهایم. ماجرایی بسیار پیچیده که در جشنواره دو سال پیش فیلم فجر فیلم منتخب مخاطبان شد و در میان دعواهای میان حوزه هنری و ارشاد قربانی واژهای به نام خیانت شد. ماجرای فیلم ما خیانت نیست، انسانیت است، قصه از آنجایی شروع میشود که رابطهها به نابودی کشیده میشوند، زندگیها مثل تصاویر فیلم یا سیاه سیاهاند یا سفید سفید. ماجرای قصه «برف روی کاجها» داستان سردرگمی آدمها است و دوست داشتنهایی که ته کشیدهاند.
تهیه کننده برف روی کاجها
برای اکران «برف روی کاجها» هفتخوان رستم را رد کردهایم. ماجرایی بسیار پیچیده که در جشنواره دو سال پیش فیلم فجر فیلم منتخب مخاطبان شد و در میان دعواهای میان حوزه هنری و ارشاد قربانی واژهای به نام خیانت شد. ماجرای فیلم ما خیانت نیست، انسانیت است، قصه از آنجایی شروع میشود که رابطهها به نابودی کشیده میشوند، زندگیها مثل تصاویر فیلم یا سیاه سیاهاند یا سفید سفید. ماجرای قصه «برف روی کاجها» داستان سردرگمی آدمها است و دوست داشتنهایی که ته کشیدهاند.
جمال ساداتیان
تهیه کننده برف روی کاجها
برای اکران «برف روی کاجها» هفتخوان رستم را رد کردهایم. ماجرایی بسیار پیچیده که در جشنواره دو سال پیش فیلم فجر فیلم منتخب مخاطبان شد و در میان دعواهای میان حوزه هنری و ارشاد قربانی واژهای به نام خیانت شد. ماجرای فیلم ما خیانت نیست، انسانیت است، قصه از آنجایی شروع میشود که رابطهها به نابودی کشیده میشوند، زندگیها مثل تصاویر فیلم یا سیاه سیاهاند یا سفید سفید. ماجرای قصه «برف روی کاجها» داستان سردرگمی آدمها است و دوست داشتنهایی که ته کشیدهاند.
زن داستان که پیانو مینوازد و معلم موسیقی است، در آستانه طلاق به زندگی دوباره میاندیشد و دوستانش او را قضاوت میکنند، دوستانی که حتی تصویر درستی از خیانت ندارند. میان گفتن حقیقتی که از آن خبر ندارند و در تلاطم هستند و نمیدانند باید همسر سابق زن را در جریان ارتباطی که هنوز شکل نگرفته قرار بدهند یا نه.
این داستان با روایتی سرراست در دام کلیشه دچار نمیشود. سیاه و سفید بودن این فیلم شاید در ابتدا توی ذوق تماشاگر بزند، اما پس از گذشت مدتی متوجه میشود که نیاز این داستان به فیلمبرداری سیاه و سفید چقدر حیاتی بوده است. نکته تحسین برانگیز دیگری که میتوان آن را نشانه نبوغ کارگردانی معادی دانست، اهمیت دادن به شخصیتهای فرعی فیلم است. امروزه در اکثر کشورهای صاحب صنعت سینما، کارگردانان از شخصیتهای فرعی به عنوان موقعیت کلیدی داستان استفاده میکنند و کلیدیترین اتفاقات فیلم را با حضور آنها رقم میزنند؛ اتفاقی که کمتر در سینمای داخل شاهدش بودهایم. معادی در «برف روی کاجها» به اندازه کافی به شخصیتهای فرعی داستان توجه داشته و با اینکه این توجه هنوز جای کار بسیاری دارد، اما برای اولین کارگردانی، کاملا قابل قبول است. پیمان معادی در داستانگویی دچار مغلطه نشده، خیانت را گل درشت نمیکند و زن داستان در مواجهه با خیانت همسرش سکوت کرده است و زندگی دوبارهاش را بازسازی میکند. بازی مهناز افشار در نقش رویا به جرات یکی از بهترین بازهای او محسوب میشود و صابر ابر هم در جلوی دوربین پیمان معادی به راحتی عمل کرده است. موسیقی فوقالعاده کارن همایونفر که تلفیقی است از قطعات کلاسیک و سنتی، بسیار شنیدنی و لذت بخش است. این فیلم بعد از دو سال در محاق ماندن باز هم مورد بیمهری حوزه هنری و دوستانش قرار گرفت و سینما آزادی از اکران آن سرباز زد.
تهیه کننده برف روی کاجها
برای اکران «برف روی کاجها» هفتخوان رستم را رد کردهایم. ماجرایی بسیار پیچیده که در جشنواره دو سال پیش فیلم فجر فیلم منتخب مخاطبان شد و در میان دعواهای میان حوزه هنری و ارشاد قربانی واژهای به نام خیانت شد. ماجرای فیلم ما خیانت نیست، انسانیت است، قصه از آنجایی شروع میشود که رابطهها به نابودی کشیده میشوند، زندگیها مثل تصاویر فیلم یا سیاه سیاهاند یا سفید سفید. ماجرای قصه «برف روی کاجها» داستان سردرگمی آدمها است و دوست داشتنهایی که ته کشیدهاند.
زن داستان که پیانو مینوازد و معلم موسیقی است، در آستانه طلاق به زندگی دوباره میاندیشد و دوستانش او را قضاوت میکنند، دوستانی که حتی تصویر درستی از خیانت ندارند. میان گفتن حقیقتی که از آن خبر ندارند و در تلاطم هستند و نمیدانند باید همسر سابق زن را در جریان ارتباطی که هنوز شکل نگرفته قرار بدهند یا نه.
این داستان با روایتی سرراست در دام کلیشه دچار نمیشود. سیاه و سفید بودن این فیلم شاید در ابتدا توی ذوق تماشاگر بزند، اما پس از گذشت مدتی متوجه میشود که نیاز این داستان به فیلمبرداری سیاه و سفید چقدر حیاتی بوده است. نکته تحسین برانگیز دیگری که میتوان آن را نشانه نبوغ کارگردانی معادی دانست، اهمیت دادن به شخصیتهای فرعی فیلم است. امروزه در اکثر کشورهای صاحب صنعت سینما، کارگردانان از شخصیتهای فرعی به عنوان موقعیت کلیدی داستان استفاده میکنند و کلیدیترین اتفاقات فیلم را با حضور آنها رقم میزنند؛ اتفاقی که کمتر در سینمای داخل شاهدش بودهایم. معادی در «برف روی کاجها» به اندازه کافی به شخصیتهای فرعی داستان توجه داشته و با اینکه این توجه هنوز جای کار بسیاری دارد، اما برای اولین کارگردانی، کاملا قابل قبول است. پیمان معادی در داستانگویی دچار مغلطه نشده، خیانت را گل درشت نمیکند و زن داستان در مواجهه با خیانت همسرش سکوت کرده است و زندگی دوبارهاش را بازسازی میکند. بازی مهناز افشار در نقش رویا به جرات یکی از بهترین بازهای او محسوب میشود و صابر ابر هم در جلوی دوربین پیمان معادی به راحتی عمل کرده است. موسیقی فوقالعاده کارن همایونفر که تلفیقی است از قطعات کلاسیک و سنتی، بسیار شنیدنی و لذت بخش است. این فیلم بعد از دو سال در محاق ماندن باز هم مورد بیمهری حوزه هنری و دوستانش قرار گرفت و سینما آزادی از اکران آن سرباز زد.
ارسال نظر