رادی، میــــلر ایران بود
مینو قاسمی
هادی مرزبان از اساتید قدیمی تئاتر ایران است که حداقل سالی یک نمایش را به روی صحنه می‌برد. او که از شاگردان اکبر رادی است و اشتیاق زیادی به متن‌های او دارد، این روزها نمایش «پلکان» او را در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می‌کند.
مرزبان تا کنون 12 نمایش نامه از اکبر رادی را به روی صحنه برده و معتقد است رئالیسم اجتماعی نمایشنامه‌های رادی جادویی است...

آقای رادی شما چه طور با دنیای نمایشنامه‌های اکبررادی آشنا شدید؟
اولین نمایشی که من را با دنیای زنده یاد «رادی» آشنا کرد «پلکان» بود. این اثر آغاز پی‌ریزی یک ربع قرن‌ کار من با آثار رادی است. رادی آثار خود را برای تمام زمان‌ها و مکان‌ها نوشته است. آثار رادی دارای وجه ظاهری است با درون‌مایه‌ای وسیع که در لایه لایه‌ جامعه وجود دارد. من تا به حال ۱۲ اثر از زنده‌یاد رادی را به صحنه برده‌ام، در متون رادی دیالوگ‌هایی وجود دارد که گویی برای همین امروز و زمان حال نوشته شده است. با گریزی به پلکان نیز می‌توان گفت که جامعه امروز ما نیز پر از بلبل‌ است که حقوق مردم را می‌خورند. کاری از ما بر نمی‌آید لااقل به واسطه این اجرا می‌توانیم بلبل‌ها را بهتر بشناسیم.
شما اگر بخواهید اکبر رادی را معرفی کنید از او چه تعریفی می‌کنید؟
رئالیسم رادی یک رئالیسم خاص است. برخلاف دوستانی که می‌گویند چخوف ایران است، من می‌گویم رادی ایبسن، چخوف و میلر ایران است که شدیدا تحت تاثیر صادق هدایت بود.
چه شد که تصمیم گرفتید پلکان را روی صحنه ببرید؟
زمانی که این متن را کار کردم احساس کردم اتفاقاتی افتاده است، همزمان با کار قبلی‌ام، آدم‌هایی پول‌هایی گرفتند که ما نگرفتیم. نمی‌دانم چرا مرکز هنرهای نمایشی یک بام و هشت هواست.
دوستان خرده وارد می‌کنند که من با مسوولان ارتباط خوبی دارم، اما همواره همه من را با زبان گول ‌زده‌اند. برای اجرای نمایش «پلکان» با مدیرکل هنرهای نمایشی صحبت کرده‌ام و به او گفتم که آغاز این کار با امید به شما صورت می‌گیرد. سال آینده اگر نحوه حمایت از آثار من همانند دیگر دوستان نباشد، حداقل اینکه دیگر تئاتر دولتی کار نخواهم کرد.
مثل اینکه خیلی طرفدار نمایشنامه‌های مدرن هم نیستید؟
امروز دارد به نوعی به تئاتر دیالوگ ما تجاوز می‌شود. به نظرم یکی از ارکان تئاتر دیالوگ است. خودم بیشتر از همه ادا و اصول بلد هستم؛ ولی معتقدم که تئاتر عصمتی دارد، ولی ما داریم شناسنامه تئاترمان را از دست می‌دهیم. زمانی می‌گفتم تئاتر من باید بوی نم کاهگل بدهد، ولی الان دارد از بین می‌رود.
چرا اینقدر به متون و نمایشنامه‌های اجتماعی علاقه‌مندی دارید؟
امروز به جایی رسیده‌ام که فکر می‌کنم تماشاگر راضی است و با یک دنیا سوال از سالن بیرون می‌رود. به هر حال برای من مهم است یک کار رئال اجتماعی به صحنه بیاورم که با مردم به خوبی ارتباط برقرار کند، ولی ممکن است نمایش بعدی‌ام از متن‌های رادی نباشد.
انتقادی که بعضی از افراد به نمایشنامه‌های رادی وارد می‌کنند این است که شاید دیگر تاریخ مصرف این نمایشنامه‌ها گذشته باشد. این را قبول دارید؟
برخلاف کسانی که معتقدند تاریخ مصرف نمایشنامه‌های رادی گذشته است، می‌گویم در آن دنیا هم کارهای رادی را اجرا می‌کنم، چون آثار رادی متعلق به تمام زمان‌ها و مکان‌هاست‌ و کسانی که معتقدند آثار او تاریخ مصرف دارد، افرادی هستند که روح بزرگ نمایشنامه‌های رادی را درک نکرده‌اند.