داستان یک کودک نـوپا - ۲۶ مرداد ۹۱
مرجان قنادزاده
نگاهی گذرا به آنچه که در این سال‌ها بر ویدئو رسانه خانگی گذشت شبکه نمایش خانگی در هر جامعه به عنوان یک رسانه تاثیرگذار تلقی می‌شود و جایگاه مستحکمی دارد. این رسانه در کنار سینما صنعت بسیار بزرگی به شمار می‌آید و گردش مالی بالایی دارد. ظهور این پدیده در ایران به سال ۱۳۷۲ بر می‌گردد، زمانی که در راستای ارتقای رسانه‌های دیداری و شنیداری موسسه رسانه‌های تصویری تاسیس شد. این موسسه کار خود را با تکثیر برنامه‌های ویدئویی آغاز کرد و به رقابت با هزاران فیلم خارجی پرداخت که با قیمت کمتری عرضه می‌شدند. در این میان بود که لزوم تشکیل موسسات ویدئو رسانه دیگری به وجود آمد و از سال ۷۹ راه برای ورود بخش خصوصی به این عرصه فراهم شد و برای موسساتی مانند «تصویر دنیای هنر»، «قرن ۲۱»، «هنر هشتم»، «پرده نقره ای» و ... مجوز فعالیت صادر شد به طوری که در حال حاضر تعداد آنها به دو موسسه دولتی و شانزده موسسه خصوصی رسیده است. درمدتی که از عمر این پدیده می‌گذرد، شبکه نمایش خانگی با فراز و نشیب‌های بسیاری همراه بوده؛ از صدمات جبران‌ناپذیر توزیع گسترده سی‌دی‌های قاچاق گرفته که باعث کاهش قیمت نسخه‌های اصلی فیلم‌ها شد تا رونق آن و تبدیل شدنش به رقیب سینما، به طوری که در دوره‌ای درآمدی که از این طریق عاید سینماگران می‌شد بیش از فروش اکران عمومی فیلم‌هایشان بود. در دو سال اخیر هم که شاهد ورود سریال‌ها و برنامه‌های تولیدی زیادی به این شبکه هستیم که به دست کارگردانان با سابقه سینما و تلویزیون ساخته می‌شوند. با توجه به اهمیت روز افزون این رسانه در این گزارش مروری خواهیم داشت بر آنچه در سال‌های اخیر بر این عرصه گذشت.
قاچاق سی‌دی؛ دزدی فرهنگی
از سال ۸۶، یعنی زمانی که شبکه نمایش خانگی تنها عرصه‌ای برای ارائه فیلم‌های به نمایش درآمده، آن هم با یکی دو سال فاصله از اکران بود، جریان مخربی در نبود قانون کپی رایت و مجازات برای قانون شکنان با عنوان قاچاق فیلم‌های سینمایی آغاز شد. فروش گسترده نسخه‌های قاچاق و ارزان قیمت فیلم‌های ایرانی حتی آنهایی که هنوز روی پرده سینماها بودند باعث شد بسیاری ترجیح دهند به جای رفتن به فروشگاه‌های ویژه فروش فیلم‌های مجاز، نسخه‌های قاچاق را از گوشه و کنار خیابان‌ها تهیه کنند. نسخه‌هایی که هم ارزان‌تر بودند و هم کیفیت نسخه‌های اصلی را داشتند.
در این زمان عرضه فیلم‌ها در شبکه ویدئویی شکل فرمالیته به خود گرفت و تنها به قصد طی شدن مراحل رسمی و اداری انجام می‌شد. بنیه مالی شبکه خانگی داشت روزبه‌روز ضعیف‌تر می‌شد و هیچ یک از راهکارهای قانونی و وعده وعیدهای وزارت ارشاد برای جمع‌آوری نسخه‌های قاچاق راه به جایی نمی‌برد. حتی کار به آنجا رسید که بسیاری از مراجع تقلید فتوا صادر کردند و عنوان کردند؛ شخصی که این آثار غیر مجاز را خریداری کند مدیون صاحب اثر است. بر این اساس بود که مسوولان مبارزه با قاچاق فیلم‌های سینمایی وادار شدند به جای مبارزه با قاچاقچیان، روشی ساده‌تر برای دسترسی تماشاگران به نسخه‌های مجاز فیلم‌های سینمایی اتخاذ کنند و در نتیجه فیلم‌هایی که تا پیش از آن در فروشگاه‌های خاص عرضه می‌شدند به سوپر مارکت‌ها راه یافتند. سال 87 با آغاز این شکل از عرضه آثار، نقطه عطفی در فروش فیلم‌های سینمایی در رسانه خانگی بود. تیراژ فیلم‌ها بالا رفت و قیمت آنها نصف شد.
فیلم‌های سوپر مارکتی
شبکه نمایش خانگی در سال 88 با حاشیه‌های فراوانی همراه بود. در حالی که بخشی از تولیدات سینمای ایران برای رسیدن به مرحله اکران همواره با مشکلات بسیاری مواجه بودند و خیلی اوقات از نمایش عمومی باز می‌ماندند، ویدئو رسانه تبدیل به فضایی شد که ارتباط میان فیلم‌های اکران نشده و مخاطبان را فراهم می‌کرد. تغییر شکل و جایگاه این شبکه در این سال و سال‌های بعد معلول اتفاقاتی چون طولانی شدن مسیر فیلم‌ها برای رسیدن به اکران، نبود فضا برای نمایش برخی آثار و خطر جدی عرضه نسخه قاچاق آنها بود.
البته بخشی از فیلم‌های موجود در شبکه نمایش خانگی را آثاری تشکیل می‌دادند که برای نمایش در سینماها ساخته شده بودند؛ اما پس از فراهم نشدن شرایط نمایششان سر از این شبکه درآوردند که عصر جمعه (مونا زندی)، موش (شاهد احمدلو)، شهر آشوب (یدالله صمدی) و چندروز بعد (نیکی کریمی) از جمله آنها بودند. فیلم‌هایی که در جشنواره‌ها یا نمایش‌های خصوصی اکران شده بودند اما به هر دلیلی از اکران عمومی جا ماندند. این راهکار اگر چه توانست پایانی باشد بر اعتراضات تهیه‌کنندگان آثار جا مانده از اکران و بخشی از سرمایه تهیه‌کنندگان را به آنها برگرداند، اما مضراتی هم به همراه داشت؛ گردش مالی بالای رسانه خانگی در این زمان بسیاری از سینماگران را وسوسه کرد که فیلم‌هایی را با هدف عرضه در این شبکه تولید کنند و این شد که در مدت کوتاهی این شبکه را محصولات دسته چندمی و ارزان قیمتی پر کرد که به سفارش موسسه‌های خصوصی ساخته می‌شدند و پس از ساخت یک‌راست به این شبکه می‌رفتند و اصلا صحبتی از اکران عمومی شان در میان نبود. البته فراموش نکنیم که در اکثر کشورها حتی آنهایی که با محدودیت سالن‌های نمایشی هم روبه‌رو نیستند هر ساله فیلم‌هایی با هدف نمایش در رسانه خانگی ساخته می‌شوند؛ اما تفاوت اینجاست که این حجم از فیلم‌های کمدی که به یک باره شبکه خانگی ایران را تسخیر کردند از حداقل کیفیت لازم یک اثر نمایشی برخوردار نبودند و تنها نگاهی به عناوین و تصاویر جلدشان گویای همه چیز بود. حتی کار به جایی رسید که عوامل سینما در صداوسیما از آنها با نام فیلم‌های سوپر مارکتی و شانه تخم مرغی یاد کردند و این گونه شد که این فیلم‌ها در فروش با شکست مواجه شدند و فضاهای به ظاهر مفرحشان چیز دندان‌گیری عاید سازندگانشان نکرد.
یک قسمت سریال، لطفا!
شاید بتوان مهم‌ترین اتفاقی را که در شبکه نمایش خانگی افتاد تولید سریال‌های ایرانی برای این رسانه دانست. سریال‌هایی که از ابتدا برای عرضه در این شبکه تهیه شده بودند و مخاطب روتین تلویزیون باید قید تماشای آنها را از تلویزیون می‌زد. تبلیغاتی که از چند ماه پیش از آمدن آنها در سطح شهر دیده می‌شد خبر از ساخت سریال‌هایی با حضور جمع کثیری از بازیگران شناخته شده سینما و تلویزیون می‌داد و نام کارگردانان موفقی که پشت آنها قرار داشتند، مردم را وسوسه کرد تا هر هفته مبلغی را هزینه کنند و به دیدن یک قسمت از آنها بنشینند. سریال «قلب یخی» به کارگردانی محمدحسین لطیفی را می‌توان میدان دار این جریان دانست. این اثر، اولین سریال غیر تلویزیونی بود که انتشار آن از مرداد سال ۸۹ توسط موسسه تصویر دنیای هنر آغاز شد و حمایت کمال طباطبایی را به عنوان تهیه‌کننده به همراه داشت. حضور الناز شاکردوست، حمید گودرزی، حمید فرخ‌نژاد و خیلی‌های دیگر در کنار نام معتبری چون محمدحسین لطیفی خیلی‌ها را مشتاق تماشای آن کرد البته خط داستانی سریال و تم معماگونه‌اش که یادآور یک سریال پرمخاطب خارجی بود هم توانست در جذب مخاطب موفق عمل کند، به طوری که مدتی بعد از اتمام سری نخست سازندگانش فصل دوم مجموعه را وارد بازار کردند و خبرها حاکی از آن است که فصل سوم آن هم به کارگردانی سامان مقدم در راه است! پس از «قلب یخی»، «قهوه تلخ» با کارگردانی مهران مدیری وارد شبکه نمایش خانگی شد. انتشار این سریال از ابتدا با حاشیه‌های زیادی همراه شد. ماجرا از این قرار بود که ساخت این سریال از سال ۸۸ و برای تلویزیون مطرح بود که در سال ۸۹ مدیری گفت: وضعیت پخش آن از تلویزیون هنوز معلوم نیست. چندی بعد هم ضرغامی صراحتا اعلام کرد که این سریال مورد تایید ما نیست. در آن زمان دلایل مختلفی برای عدم نمایش این مجموعه از تلویزیون شایع شد که حاصل نشدن توافق مالی تهیه‌کننده با صدا و سیما و ممیزی‌های سنگین وارد شده به آن از جمله آنها بود.
بعد از این ماجرا بود که تهیه‌کنندگان «قهوه تلخ» تصمیم گرفتند هر هفته 3 قسمت از این سریال را در شبکه نمایش خانگی عرضه کنند، تا مخاطبی که حوصله پیگیری مداوم را ندارد بعد از گذشت چند هفته، از خرید آن منصرف نشود. «قهوه تلخ» با انتشار همان چند سری نخست توانست به موفقیت خیره‌کننده‌ای دست پیدا کند و تیراژی بالغ بر دو میلیون داشته باشد تا اینکه تاخیرهای به وجود آمده در عرضه مجموعه، اشتیاق مخاطبش را برای خرید آن کاهش داد و در نهایت در حالی که به سری شماره 30 هم نرسیده بود، به وقفه‌ای طولانی رسید. حضور دوباره این سریال و قسمت‌های بعدی‌اش، اما نتوانست موفقیت روزهای گذشته را تکرار کند. خیلی‌ها وقفه طولانی ارائه کار را دلیل این ماجرا می‌دانستند و خیلی دیگر هم از کاهش کیفیت اثر و کوتاه شدن قسمت‌ها گفتند و...
سومین سریال شبکه نمایش خانگی، «ساخت ایران» بر خلاف دو مجموعه اول در ۱۶ اپیزود طراحی، تولید و شروع به پخش نمود که این نشان از درک درست سازندگانش دارد. تجربه نشان داده که شبکه نمایش خانگی کشش پخش هفتگی سریال‌های طولانی را به دلایل مختلفی چون هزینه خرید هفتگی برای مخاطب، مشکلات پخش و ... ندارد؛ بنابراین ارائه این سریال در تعداد قسمت‌های محدود نشان از شناخت صحیح ظرفیت‌های شبکه نمایش خانگی دارد. البته قضاوت در باره این مجموعه هنوز زود است و باید منتظر بمانیم و ببینیم که دومین تجربه محمد حسین لطیفی در نهایت در شبکه خانگی به چه سرنوشتی دچار خواهد شد!
سال 90، در یک نگاه
سالی که گذشت را باید برای شبکه خانگی سال پر برکتی دانست. در این سال برای شصت فیلم سینمایی ایرانی پروانه نمایش خانگی صادر شد، تقریبا به همین تعداد فیلم ایرانی وارد شبکه شد و حدود ۳۵ درصد فیلم‌هایی که در سال ۹۰ اکران عمومی داشتند، توانستند تا پایان سال عرضه شوند. همچنین سال ۹۰ را باید سال برنامه سازی اختصاصی برای این شبکه نامید. در این سال جمع دیگری از تهیه‌کنندگان تلویزیون دست به تولید برنامه‌های خود برای شبکه خانگی زدند که «شبکه کودک عمو پورنگ»، «شام ایرانی»، «سفر سیمرغ» و ... ازجمله آنها است.
چشم‌انداز امسال
با توجه به گزارش‌های فعالان عرصه تهیه و توزیع محصولات رسانه خانگی از ابتدای امسال تا اواسط تیرماه بالغ بر 200 اثر در شبکه خانگی مجوز نمایش گرفته‌اند که از این تعداد می‌توان به نزدیک به 30 فیلم سینمایی اشاره کرد. باقی محصولات را هم فیلم‌های خارجی و برنامه‌های تولیدی شامل می‌شدند. این طور که دکتر حمید رضا نوروزی رییس اتحادیه موسسات ویدیو رسانه می‌گوید: امسال سالی نیکو برای این رسانه است. سالی که البته باید نتیجه رونق آن را در شش ماهه دوم رصد کنیم و ببینیم در ادامه به کجا می‌رسد. صنعتی که امروز نزدیک به یک دهه از فعالیت رسمی‌اش می‌گذرد و به قولی تازه دارد به جایگاهی که باید می‌رسد و باید منتظر میوه‌هایش بود.