پدرخوانده‌ها و سرگردانی 31 ساله! - ۱۹ بهمن ۹۱
علیرضا مجمع
گروه فرهنگ و هنر
وقتی از جشنواره فیلم فجر حرف می‌زنیم، دقیقا از چه چیزی حرف می‌زنیم؟ جشنواره‌ای که در سال اول دهه چهارم حیات خود به کودکی می‌ماند که هر سال یا هر دوسال یکبار پدری سرپرستی‌اش را بر عهده می‌گیرد و چون پدر باتجربه ای هم نیست، به زودی این مسوولیت خطیر را به پدر دیگری وامی‌گذارد. جشنواره فجر در چهار سال اخیر یعنی در دولت دهم و در دوره تصدی جواد شمقدری بر سینمای ایران سه دبیر داشته است. دو دوره مهدی مسعود شاهی، یک دوره محمد خزاعی و امسال هم که محمد‌رضا عباسیان. سرگردانی این طفل 31 ساله به بچه‌هایش هم انتقال یافته است. فیلمسازانی که از دل این جشنواره رشد کردند و به بالندگی رسیدند، دیگر کمتر علاقه‌ای به نمایش فیلمشان در جشنواره دارند و تلاشی برای حضور نمی‌کنند. احمدرضا درویش، ابراهیم حاتمی‌کیا و دیگرانی از این نسل فرزندان جشنواره‌ای هستند که دیگر علاقه‌ای به زادگاهشان ندارند. در عوض فیلمسازان جوانی هم هستند که خیلی نمی‌خواهند از کسی اجازه بگیرند تا فیلم بسازند. تعداد قابل توجه فیلم‌های فاقد پروانه ساختی که به جشنواره فجر ارائه شده بود حکایت از تولد نسلی دارد که مسیری متفاوت برای خود برگزیده است. در این وضعیت نابسامان مدیریت جشنواره هم به جوانانی از نسل همان فیلمسازان هبه می‌شود و این طفل 31 ساله به آینده‌ای مبهم می‌اندیشد؛ به اینکه کی این پدر‌های نو به نو دست از سرش برمی‌دارند. وقتی پدر‌ها دست از سرش بردارند، آن وقت فیلمساز جهانی‌اش او را ول نمی‌کند تا به آلمان برود خرس طلایی برلین را بگیرد. می‌ماند و ابتدا خاستگاه اصلی‌اش را ارج می‌نهد و بعد فیلمش را صادر می‌کند