ایران دیروز را نمی‌توان با ایران امروز مقایسه کرد - ۲ شهریور ۹۱
مهسا جزینی
اشکال سنتی ارتباطات از دیرباز تاکنون مورد توجه صاحب‌نظران ارتباطی بوده‌اند؛ اشکالی از ارتباطات که در نبود رسانه‌های مدرنی چون شبکه‌های اجتماعی و حتی روزنامه‌ها و تلویزیون‌ها، درست کارکرد همین رسانه‌های مدرن را در زمانه خود بر عهده داشته‌اند. از منبر و سفره‌های نذری گرفته تا زورخانه‌ها و دور هم جمع شدن‌ها در شب‌های طولانی زمستان. مهدی محسنیان راد استاد برجسته ارتباطات، از آن دسته صاحب‌نظرانی است که مطالعات و پژوهش‌های گسترده‌ای در اشکال سنتی ارتباطات داشته و شناخت نسبتا جامعی از شبکه‌های سنتی ارتباطات و اطلاع‌رسانی دارد. با او درباره وجوه رسانه‌ای دور همی‌های خودمانی که اصولا هم به سیاست ختم می‌شوند گفت‌وگویی ترتیب داده‌ایم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید...

جناب دکتر محسنیان راد! عادتی از گذشته بین ایرانیان وجود داشته که وقتی دور هم جمع می‌شوند، موضوعات و مسائل سیاسی محور گپ و گفت‌هایشان می‌شود. همه صحبت می‌کنند، نظر می‌دهند و تحلیل می‌کنند و گاه به نتیجه هم می‌رسد؛ فارغ از اینکه این تحلیل‌ها تا چه اندازه صحیح است یا بر چه پیش فرض‌هایی استوار است، ما مایلیم از منظر ارتباط شناسی و رسانه‌ای هم به این قضیه نگاه کنیم. اینکه مثلا آیا می‌توان این گپ وگفت‌ها را در قالب یکجور رسانه یا شبکه اطلاع‌رسانی سنتی دید که برخی اطلاعات، تحلیل‌ها و پیش فرض‌ها ازاین طریق در سطح جامعه منتقل می‌شود؟
الان خوانندگان نشریه شما و این سطور با اصطلاح شبکه مجازی آشنا هستند و این اصطلاح زیاد به گوششان خورده است، اما ما پیش از این، اشکال دیگر شبکه اطلاع‌رسانی هم داشته‌ایم که سابقه دیرینه‌ای با کارکرد بالا هم دارند چیزی که شاید الان در شهرهای بزرگ کمتر دیده شود، اما هنوز در شهرستان‌ها به وفور این نوع شبکه‌ها وجود دارد. در دهه40 اغلب خانم‌های خانه دار کنار کوچه دور هم می‌نشستند درد دل می‌کردند و گپ می‌زدند، در حالی که بچه‌ها در کوچه بازی می‌کردند. این شبکه اجتماعی در فضای مردانه‌اش درقهوه خانه‌ها، حمام‌های عمومی، زورخانه‌ها هم وجود داشته و منبعی بوده برای گردش اطلاعات، تحلیل‌ها و... در واقع آنچه که شما مطرح می‌کنید هم ریشه در همین اشکال شبکه‌های سنتی ارتباطات دارد.
با این نگاه اکنون که رسانه‌های عمومی مثل اینترنت و... جایگزین این شکبه‌های سنتی ارتباطات شده‌اند وضعیت به چه صورت است؟ آیا مثل گذشته است؟
نه از بین نرفته بلکه در کنار شکل‌های جدید رسانه شکل سنتی هم ادمه دارد و کار خودش را می‌کند.
بله ولی می‌توان گفت که این شکل ارتباطات سنتی در نسل‌های جدید کمرنگ شده‌اند و بیشتر در نسل‌های قدیمی‌تر است که که هنوز عادت به کسب اطلاعات از شیوه‌های قدیمی‌تر و سنتی‌تر دارند؟
نه این طور نیست در خیلی از شهرستان‌ها یا روستاها هنوز بسیاری از جوانان هستند که حتی یک بار هم از اینترنت استفاده نکرده‌اند، ولی این شبکه اجتماعی روستا یا محله و ارتباطات بین جوانان بسیار قوی است که معمولا چند کارکرد هم دارد. یکی تخلیه روانی است مثلا زن‌هایی که کنار کوچه می‌نشینند حرف‌هایی که باهم می‌زنند گاهی همین کارکرد را دارد، دوم آگاهی از وقایع دوروبر است این که مثلا در محله چه اتفاقاتی افتاده و کارکرد بعدی آن هم سرگرم شدن و ارتباط با دیگران است .آنچه اعضای این شبکه‌ها را به هم متصل می‌کند منافع مشترک اعضا شبکه است که البته صرفا و لزوما منافع مادی هم نیست.
البته منظورمن بیشتر محتوای مطرح شده در این شبکه است نه فرم شبکه ونه حتی پایداری شبکه چون گاه این مساله‌ای که ما اسمش را به طور خاص دور همی‌های سیاسی گذاشته‌ایم یا گپ و گفت‌های سیاسی لزوما درون یک شبکه اجتماعی که افراد همدیگر را می‌شناسند صورت نمی‌گیرد. همین که ۴نفر درون یک تاکسی بنشینند خود به خود بحث وصحبت پا می‌گیرد یا مثلا در مهمانی‌ها.
بله برای تحلیل این شکل از ارتباط با محتوای مدنظر شما ما باید به زمان و دوره شکل‌گیری این بحث‌ها و نیاز جامعه هم توجه کنیم، مثلا وقتی در تاکسی یا مهمانی‌ها بحثی پیش می‌آید آن را به نظرم باید در دایره نیازهای این جامعه دید. من برای شما از تجربه‌ای که برای خودم پیش آمد مثال می‌زنم. سال 1353 رفته بودم دانشگاه اخن، لیسانس روزنامه نگاری داشتم و مهمان دانشگاه بودم. در آلمان سر میز ناهار با دانشجویان آلمانی نشسته بودیم دیدم که چند دانشجوی دختر و پسر که مشخص بود به زبانی غیرآلمانی صحبت می‌کردند خیلی با هیجان مشغول صحبت و گپ و گفت بودند و اغلب هم حرف هم را قطع می‌کردند، در واقع تقریبا غذا خوردنشان بخش حاشیه‌ای موضوع بود و معلوم بود که علت اصلی جمع شدنشان در رستوران موضوعی بود که درباره‌اش گپ و گفت می‌کردند. از یک دانشجو سوال کردم که اینها اهل کجا هستند و راجع به چه چیزی صحبت می‌کنند، گفت یونانی هستند و معلوم شد اینها درباره حکومت سرهنگ‌ها در یونان (سال 1974) بحث می‌کنند. من با خودم گفتم که جالب است چون یونان مهد دموکراسی است پس جامعه را طوری تربیت کرده که مسائل سیاسی جامعه برای نسل جوان مطرح و مهم است و برای همین خیلی علاقه‌مند به صحبت درباره سیاست هستند، این در حالی است که من اشتباه می‌کردم، یک سال و نیم بعد که رفتم یونان متوجه شدم که سیاست با زندگی روزمره مردم گره خورده و به علت این پیوند وگره خوردگی است که مردم درباره مسائل سیاسی با این شور و هیجان صحبت می‌کنند و نه لزوما موارد دیگر.
مگر در گذشته بین مردم ما و در محافل خانوادگی یا دوستانه وکاری، بحث‌های خودمانی سیاسی رواج نداشته است و تاریخچه این نوع گپ و گفت‌ها مگر جدید است ؟
ما در ایران مسائل حاد روزمره نداشته‌ایم و اصولا بحث‌های سیاسی به آن معنایی که امروز رواج دارد هیچ گاه مطرح نبوده است. ایران در طول تاریخ مساله مستمر تمام نظام‌های استبدادی را داشته است، مثل شرایطی که الان عربستان سعودی دارد یا در دوره بن علی در تونس بود، مردم راجع به بن علی صحبت نمی‌کردند، اما می‌شد فهمید که راضی هم نیستند. این شرایط در واقع مثل همان مثل معروف طلاق‌های پنهان زن شوهری بود.
در برخی نظام‌ها جدایی پنهان بین دولت و مردم هست در مقطعی در ایران هم این گونه بود. در یونان، اما من بعد فهمیدم که شرایط شکننده بود یعنی هر روز انتظار مساله یا چیز جدیدی از آنچه می‌گذشت، می‌رفت. آنچه شما در ایران در شبکه‌های اجتماعی مختلف الان می‌بینید که موضوع صحبت‌هایشان مسائل سیاسی روز است به نظرم طبیعی است، چون شرایط سیاسی معاصر کشور به شدت درزندگی روزمره دخالت دارد و این دخالت هم فکر نکنید که خیلی روابط علی‌اش قابل مشاهده است. گاه پنهان است و عوارضش را می‌شود دید، وقتی که مثلا در انتخابات تبلیغات جناحی زیادی در کشور می‌شود و یکدفعه می‌گویند قرار است اقدامات بزرگی انجام شود و قول‌هایی داده می‌شود، اما نمی‌شود، خب طبیعی است که زندگی مردم با این چیزها گره می‌خورد، مثلا می‌گویند بازنشستگان بیمه طلایی خواهند شد بعد خبری نمی‌شود یا می‌گویند به نوزادانی که متولد می‌شوند یک میلیون داده می‌شود بعد خبری نمی‌شود یا مثلا طی این مدت خانه‌ها در برابر زلزله مقاوم‌سازی شوند که انشاءالله بشود...
خب همه این‌ها رسوخ می‌کند به سطوح پایین جامعه. من دیروز شاهد بودم که وقتی اتومبیلم را می‌خواستم از داخل منزل بیاورم بیرون جوانی بین نرده چیزی گذاشت و رفت. رفتم دیدم یک بسته با20 قبض تلفن است که هیچ کدام هم از قضا ربطی به خانه ما نداشت رفتم همان فرد را پیدا کردم و گفتم این قبض‌ها مربوط به ما نیست دیدم تازه اوست که معترض من شده است.
مقصودم این است که این بی‌نظمی تعمیم پیدا می‌کند در اداره همه امور جامعه. دیروز هنگام غروب تازه یکی از همسایه‌ها قبض من را که اشتباهی برای او رفته بود برایم آورد. یعنی اداره امور می‌آید تا سطحی که ما تا این حد آ‌شفتگی در آن می‌بینیم، خب حالا سوال این است که چرا بحث نشود باید بشود و به شدت هم بحث شود به خصوص اینکه رسانه‌های ما خیلی به این مسائل نمی‌پردازند .
در واقع در خلاء رسانه‌هایی که بحث‌های اینچنینی در آنها صورت می‌گیرد، خیلی طبیعی است که بحث‌هایی از نوع بحث‌های خودمانی سیاسی در زندگی مردم پررنگ می‌شود و همه به نوعی درگیر آن می‌شوند.