کوبیدن بیجا برطبل بی‌اعتمادی - ۲ شهریور ۹۱
یاسر میرزایی
دبیر گروه اندیشه
صف کشیدن مردم برای اهدای خون و راه افتادن ماشین‌های بسیار به سمت مناطق زلزله‌زده آذربایجان بار دیگر دمیدن بر شعله امید اجتماعی بود. اینها همه؛ یعنی با اجتماعی زنده و پرامید طرفیم. اما چشم دوختن بر امیدها نباید ما را از نگاه‌های انتقادی و بازاندیشانه باز دارد. من فرصت را غنیمت می‌شمرم و مشکلی را که در جریان کمک‌رسانی‌های اخیر دیده‌ام، بازگو می‌کنم؛ به این امید که بهانه‌ای باشد برای نگاه دقیق‌تر و حرکت عقلانی‌تر به سمت جامعه‌ای بهتر. پدیده نه چندان عجیبی که در زلزله اخیر مشاهده شد و آن طور که من تحقیق کردم گویا در اتفاقات مشابه پیشین نیز وجود داشته است، حضور مستقیم مردم در مناطق زلزله‌زده بود. این پدیده‌ای است که به نظر من بی‌اشکال نیست. خرد عمومی می‌گوید قرار گرفتن در یک برنامه سازمان‌دهی شده در مواقع بحران، همیشه بهتر از فعالیت‌های منفرد و خودبنیاد است؛ اما این انتقاد اصلی من از حضور مستقیم مردم برای کمک به بازماندگان بلایای طبیعی نیست. آنچه در مصیبت اخیر شایع بود تاکید برخی مردم و رسانه‌ها بر توزیع کمک‌ها به صورت شخصی و عدم اعتماد به سازمان‌های عمومی بود. تاکیدی که جای تامل بسیار دارد.
هر چند باید دلایل جامعه‌شناختی استقبال از این بی‌اعتمادی را پی‌گیری کرد و این خود تحقیقی جامع می‌طلبد، اما به نظرم تاکید افراد و برخی رسانه‌ها بر عدم اعتماد به نهادهای رسمی بدون آن که مبتنی بر اسنادی معتبر مبنی بر ناکارآیی آن نهادها باشد، حداقل از انصاف و اخلاق اجتماعی به دور است. یادمان نرود که کوبیدن بر طبل بی‌اعتمادی اولین دیواری را که خراب ‌می‌کند، دیوار خانه‌ خودمان است، خانه‌های گلی بازسازی می‌شوند، اما بازسازی خانه‌های دلی مشکل می‌نماید