ریشهیابی اختلالات مالی خانواده
آیا شما و همسرتان دائما بر سر پول و مسائل مالی بحث میکنید؟ آیا اغلب در مورد اینکه پولتان را چگونه پسانداز یا خرج کنید با یکدیگر اختلاف نظر دارید؟ آیا در حین بحثهای عاطفی و خانوادگی که هیچ ربطی هم به مسائل مالی ندارند، ناگهان مسائلی چون عدمپرداخت قبوض، ولخرجی، اعتیاد به خرید و چیزهایی نظیر آن را مطرح کرده و همدیگر را متهم میکنید؟ آیا ترجیح میدهید با همسرتان راجع به اسرار مالیتان حرف نزنید؟ آیا همسرتان شما را به خساست یا بدخرج کردن محکوم میکند؟ حتی اگر پاسخ یکی از سوالات فوق نیز صادق باشد، شادی و آرامش خانواده شما در معرض خطر است.
آیا شما و همسرتان دائما بر سر پول و مسائل مالی بحث میکنید؟ آیا اغلب در مورد اینکه پولتان را چگونه پسانداز یا خرج کنید با یکدیگر اختلاف نظر دارید؟ آیا در حین بحثهای عاطفی و خانوادگی که هیچ ربطی هم به مسائل مالی ندارند، ناگهان مسائلی چون عدمپرداخت قبوض، ولخرجی، اعتیاد به خرید و چیزهایی نظیر آن را مطرح کرده و همدیگر را متهم میکنید؟ آیا ترجیح میدهید با همسرتان راجع به اسرار مالیتان حرف نزنید؟ آیا همسرتان شما را به خساست یا بدخرج کردن محکوم میکند؟ حتی اگر پاسخ یکی از سوالات فوق نیز صادق باشد، شادی و آرامش خانواده شما در معرض خطر است. مدیریت پول و مدیریت مسائل مالی برای موفقیت و شادی هر ارتباطی ضروری است و ازدواج شما نیز از این مساله مستثنا نیست. یکی از کلیدهای دستیابی به یک خانواده شاد مدیریت پول است، ولی پول و مدیریت صحیح آن نه تنها برای شادی، بلکه برای بقای خانواده نیز ضروری هستند، بقای عاطفی و بقای فیزیکی خانواده شما به نگرش مالی صحیح و توافق دوجانبه بر سر مدیریت پول بستگی دارد. فراموش نکنید بقای خانواده تنها به معنای حفظ اجباری همزیستی نیست و شامل ابعاد مختلفی است. برای بقای آرامش، عواطف و ثبات زندگی
به مدیریت پول نیاز دارید. پول میتواند وضعیت یک رابطه یا یک ازدواج را بهبود ببخشد یا سبب تخریب کیفیت آن شود. پول میتواند سبب اهانت زوجین به هم، بیاعتمادی، دروغگویی، بدبینی، اختلاف عمیق و حتی طلاق شود. تحقیقات نشان میدهد که اختلافات مالی در خانواده عمدتا از دو محور عمده نشات میگیرند، در حقیقت ریشه هر درگیری مالی به صورت قطعی یکی از دو مورد زیر است:
یک: مشکلات رفتار مالی شخصی (که ممکن است مشکل هر کدام از طرفین باشد)
دو: مشکلات رابطه
در مقاله حاضر از مشکلات رابطه صرفنظر کرده و فقط به مشکلات دسته اول میپردازیم. اگرچه برخی از مشکلات رفتاری مالی شخصی به سادگی از درک ضعیف فرد از مسائل مالی نشات میگیرند، ولی تمام مشکلات رفتاری مالی شخصی به این سادگی نیستند، زمانی که فردی به علت درک ضعیف مالی یا مهارتهای ناچیز اقتصادی به تصمیمات غلط اقتصادی دست میزند، بخشیدن وی آسان است، همچنین فقدان اینگونه مهارتها یا دانشها اغلب مشکلی شخصیتی یا روانی نیستند و با آموزشهای تدریجی قابل حل هستند، این مسائل اغلب با گذشت و صبوری از طرف دیگران بخشیده میشوند و به اختلافات عمیق خانوادگی منجر نمیشوند، ولی دستهای از رفتارهای مالی شخصی هستند که بسیار پیچیدهترند. این دسته از مشکلات که اغلب از سنین کودکی ایجاد میشوند، به سادگی با آموزش قابل حل نیستند و علل و زمینههای روانی و شخصیتی مفصلی در زندگی فرد دارند، برخی از مهمترین این مشکلات که محققان معتقدند به بروز اختلافات عمیق خانوادگی منجر میشوند، عبارتند از:
1 مشکل خرید افراطی یا اعتیاد به خرید: این مشکل ممکن است به دلایل متنوعی ایجاد شود، از جمله آنکه خودباوری شخص پایین بوده، یا آنکه شخص ارزش خود را وابسته به میزان داراییهای خود بداند.(لباس، جواهرات و دیگر وسایل) در برخی موارد افرادی که از این مشکل رنج میبرند دچار مشکل فقدان خودباوری نبوده و از غلط بودن رفتار خود آگاهند، ولی در مواقع بروز غم، اضطراب، تنهایی و شکست، از خرید به عنوان یک روش جایگزین برای تسکین خود بهره میبرند، این رفتار وسواسی و نسبتا غیرارادی است.
۲ مادیگرایی بیش از حد: این مشکل اغلب به دلیل اصول تربیتی دوران کودکی رخ میدهد، فرد از کودکی آموخته است که از مهمترین مساله در زندگی پول است و قادر نیست از این دیدگاه صرفنظر کند، فقر و دوران کودکی دشوار نیز میتواند به مادیگرایی افراطی منجر شود، در چنین مواردی مادیگرایی یک تکنیک صیانت از نفس است که در واقع به دلیل تجربیات تلخ کودکی به صورت ناخودآگاه در فرد نهادینه شده است.
3 اشتغال ذهنی به تصویر اجتماعی: برخی افراد پول خود را به صورت بیرویه خرج ترمیم و واسازی و اساس ساختن تصویر اجتماعی خود میکنند، فردی که دائما برای دیگران هدیه میخرد یا آنها را به صرف غذا دعوت میکند از این دسته است، دلایل این رفتار متنوع هستند از جمله: احساس گناه نسبت به دیگران و جبران بیمسوولیتیها، احساس فقدان اعتماد به نفس و تلاش برای جلب محبت دیگران از طریق عاملی بیرونی به جز شخصیت و تواناییها.
۴ استفاده از پول برای کنترل دیگران: این افراد اغلب از عقده حقارت رنج میبرند، آنها از برقراری ارتباط سالم و اعتماد به دیگران عاجزند. ریشه این مشکل اغلب به تجربیات کودکی و مدل استبدادی خانواده دوران کودکی بازمیگردد.
5 پساندازگری افراطی (خساست): برخی از اقسام خساست مستقیما از تربیت و الگوهای کودکی ناشی شدهاند، البته تمام موارد این طور نیستند، به عنوان مثال فردی که والدین خود را در کودکی به دلیل اینکه بیمار بودهاند، ولی هزینه درمان نداشتهاند، از دست داده است، در تمام طول زندگی خود در رفتاری جبرانی به پسانداز برای هزینههای ناگهانی میپردازد و به دلیل وحشت از تجربه مرگ نزدیکان به خساست دچار میشود.
یک: مشکلات رفتار مالی شخصی (که ممکن است مشکل هر کدام از طرفین باشد)
دو: مشکلات رابطه
در مقاله حاضر از مشکلات رابطه صرفنظر کرده و فقط به مشکلات دسته اول میپردازیم. اگرچه برخی از مشکلات رفتاری مالی شخصی به سادگی از درک ضعیف فرد از مسائل مالی نشات میگیرند، ولی تمام مشکلات رفتاری مالی شخصی به این سادگی نیستند، زمانی که فردی به علت درک ضعیف مالی یا مهارتهای ناچیز اقتصادی به تصمیمات غلط اقتصادی دست میزند، بخشیدن وی آسان است، همچنین فقدان اینگونه مهارتها یا دانشها اغلب مشکلی شخصیتی یا روانی نیستند و با آموزشهای تدریجی قابل حل هستند، این مسائل اغلب با گذشت و صبوری از طرف دیگران بخشیده میشوند و به اختلافات عمیق خانوادگی منجر نمیشوند، ولی دستهای از رفتارهای مالی شخصی هستند که بسیار پیچیدهترند. این دسته از مشکلات که اغلب از سنین کودکی ایجاد میشوند، به سادگی با آموزش قابل حل نیستند و علل و زمینههای روانی و شخصیتی مفصلی در زندگی فرد دارند، برخی از مهمترین این مشکلات که محققان معتقدند به بروز اختلافات عمیق خانوادگی منجر میشوند، عبارتند از:
1 مشکل خرید افراطی یا اعتیاد به خرید: این مشکل ممکن است به دلایل متنوعی ایجاد شود، از جمله آنکه خودباوری شخص پایین بوده، یا آنکه شخص ارزش خود را وابسته به میزان داراییهای خود بداند.(لباس، جواهرات و دیگر وسایل) در برخی موارد افرادی که از این مشکل رنج میبرند دچار مشکل فقدان خودباوری نبوده و از غلط بودن رفتار خود آگاهند، ولی در مواقع بروز غم، اضطراب، تنهایی و شکست، از خرید به عنوان یک روش جایگزین برای تسکین خود بهره میبرند، این رفتار وسواسی و نسبتا غیرارادی است.
۲ مادیگرایی بیش از حد: این مشکل اغلب به دلیل اصول تربیتی دوران کودکی رخ میدهد، فرد از کودکی آموخته است که از مهمترین مساله در زندگی پول است و قادر نیست از این دیدگاه صرفنظر کند، فقر و دوران کودکی دشوار نیز میتواند به مادیگرایی افراطی منجر شود، در چنین مواردی مادیگرایی یک تکنیک صیانت از نفس است که در واقع به دلیل تجربیات تلخ کودکی به صورت ناخودآگاه در فرد نهادینه شده است.
3 اشتغال ذهنی به تصویر اجتماعی: برخی افراد پول خود را به صورت بیرویه خرج ترمیم و واسازی و اساس ساختن تصویر اجتماعی خود میکنند، فردی که دائما برای دیگران هدیه میخرد یا آنها را به صرف غذا دعوت میکند از این دسته است، دلایل این رفتار متنوع هستند از جمله: احساس گناه نسبت به دیگران و جبران بیمسوولیتیها، احساس فقدان اعتماد به نفس و تلاش برای جلب محبت دیگران از طریق عاملی بیرونی به جز شخصیت و تواناییها.
۴ استفاده از پول برای کنترل دیگران: این افراد اغلب از عقده حقارت رنج میبرند، آنها از برقراری ارتباط سالم و اعتماد به دیگران عاجزند. ریشه این مشکل اغلب به تجربیات کودکی و مدل استبدادی خانواده دوران کودکی بازمیگردد.
5 پساندازگری افراطی (خساست): برخی از اقسام خساست مستقیما از تربیت و الگوهای کودکی ناشی شدهاند، البته تمام موارد این طور نیستند، به عنوان مثال فردی که والدین خود را در کودکی به دلیل اینکه بیمار بودهاند، ولی هزینه درمان نداشتهاند، از دست داده است، در تمام طول زندگی خود در رفتاری جبرانی به پسانداز برای هزینههای ناگهانی میپردازد و به دلیل وحشت از تجربه مرگ نزدیکان به خساست دچار میشود.
ارسال نظر