باید به سمت تئاتر خصوصی حرکت کنیم - ۳۰ شهریور ۹۱
آزاده سهرابی
رضا حداد از معدود تهیهکنندگان و کارگردانان تئاتر است که با وجود داشتن یک کمپانی و جدیتش در ساخت یک سالن تئاتر سعی دارد در مسیر حرفهای رسیدن به تئاتر خصوصی گام بردارد. تئاتری که به گمان او با آنچه امروز بسیاری از مسوولان از این واژه در ذهن میپرورانند متفاوت است. گپ کوتاه ما را با او که چند ماه قبل با اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» در ایرانشهر رکورد تماشاگر را زد، پیرامون همین موضوع بخوانید. آقای حداد آیا میتوانیم بگوییم این روزها با تئاتر خصوصی فاصله کمتری داریم؟ به هر حال سالها است مدام داریم دربارهاش حرف میزنیم و برایش سمینار برگزار میکنیم.
رضا حداد از معدود تهیهکنندگان و کارگردانان تئاتر است که با وجود داشتن یک کمپانی و جدیتش در ساخت یک سالن تئاتر سعی دارد در مسیر حرفهای رسیدن به تئاتر خصوصی گام بردارد. تئاتری که به گمان او با آنچه امروز بسیاری از مسوولان از این واژه در ذهن میپرورانند متفاوت است. گپ کوتاه ما را با او که چند ماه قبل با اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» در ایرانشهر رکورد تماشاگر را زد، پیرامون همین موضوع بخوانید. آقای حداد آیا میتوانیم بگوییم این روزها با تئاتر خصوصی فاصله کمتری داریم؟ به هر حال سالها است مدام داریم دربارهاش حرف میزنیم و برایش سمینار برگزار میکنیم.
آزاده سهرابی
رضا حداد از معدود تهیهکنندگان و کارگردانان تئاتر است که با وجود داشتن یک کمپانی و جدیتش در ساخت یک سالن تئاتر سعی دارد در مسیر حرفهای رسیدن به تئاتر خصوصی گام بردارد. تئاتری که به گمان او با آنچه امروز بسیاری از مسوولان از این واژه در ذهن میپرورانند متفاوت است. گپ کوتاه ما را با او که چند ماه قبل با اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» در ایرانشهر رکورد تماشاگر را زد، پیرامون همین موضوع بخوانید. آقای حداد آیا میتوانیم بگوییم این روزها با تئاتر خصوصی فاصله کمتری داریم؟ به هر حال سالها است مدام داریم دربارهاش حرف میزنیم و برایش سمینار برگزار میکنیم.
اتفاقا فاصلهمان با تئاتر خصوصی خیلی زیاد است. تئاتر خصوصی دو شاخصه اصلی دارد. یکی داشتن سالنهای تئاتر مستقل و دوم وجود کمپانیها و گروههای حرفهای. در حال حاضر تک و توک گروه داریم که به معنای حرفهای کار تئاتر انجام دهند، سالن خصوصی هم که نداریم.
با این همه نیت برای رسیدن به تئاتر خصوصی چرا به مقدمات آن نزدیک هم نمیشویم؟
در حقیقت مشکل این است که دولتمردان ما و کسانی که مسوولیت دارند نمیخواهند این اتفاق بیفتد وگرنه سعی میکردند شرایط را فراهم کنند. ببینید وقتی حرف از خصوصیسازی میزنیم معنیاش این نیست که شهرداری و دولت سوبسیدش را به تئاتر قطع کند یا این شکلی که الان دوستان فکر میکنند هر گروهی برود خودش پول هزینههایش را از گیشه دربیاورد. حتی این هم درست نیست که سوبسید را امروزه به اجراها میدهند. یعنی به یک تئاتر خاص سوبسید میدهند که برود اجرایی داشته باشد. در همه جای دنیا سوبسید را در طول سال به گروهها و کمپانیهای تئاتر میدهند و آنها هم موظف میشوند در قبال آن در طول سال تولید تئاتر داشته باشند و آن وقت تصمیم میگیرند از چه کارگردانی دعوت کنند برای اجرا. یا چگونه آن را هزینه کنند. اصلا در همه جا کمپانیهای تجاری به جای پرداخت مالیات به ورزش و هنر و فرهنگ و هنر کمک کنند اما چرا این مساله با اینکه قانون ما هم هست اتفاق نمیافتد؟
اینکه میگویید گروهها قرار نیست در مدل خصوصی خودشان درآمد خودشان را کسب کنند آیا در هیچ جا این اتفاق نمیافتد؟
باز این مدل هم تعریف دارد ولی به آن تئاتر خصوصی نمیگویند میگویند تئاتر تجاری. الان در کشور خود ما هم این مدل هست. به بد و خوبش کاری ندارم اما یک تئاتر تجربی مثلا که نمیتواند از همان ابتدا تشخیص بدهد با مخاطب گسترده ارتباط برقرار میکند یا نه.
همه این چیزهایی که میگویم در دنیا مدلش وجود دارد. ما قرار نیست چیزی را اختراع کنیم فقط کافی است الگوهای جهانی را بومیسازی کنیم. اینجا به نظر میرسد جدیتی برای رفتن به سمت تئاتر خصوصی نداریم.
شما که صاحب یک کمپانی هستید و تصمیم به ساخت یک سالن هم گرفتهاید آیا از آخرین اجرای نمایشتان در ایرانشهر راضی بودید؟ یعنی گیشه توانست جواب هزینههای شما را بدهد؟
کسانی که امروز در تئاتر کار میکنند به نظرم برای سود نمیآیند. ما در ایرانشهر چون سالن از خودمان نبود بزرگترین ضررمان این بود که ۳۰ هزار تماشاگری که آمدند و کار را دیدند و نمایش را تبدیل به پرفروشترین نمایش تئاتر کردند بدون اینکه ما بتوانیم آنها را ساماندهی کنیم و به عنوان تماشاگر کارهای بعدیمان نگاه داریم پراکنده شدند. یعنی چون سالن از خود ما نبود هیچ بازاریابی روی آنها نتوانستیم انجام دهیم.
از طرف دیگر اگر ما صاحب کمپانی آفتاب نبودیم طبعا نمیتوانستیم بدون پشتوانه کار را اجرا کنیم. باز هم تاکید میکنم که داشتن سالن بزرگترین معضل تئاتر امروز ماست. باید سالنها به بخش خصوصی واگذار شود و شرایط دریافت وام و بازاریابی و تبلیغات برایشان فراهم شود تا بتوانیم صاحب تئاتر مستقل و سلایق مختلف و رونق تئاتر باشیم. هم به لحاظ اقتصادی و هم تفکری.
سالنی که ساخت آن را در باغ هنر قرار بود آغاز کنید چه شد؟
گویا شورایاری به آن معترض است و در همین هفته با شهردار منطقه قراری داریم با آقای سرسنگی که بسیار به ما کمک کرد تا ببینیم اگر این زمین را در اختیارمان نمیگذارند در جای دیگری کلنگ احداثش را بزنیم اما حتما این اتفاق خواهد افتاد.
رضا حداد از معدود تهیهکنندگان و کارگردانان تئاتر است که با وجود داشتن یک کمپانی و جدیتش در ساخت یک سالن تئاتر سعی دارد در مسیر حرفهای رسیدن به تئاتر خصوصی گام بردارد. تئاتری که به گمان او با آنچه امروز بسیاری از مسوولان از این واژه در ذهن میپرورانند متفاوت است. گپ کوتاه ما را با او که چند ماه قبل با اجرای نمایش «آمدیم نبودید رفتیم» در ایرانشهر رکورد تماشاگر را زد، پیرامون همین موضوع بخوانید. آقای حداد آیا میتوانیم بگوییم این روزها با تئاتر خصوصی فاصله کمتری داریم؟ به هر حال سالها است مدام داریم دربارهاش حرف میزنیم و برایش سمینار برگزار میکنیم.
اتفاقا فاصلهمان با تئاتر خصوصی خیلی زیاد است. تئاتر خصوصی دو شاخصه اصلی دارد. یکی داشتن سالنهای تئاتر مستقل و دوم وجود کمپانیها و گروههای حرفهای. در حال حاضر تک و توک گروه داریم که به معنای حرفهای کار تئاتر انجام دهند، سالن خصوصی هم که نداریم.
با این همه نیت برای رسیدن به تئاتر خصوصی چرا به مقدمات آن نزدیک هم نمیشویم؟
در حقیقت مشکل این است که دولتمردان ما و کسانی که مسوولیت دارند نمیخواهند این اتفاق بیفتد وگرنه سعی میکردند شرایط را فراهم کنند. ببینید وقتی حرف از خصوصیسازی میزنیم معنیاش این نیست که شهرداری و دولت سوبسیدش را به تئاتر قطع کند یا این شکلی که الان دوستان فکر میکنند هر گروهی برود خودش پول هزینههایش را از گیشه دربیاورد. حتی این هم درست نیست که سوبسید را امروزه به اجراها میدهند. یعنی به یک تئاتر خاص سوبسید میدهند که برود اجرایی داشته باشد. در همه جای دنیا سوبسید را در طول سال به گروهها و کمپانیهای تئاتر میدهند و آنها هم موظف میشوند در قبال آن در طول سال تولید تئاتر داشته باشند و آن وقت تصمیم میگیرند از چه کارگردانی دعوت کنند برای اجرا. یا چگونه آن را هزینه کنند. اصلا در همه جا کمپانیهای تجاری به جای پرداخت مالیات به ورزش و هنر و فرهنگ و هنر کمک کنند اما چرا این مساله با اینکه قانون ما هم هست اتفاق نمیافتد؟
اینکه میگویید گروهها قرار نیست در مدل خصوصی خودشان درآمد خودشان را کسب کنند آیا در هیچ جا این اتفاق نمیافتد؟
باز این مدل هم تعریف دارد ولی به آن تئاتر خصوصی نمیگویند میگویند تئاتر تجاری. الان در کشور خود ما هم این مدل هست. به بد و خوبش کاری ندارم اما یک تئاتر تجربی مثلا که نمیتواند از همان ابتدا تشخیص بدهد با مخاطب گسترده ارتباط برقرار میکند یا نه.
همه این چیزهایی که میگویم در دنیا مدلش وجود دارد. ما قرار نیست چیزی را اختراع کنیم فقط کافی است الگوهای جهانی را بومیسازی کنیم. اینجا به نظر میرسد جدیتی برای رفتن به سمت تئاتر خصوصی نداریم.
شما که صاحب یک کمپانی هستید و تصمیم به ساخت یک سالن هم گرفتهاید آیا از آخرین اجرای نمایشتان در ایرانشهر راضی بودید؟ یعنی گیشه توانست جواب هزینههای شما را بدهد؟
کسانی که امروز در تئاتر کار میکنند به نظرم برای سود نمیآیند. ما در ایرانشهر چون سالن از خودمان نبود بزرگترین ضررمان این بود که ۳۰ هزار تماشاگری که آمدند و کار را دیدند و نمایش را تبدیل به پرفروشترین نمایش تئاتر کردند بدون اینکه ما بتوانیم آنها را ساماندهی کنیم و به عنوان تماشاگر کارهای بعدیمان نگاه داریم پراکنده شدند. یعنی چون سالن از خود ما نبود هیچ بازاریابی روی آنها نتوانستیم انجام دهیم.
از طرف دیگر اگر ما صاحب کمپانی آفتاب نبودیم طبعا نمیتوانستیم بدون پشتوانه کار را اجرا کنیم. باز هم تاکید میکنم که داشتن سالن بزرگترین معضل تئاتر امروز ماست. باید سالنها به بخش خصوصی واگذار شود و شرایط دریافت وام و بازاریابی و تبلیغات برایشان فراهم شود تا بتوانیم صاحب تئاتر مستقل و سلایق مختلف و رونق تئاتر باشیم. هم به لحاظ اقتصادی و هم تفکری.
سالنی که ساخت آن را در باغ هنر قرار بود آغاز کنید چه شد؟
گویا شورایاری به آن معترض است و در همین هفته با شهردار منطقه قراری داریم با آقای سرسنگی که بسیار به ما کمک کرد تا ببینیم اگر این زمین را در اختیارمان نمیگذارند در جای دیگری کلنگ احداثش را بزنیم اما حتما این اتفاق خواهد افتاد.
ارسال نظر