نمایش از کجا شروع شد؟ - ۳۰ شهریور ۹۱
هادی شهابیان
درباره تاریخچه نمایش در ایران کتابهای زیادی وجود ندارد و تمام داشتههای ما به چند کتاب محدود میشود. چند کتاب که تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند. تئاتر کلمهای یونانی به معنی آوا و صداست و در اصل این کلمه مشتق از واژه تاترون (theateron) است که جزء اول آن به معنی تماشا کردن یا محل تماشا و مشاهده است و جزء دومش به معنی بزنر. میگویند یونانیها خدایی داشتند که به خاطر آن هرسال بز میکشتند ودر همان محل هم نمایش اجرا میکردند و همین اتفاق باعث شد تا این کلمه شکل بگیرد.
درباره تاریخچه نمایش در ایران کتابهای زیادی وجود ندارد و تمام داشتههای ما به چند کتاب محدود میشود. چند کتاب که تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند. تئاتر کلمهای یونانی به معنی آوا و صداست و در اصل این کلمه مشتق از واژه تاترون (theateron) است که جزء اول آن به معنی تماشا کردن یا محل تماشا و مشاهده است و جزء دومش به معنی بزنر. میگویند یونانیها خدایی داشتند که به خاطر آن هرسال بز میکشتند ودر همان محل هم نمایش اجرا میکردند و همین اتفاق باعث شد تا این کلمه شکل بگیرد.
هادی شهابیان
درباره تاریخچه نمایش در ایران کتابهای زیادی وجود ندارد و تمام داشتههای ما به چند کتاب محدود میشود. چند کتاب که تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند. تئاتر کلمهای یونانی به معنی آوا و صداست و در اصل این کلمه مشتق از واژه تاترون (theateron) است که جزء اول آن به معنی تماشا کردن یا محل تماشا و مشاهده است و جزء دومش به معنی بزنر. میگویند یونانیها خدایی داشتند که به خاطر آن هرسال بز میکشتند ودر همان محل هم نمایش اجرا میکردند و همین اتفاق باعث شد تا این کلمه شکل بگیرد. «تئاتر» یک هنر دراماتیک است و پنج قرن قبل از میلاد مسیح در آتن و روم به وجود آمد و سپس در قرون وسطی، رنسانس و بعدها در عصر چدید اروپا ادامه یافت. بسیاری از محققان معتقدند سرچشمه تئاتر از آیینهاست.
پیشینه تئاتر به رقصهای اولیه بشر به هنگام جادوی طبیعت و حیوانات باز میگردد و بشر با انجام این حرکات نمایشی سعی در تسخیر نیروهایی داشت که هدایتشان در دست او نبود. منابعی که در دسترس قرار دارد تاریخ نمایش در ایران را بر پایه حدس و گمان در اختیار مخاطب قرار میدهد وسند مکتوب وقابل استنادی در این باره وجود ندارد. شاید یکی از روشنترین مدارک قابل استناد در مورد وجود نمایش در ایران کتاب «تاریخ بخارا» باشد که در سال ٥٢٢ توسط ابونصر قبادی به فارسی ترجمه شده که در آن از تعزیه مردم بخارا بر مرگ سیاوش سخن میرود: «مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحههاست، چنانکه در همه ولایتها معروف است و مطربان آن را سرود ساختهاند و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از سه هزار سال است...» همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه اسکندر همراه سپاه خود تعدادی نمایشگر نیز آورده است (حدود ٣٢٣ قبل از میلاد) و روایات دیگر حاکی از آن است که در این دوره تماشاخانههایی در همدان و کرمان وجود داشته است که احتمالا بعدها بهدست ساسانیان ویران شده است.
درباره تاریخچه نمایش در ایران کتابهای زیادی وجود ندارد و تمام داشتههای ما به چند کتاب محدود میشود. چند کتاب که تعدادشان از انگشتان یک دست هم تجاوز نمیکند. تئاتر کلمهای یونانی به معنی آوا و صداست و در اصل این کلمه مشتق از واژه تاترون (theateron) است که جزء اول آن به معنی تماشا کردن یا محل تماشا و مشاهده است و جزء دومش به معنی بزنر. میگویند یونانیها خدایی داشتند که به خاطر آن هرسال بز میکشتند ودر همان محل هم نمایش اجرا میکردند و همین اتفاق باعث شد تا این کلمه شکل بگیرد. «تئاتر» یک هنر دراماتیک است و پنج قرن قبل از میلاد مسیح در آتن و روم به وجود آمد و سپس در قرون وسطی، رنسانس و بعدها در عصر چدید اروپا ادامه یافت. بسیاری از محققان معتقدند سرچشمه تئاتر از آیینهاست.
پیشینه تئاتر به رقصهای اولیه بشر به هنگام جادوی طبیعت و حیوانات باز میگردد و بشر با انجام این حرکات نمایشی سعی در تسخیر نیروهایی داشت که هدایتشان در دست او نبود. منابعی که در دسترس قرار دارد تاریخ نمایش در ایران را بر پایه حدس و گمان در اختیار مخاطب قرار میدهد وسند مکتوب وقابل استنادی در این باره وجود ندارد. شاید یکی از روشنترین مدارک قابل استناد در مورد وجود نمایش در ایران کتاب «تاریخ بخارا» باشد که در سال ٥٢٢ توسط ابونصر قبادی به فارسی ترجمه شده که در آن از تعزیه مردم بخارا بر مرگ سیاوش سخن میرود: «مردمان بخارا را در کشتن سیاوش نوحههاست، چنانکه در همه ولایتها معروف است و مطربان آن را سرود ساختهاند و قوالان آن را گریستن مغان خوانند و این سخن زیادت از سه هزار سال است...» همچنین شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه اسکندر همراه سپاه خود تعدادی نمایشگر نیز آورده است (حدود ٣٢٣ قبل از میلاد) و روایات دیگر حاکی از آن است که در این دوره تماشاخانههایی در همدان و کرمان وجود داشته است که احتمالا بعدها بهدست ساسانیان ویران شده است.
ارسال نظر