دزدان دریایی هالیوود - ۲۲ تیر ۹۱
حمید سلیمی
آشفته بازار سینما، سالها است در استحالهای تدریجی بدل به صنعتی پولساز و ثروت پرور شده که گردش مالیاش طی سال، حیرتانگیز است. از این خوان گسترده، هرکس سهمی میبرد و به فراخور حال و موقعیتی که دارد، لقمهای بر میچیند. این سفره حالا دیگر آن قدر وسیع و پربرکت است که گویی رمز غار گنج علاءالدین همین واژه سینما بوده و گنجینه بی پایان مال و منال و مقام، سینماگران را به اوج برده است. میان نامدارهای سینما، کم نیستند کسانی که بار خود را بستهاند و به رفاه حداکثری و تمول مطلق رسیدهاند.
آشفته بازار سینما، سالها است در استحالهای تدریجی بدل به صنعتی پولساز و ثروت پرور شده که گردش مالیاش طی سال، حیرتانگیز است. از این خوان گسترده، هرکس سهمی میبرد و به فراخور حال و موقعیتی که دارد، لقمهای بر میچیند. این سفره حالا دیگر آن قدر وسیع و پربرکت است که گویی رمز غار گنج علاءالدین همین واژه سینما بوده و گنجینه بی پایان مال و منال و مقام، سینماگران را به اوج برده است. میان نامدارهای سینما، کم نیستند کسانی که بار خود را بستهاند و به رفاه حداکثری و تمول مطلق رسیدهاند.
حمید سلیمی
آشفته بازار سینما، سالها است در استحالهای تدریجی بدل به صنعتی پولساز و ثروت پرور شده که گردش مالیاش طی سال، حیرتانگیز است. از این خوان گسترده، هرکس سهمی میبرد و به فراخور حال و موقعیتی که دارد، لقمهای بر میچیند. این سفره حالا دیگر آن قدر وسیع و پربرکت است که گویی رمز غار گنج علاءالدین همین واژه سینما بوده و گنجینه بی پایان مال و منال و مقام، سینماگران را به اوج برده است. میان نامدارهای سینما، کم نیستند کسانی که بار خود را بستهاند و به رفاه حداکثری و تمول مطلق رسیدهاند. پس با چندنفر از اعضای باشگاه میلیاردرها آشنا شوید...
آرنولد شوارتزنگر
تعجب کردید؟ خب اشتباه کردید! اتفاقا فهرست ما با همین آقای عضله شروع میشود. فرماندار سابق کالیفرنیا که این روزها سفت و سخت درگیر تلاشی بیوقفه برای سناتور شدن است، کار خود را در آمریکا از نگهبانی یک باشگاه شبانه بدنام در لاس وگاس شروع کرد. اتریشی مهاجری بود که به لطف قامت ورزیده، لهجه بسیار بد و شیوه منحصر به فرد واکنش نشان دادن با صورت، برای وگاسی ها جذاب بود. دو سال بعد او در بیست و یک سالگی به صورت جدی ورزش پرورش اندام را دنبال کرد و با حمایت مستقیم کمپانی نایک موفق شد مقام قهرمانی این رشته را کسب کند. در همین گیر و دار و بعد از این که حضور او در تبلیغهای نایک، به شدت مورد اقبال قرار گرفت، هالیوود او را برای ایفای نقش «کونان بربر» انتخاب کرد و بقیه داستان را هم که خوب میدانید.
آرنولد که حالا دیگر بدل به برندی پولساز شده، عمده ثروت خود را در ساخت و ساز ویلاهای ارزان قیمت در ساحلهای آمریکا و برزیل سرمایهگذاری کرده است. او همچنین از سهامداران عمده مجموعه هتلهای زنجیرهای هیلتون، کمپانی نایکی و مک دونالد است. شوارتزنگر سالها است بین ثروتمندان، جایگاهی تثبیت شده دارد.
جورج لوکاس
نابغهای که اسپیلبرگ یک بار گفته در تمام دنیا فقط به او حسادت میکند. خالق پیچیدهترین و عظیمترین نوآوریهای تکنیکی سینما، کسی که از سادهترین راه رشد کرد و تبدیل شد به نمادی از پیشرفت تکنیکی سینما. لوکاس بعد از پایان تحصیل در یو.سی.ال.ای، دوره کارآموزی خود را در یک شرکت تولید کلیپهای تبلیغاتی گذراند و نابغه بودنش از همانجا شروع شد. ظرف دو ماه، او بدل به مدیر اجرایی شرکتی شد که بعدها بدل به یکی از موسسات فیلمسازی برتر هالیوود شد. لوکاس با خلق سری فیلمهای «جنگ ستارگان» به یک نماد و سمبل برای هالیوود تبدیل شد. همکاریاش با «استنلی کوبریک» شاهکاری مانند «اودیسه فضایی 2001» را در تاریخ سینما ثبت کرد و تلاشش برای پیشرفت همسان با نیازهای بشر، سینمای سه بعدی را آفرید.
لوکاس حالا یکی از ثروتمندترین هنرمندان دنیاست. او یکی از شرکتهای بازرگانی بزرگ آمریکا را هم اداره میکند که در خرید و فروش سهام بورس و نفت فعال است. لوکاس زندگی شخصی خود را همیشه در ابهام نگه داشته و کسی نمیداند آقای میلیاردر چگونه سرگرم میشود. فقط یک بار با یک قایق تفریحی دو و نیم میلیون پوندی - مجهز به مین یاب و محفظه شنا در عمق بیش از هشتاد متر ! - خودنمایی کرد.
استیون اسپیلبرگ
بعد از لوکاس باید به یار دیرین او هم بپردازیم. دانشجوی ریشوی بداخلاقی که در جوانی یک شورشی تمام عیار بود که با تمام جنبشهای اجتماعی همکاری میکرد، بعد از مشارکت در به هم ریختن سخنرانی یکی از کاندیداهای سنا، دو شب بازداشت شد و انگار طی این دو روز، این شورشی نوزده ساله ناگهان پخته شد.
اسپیلبرگ بلافاصله بعد از پایان درس، با فیلمی به نام «دوئل» که به عنوان پایان نامه تحصیلش ساخت، استعداد ستودنی خود را عیان کرد و در همان روزها بود که آشنایی او با جورج لوکاس و بعدتر با استنلی کوبریک، ذهن استیون را آماده اوجگیری کرد. اسپیلبرگ که همیشه معتمد کوبریک کبیر بود، با همکاری لوکاس یکی از بهترین ژانرهای سینمایی را دوباره به اوج رساند، فانتزیهای فضایی او - «ئی.تی» و «برخورد نزدیک از نوع سوم» - به سرعت استیون را بدل به یکی از موفقترین چهرهها کرد و راه موفقیت او شروع شد، راهی که هنوز هم ادامه دارد.
اسپیلبرگ که یک قصر رویایی در حاشیه شهر را برای اقامت انتخاب کرده، بیشتر ثروت خود را صرف سرمایهگذاری در بورس نفتخام و البته کمپانی اپل کرده است. او که به حیوانات نادر علاقه بسیاری دارد، در سال ۲۰۰۵ یک اسب پونی صورتی رنگ را با قیمت سیصد هزاردلار خرید که موجب جنجالهای فراوانی شد. اسپیلبرگ، از جمله شرکای اصلی روبرت مرداک هم هست و سرمایهگذاریهای مشترک آنها قدمت و گستردگی زیادی دارد.
جیمز کامرون
خالق «تایتانیک»، «ترمیناتور» و «آواتار». معرفی کاملی بود؟ نه؟ جیمز کامرون که کار سینما را از دستیاری فیلمبردار شروع کرد، با ساخت یک فیلم کوتاه در باره ماهیهای «پیرانا» - گوشتخوار - کاندید اسکار شد و بلافاصله بدل به یکی از مهمترین فیلمسازان هالیوود شد. کامرون که بی شک یکی از استوانههای اصلی تجاری هالیوود بوده و هست، با هوشی مفرط همیشه چندگام جلوتر از بقیه شیوه کسب موفقیت را تشخیص داده است. وقتی او شروع به ساخت «ترمیناتور» کرد، کسی حاضر نشد در فیلمش نقش منفی - خود ترمیناتور - را بازی کند. شش بازیگر پیشنهاد او را رد کردند و او در نهایت به آرنولد رسید اما نتیجه حیرت انگیز بود و این خلق نتایج حیرت انگیز، تبحری همیشگی در کامرون است.
کامرون که دیوانه وار تجربههای جدید را دوست دارد، یک شرکت توریستی بزرگ را اداره میکند که بیش از دوهزار و پانصد کارمند و نزدیک به سیصد شعبه در سراسر دنیا دارد و صد البته او دل مشغولیهای اقتصادی دیگری هم دارد. از جمله سرمایهگذاری در ساختوسازهای صنعتی در آمریکای مرکزی، که سودی هنگفت برایش به همراه دارد. کامرون که برای سفر به ماه ثبت نام کرده و از معدود کسانی است که در عمق اقیانوس غوطه ور شده، بیش از نیمی از ثروت خود را هنگام متارکه با «کاترین بیگلو» به او بخشید و با این وجود هنوز هم در زمره ثروتمندان هالیوودی است.
تیم برتون
آقای مرموز که کسی نمیداند او چه میکند. کارگردان فرم گرا و متفاوتی که بی شک نماد سینمای پست مدرن است. او که در خانوادهای ورشکسته و فقیر بزرگ شده بود، در نوجوانی کسب ثروت را آغاز کرد و با جمع آوری یک کلکسیون از پروانههای کمیاب در دل جنگلها، فعالیت سه ماهه خود را با فروش این کلکسیون با قیمت بسیار گزاف بدل به یک تجارت سودمند کرد!!!
برتون که سینمایی خاص دارد و همیشه مخاطبان خود را داشته و دارد، با تاسیس کمپانی فیلمسازی خودش و ارائه سریالهای فانتزی انیمیشن بسیار پرفروش به سرعت ثروتمند شد. برتون که بسیار عجیب و مرموز زندگی میکند، بدون این که کسی بداند فعالیتهای اقتصادی او چه هستند، همیشه در زمره دارندگان بالاترین درآمد در میان هالیوودیها بوده است. او البته فعالیتهای خیرخواهانهای را هم به ویژه در سودان و سومالی انجام داده و برخی سرمایهگذاریهای خود را هم در مناطق فقیرنشین شهرهای کوچک آمریکا انجام میدهد. با این همه کسی نمیداند سرمایه تیم برتون کجا افزوده میشود.
برتون با صرف هزینهای بسیار سنگین، استودیوی خود را با نمایی گوتیک تزیین کرده است. او همچنین با پرداخت مبلغی که هرگز معلوم نشد چقدر بوده، یک شب در کاخ دراکولا در رومانی خوابیده است!!! آقای عجیب، همیشه مرموز بوده و هست و خواهد بود.
جانی دپ
لقبی که به او دادهاند گویای همه چیز هست: تارزان! در جنگل هالیوود، او همیشه ساز خود را زده و به سبک و سیاق دلخواه خود زندگی و رفتار کرده و میکند. دپ که از سال 2004 تاکنون همیشه بین پنج نفر اول فهرست پردرآمدهای هالیوود بوده، زندگی پرفراز و نشیبی دارد که به قول خودش فیلمنامه کاملی است برای یک فیلم زندگی نامهای.
دپ که بازیگر نقشهای کوچک و بسیار بیاهمیت بود، با اعتماد تیم برتون و اصرار برای سپردن نقش اصلی شاهکاری مثل «ادوارد دست قیچی» به او، ناگهان دروازههای موفقیت را به روی خود گشوده دید و پر کشید. برتون درباره اصرارش به انتخاب دپ گفته بود او غمگینترین چشمان دنیا را دارد.
دپ سالهایی متمادی است در حال درو کردن پول است اما نکته جالب درباره این بازیگر جذاب و بسیار محبوب، شیوه زندگی شخصی اوست. او دور از هالیوود در جزیرهای در جنوب فرانسه زندگی میکند و از زندگی شخصی او تقریبا هیچ اطلاعاتی موجود نیست. یک جمله بینظیر هم دارد که گفته فیلمی بازی نمیکنم که اگر بچهام دید، خجالت بکشم!
عمده ثروت او خرج جزیره خریدن و ساختن یک برج - ویلای زیبا شده است، اما او همچنین در صنایعی نظیر خودروسازی ( سهام دار BMW و AUDI ) و مد و... هم فعالیت دارد. همکاری هنریاش با برتون هم که کم سودآور نیست. دپ هم یکی از میلیاردرهای هالیوود است که البته بر خلاف خیلیها هنوز جنبه سادگی خود را حفظ کرده است.
تام کروز
توضیح زیادی نمیخواهد. تهیهکننده، بازیگر، سرمایهگذار موفق هالیوود. بیش از ده سال است او در فهرست پردرآمدها قرار دارد. فوکس و تایم بارها او را به عنوان چهره اقتصادی برتر سینمای سال انتخاب کردهاند.
کروز که با ایفای نقش در فیلمهای اکشن وارد سینمای هالیوود شد، سرعتی بیهمتا داشت و چنان اوجی گرفت که حالا بدل به نماد و نمونهای از موفقیت شده است. وقتی در سال 2003 عکسش رو جلد تایم رفت و چهره برگزیده سال شد در مصاحبهای گفت که خودش میدانسته این اتفاق برایش میافتد و هیچ حس خاصی ندارد!
تام کروز که گزینه همه کارگردانهای هالیوودی است، چند سالی است بیشتر درگیر فعالیتهای اقتصادی سینمایی است تا هنرمند بودن صرف. بسیاری از فیلمهای پرفروش سالهای اخیر با سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم او ساخته میشوند و این سبب شده او یکی از ثروتمندترین فعالان اقتصادی کشور آمریکا باشد. او که در بورس، هتلداری، خطوط پروازی داخلی، مسابقات فرمول یک، رقابتهای بیسبال سراسری آمریکای شمالی و... سرمایهگذاریهای متعددی کرده، یکی از فعالترین موسسات خیریه آمریکا را هم اداره میکند. موسسهای که بسیار محبوب و پرطرفدار هست. او همچنین در میشیگان یک مرکز آموزشی رایگان برای مهاجران رنگین پوست تاسیس کرده که حالا دیگر یکی از مراکز آموزشی معتبر دنیاست.
دلمشغولی بزرگ تام کروز را پرواز با هلیکوپتر در ارتفاعات آلپ میدانند. یک بار هم نزدیک بود این تفریح کار دستش بدهد که به لطف مهارت در فرود نجات یافت.
این اسمها فقط بخشی از اعضای باشگاه میلیاردرهای هالیوود است. هالیوود یک بنگاه اقتصادی بزرگ است، سرزمینی که دلار حرف اول را در آن میزند.
آشفته بازار سینما، سالها است در استحالهای تدریجی بدل به صنعتی پولساز و ثروت پرور شده که گردش مالیاش طی سال، حیرتانگیز است. از این خوان گسترده، هرکس سهمی میبرد و به فراخور حال و موقعیتی که دارد، لقمهای بر میچیند. این سفره حالا دیگر آن قدر وسیع و پربرکت است که گویی رمز غار گنج علاءالدین همین واژه سینما بوده و گنجینه بی پایان مال و منال و مقام، سینماگران را به اوج برده است. میان نامدارهای سینما، کم نیستند کسانی که بار خود را بستهاند و به رفاه حداکثری و تمول مطلق رسیدهاند. پس با چندنفر از اعضای باشگاه میلیاردرها آشنا شوید...
آرنولد شوارتزنگر
تعجب کردید؟ خب اشتباه کردید! اتفاقا فهرست ما با همین آقای عضله شروع میشود. فرماندار سابق کالیفرنیا که این روزها سفت و سخت درگیر تلاشی بیوقفه برای سناتور شدن است، کار خود را در آمریکا از نگهبانی یک باشگاه شبانه بدنام در لاس وگاس شروع کرد. اتریشی مهاجری بود که به لطف قامت ورزیده، لهجه بسیار بد و شیوه منحصر به فرد واکنش نشان دادن با صورت، برای وگاسی ها جذاب بود. دو سال بعد او در بیست و یک سالگی به صورت جدی ورزش پرورش اندام را دنبال کرد و با حمایت مستقیم کمپانی نایک موفق شد مقام قهرمانی این رشته را کسب کند. در همین گیر و دار و بعد از این که حضور او در تبلیغهای نایک، به شدت مورد اقبال قرار گرفت، هالیوود او را برای ایفای نقش «کونان بربر» انتخاب کرد و بقیه داستان را هم که خوب میدانید.
آرنولد که حالا دیگر بدل به برندی پولساز شده، عمده ثروت خود را در ساخت و ساز ویلاهای ارزان قیمت در ساحلهای آمریکا و برزیل سرمایهگذاری کرده است. او همچنین از سهامداران عمده مجموعه هتلهای زنجیرهای هیلتون، کمپانی نایکی و مک دونالد است. شوارتزنگر سالها است بین ثروتمندان، جایگاهی تثبیت شده دارد.
جورج لوکاس
نابغهای که اسپیلبرگ یک بار گفته در تمام دنیا فقط به او حسادت میکند. خالق پیچیدهترین و عظیمترین نوآوریهای تکنیکی سینما، کسی که از سادهترین راه رشد کرد و تبدیل شد به نمادی از پیشرفت تکنیکی سینما. لوکاس بعد از پایان تحصیل در یو.سی.ال.ای، دوره کارآموزی خود را در یک شرکت تولید کلیپهای تبلیغاتی گذراند و نابغه بودنش از همانجا شروع شد. ظرف دو ماه، او بدل به مدیر اجرایی شرکتی شد که بعدها بدل به یکی از موسسات فیلمسازی برتر هالیوود شد. لوکاس با خلق سری فیلمهای «جنگ ستارگان» به یک نماد و سمبل برای هالیوود تبدیل شد. همکاریاش با «استنلی کوبریک» شاهکاری مانند «اودیسه فضایی 2001» را در تاریخ سینما ثبت کرد و تلاشش برای پیشرفت همسان با نیازهای بشر، سینمای سه بعدی را آفرید.
لوکاس حالا یکی از ثروتمندترین هنرمندان دنیاست. او یکی از شرکتهای بازرگانی بزرگ آمریکا را هم اداره میکند که در خرید و فروش سهام بورس و نفت فعال است. لوکاس زندگی شخصی خود را همیشه در ابهام نگه داشته و کسی نمیداند آقای میلیاردر چگونه سرگرم میشود. فقط یک بار با یک قایق تفریحی دو و نیم میلیون پوندی - مجهز به مین یاب و محفظه شنا در عمق بیش از هشتاد متر ! - خودنمایی کرد.
استیون اسپیلبرگ
بعد از لوکاس باید به یار دیرین او هم بپردازیم. دانشجوی ریشوی بداخلاقی که در جوانی یک شورشی تمام عیار بود که با تمام جنبشهای اجتماعی همکاری میکرد، بعد از مشارکت در به هم ریختن سخنرانی یکی از کاندیداهای سنا، دو شب بازداشت شد و انگار طی این دو روز، این شورشی نوزده ساله ناگهان پخته شد.
اسپیلبرگ بلافاصله بعد از پایان درس، با فیلمی به نام «دوئل» که به عنوان پایان نامه تحصیلش ساخت، استعداد ستودنی خود را عیان کرد و در همان روزها بود که آشنایی او با جورج لوکاس و بعدتر با استنلی کوبریک، ذهن استیون را آماده اوجگیری کرد. اسپیلبرگ که همیشه معتمد کوبریک کبیر بود، با همکاری لوکاس یکی از بهترین ژانرهای سینمایی را دوباره به اوج رساند، فانتزیهای فضایی او - «ئی.تی» و «برخورد نزدیک از نوع سوم» - به سرعت استیون را بدل به یکی از موفقترین چهرهها کرد و راه موفقیت او شروع شد، راهی که هنوز هم ادامه دارد.
اسپیلبرگ که یک قصر رویایی در حاشیه شهر را برای اقامت انتخاب کرده، بیشتر ثروت خود را صرف سرمایهگذاری در بورس نفتخام و البته کمپانی اپل کرده است. او که به حیوانات نادر علاقه بسیاری دارد، در سال ۲۰۰۵ یک اسب پونی صورتی رنگ را با قیمت سیصد هزاردلار خرید که موجب جنجالهای فراوانی شد. اسپیلبرگ، از جمله شرکای اصلی روبرت مرداک هم هست و سرمایهگذاریهای مشترک آنها قدمت و گستردگی زیادی دارد.
جیمز کامرون
خالق «تایتانیک»، «ترمیناتور» و «آواتار». معرفی کاملی بود؟ نه؟ جیمز کامرون که کار سینما را از دستیاری فیلمبردار شروع کرد، با ساخت یک فیلم کوتاه در باره ماهیهای «پیرانا» - گوشتخوار - کاندید اسکار شد و بلافاصله بدل به یکی از مهمترین فیلمسازان هالیوود شد. کامرون که بی شک یکی از استوانههای اصلی تجاری هالیوود بوده و هست، با هوشی مفرط همیشه چندگام جلوتر از بقیه شیوه کسب موفقیت را تشخیص داده است. وقتی او شروع به ساخت «ترمیناتور» کرد، کسی حاضر نشد در فیلمش نقش منفی - خود ترمیناتور - را بازی کند. شش بازیگر پیشنهاد او را رد کردند و او در نهایت به آرنولد رسید اما نتیجه حیرت انگیز بود و این خلق نتایج حیرت انگیز، تبحری همیشگی در کامرون است.
کامرون که دیوانه وار تجربههای جدید را دوست دارد، یک شرکت توریستی بزرگ را اداره میکند که بیش از دوهزار و پانصد کارمند و نزدیک به سیصد شعبه در سراسر دنیا دارد و صد البته او دل مشغولیهای اقتصادی دیگری هم دارد. از جمله سرمایهگذاری در ساختوسازهای صنعتی در آمریکای مرکزی، که سودی هنگفت برایش به همراه دارد. کامرون که برای سفر به ماه ثبت نام کرده و از معدود کسانی است که در عمق اقیانوس غوطه ور شده، بیش از نیمی از ثروت خود را هنگام متارکه با «کاترین بیگلو» به او بخشید و با این وجود هنوز هم در زمره ثروتمندان هالیوودی است.
تیم برتون
آقای مرموز که کسی نمیداند او چه میکند. کارگردان فرم گرا و متفاوتی که بی شک نماد سینمای پست مدرن است. او که در خانوادهای ورشکسته و فقیر بزرگ شده بود، در نوجوانی کسب ثروت را آغاز کرد و با جمع آوری یک کلکسیون از پروانههای کمیاب در دل جنگلها، فعالیت سه ماهه خود را با فروش این کلکسیون با قیمت بسیار گزاف بدل به یک تجارت سودمند کرد!!!
برتون که سینمایی خاص دارد و همیشه مخاطبان خود را داشته و دارد، با تاسیس کمپانی فیلمسازی خودش و ارائه سریالهای فانتزی انیمیشن بسیار پرفروش به سرعت ثروتمند شد. برتون که بسیار عجیب و مرموز زندگی میکند، بدون این که کسی بداند فعالیتهای اقتصادی او چه هستند، همیشه در زمره دارندگان بالاترین درآمد در میان هالیوودیها بوده است. او البته فعالیتهای خیرخواهانهای را هم به ویژه در سودان و سومالی انجام داده و برخی سرمایهگذاریهای خود را هم در مناطق فقیرنشین شهرهای کوچک آمریکا انجام میدهد. با این همه کسی نمیداند سرمایه تیم برتون کجا افزوده میشود.
برتون با صرف هزینهای بسیار سنگین، استودیوی خود را با نمایی گوتیک تزیین کرده است. او همچنین با پرداخت مبلغی که هرگز معلوم نشد چقدر بوده، یک شب در کاخ دراکولا در رومانی خوابیده است!!! آقای عجیب، همیشه مرموز بوده و هست و خواهد بود.
جانی دپ
لقبی که به او دادهاند گویای همه چیز هست: تارزان! در جنگل هالیوود، او همیشه ساز خود را زده و به سبک و سیاق دلخواه خود زندگی و رفتار کرده و میکند. دپ که از سال 2004 تاکنون همیشه بین پنج نفر اول فهرست پردرآمدهای هالیوود بوده، زندگی پرفراز و نشیبی دارد که به قول خودش فیلمنامه کاملی است برای یک فیلم زندگی نامهای.
دپ که بازیگر نقشهای کوچک و بسیار بیاهمیت بود، با اعتماد تیم برتون و اصرار برای سپردن نقش اصلی شاهکاری مثل «ادوارد دست قیچی» به او، ناگهان دروازههای موفقیت را به روی خود گشوده دید و پر کشید. برتون درباره اصرارش به انتخاب دپ گفته بود او غمگینترین چشمان دنیا را دارد.
دپ سالهایی متمادی است در حال درو کردن پول است اما نکته جالب درباره این بازیگر جذاب و بسیار محبوب، شیوه زندگی شخصی اوست. او دور از هالیوود در جزیرهای در جنوب فرانسه زندگی میکند و از زندگی شخصی او تقریبا هیچ اطلاعاتی موجود نیست. یک جمله بینظیر هم دارد که گفته فیلمی بازی نمیکنم که اگر بچهام دید، خجالت بکشم!
عمده ثروت او خرج جزیره خریدن و ساختن یک برج - ویلای زیبا شده است، اما او همچنین در صنایعی نظیر خودروسازی ( سهام دار BMW و AUDI ) و مد و... هم فعالیت دارد. همکاری هنریاش با برتون هم که کم سودآور نیست. دپ هم یکی از میلیاردرهای هالیوود است که البته بر خلاف خیلیها هنوز جنبه سادگی خود را حفظ کرده است.
تام کروز
توضیح زیادی نمیخواهد. تهیهکننده، بازیگر، سرمایهگذار موفق هالیوود. بیش از ده سال است او در فهرست پردرآمدها قرار دارد. فوکس و تایم بارها او را به عنوان چهره اقتصادی برتر سینمای سال انتخاب کردهاند.
کروز که با ایفای نقش در فیلمهای اکشن وارد سینمای هالیوود شد، سرعتی بیهمتا داشت و چنان اوجی گرفت که حالا بدل به نماد و نمونهای از موفقیت شده است. وقتی در سال 2003 عکسش رو جلد تایم رفت و چهره برگزیده سال شد در مصاحبهای گفت که خودش میدانسته این اتفاق برایش میافتد و هیچ حس خاصی ندارد!
تام کروز که گزینه همه کارگردانهای هالیوودی است، چند سالی است بیشتر درگیر فعالیتهای اقتصادی سینمایی است تا هنرمند بودن صرف. بسیاری از فیلمهای پرفروش سالهای اخیر با سرمایهگذاری مستقیم یا غیرمستقیم او ساخته میشوند و این سبب شده او یکی از ثروتمندترین فعالان اقتصادی کشور آمریکا باشد. او که در بورس، هتلداری، خطوط پروازی داخلی، مسابقات فرمول یک، رقابتهای بیسبال سراسری آمریکای شمالی و... سرمایهگذاریهای متعددی کرده، یکی از فعالترین موسسات خیریه آمریکا را هم اداره میکند. موسسهای که بسیار محبوب و پرطرفدار هست. او همچنین در میشیگان یک مرکز آموزشی رایگان برای مهاجران رنگین پوست تاسیس کرده که حالا دیگر یکی از مراکز آموزشی معتبر دنیاست.
دلمشغولی بزرگ تام کروز را پرواز با هلیکوپتر در ارتفاعات آلپ میدانند. یک بار هم نزدیک بود این تفریح کار دستش بدهد که به لطف مهارت در فرود نجات یافت.
این اسمها فقط بخشی از اعضای باشگاه میلیاردرهای هالیوود است. هالیوود یک بنگاه اقتصادی بزرگ است، سرزمینی که دلار حرف اول را در آن میزند.
ارسال نظر