کلان شهرهاظرفیتهای عادلانهای برای تمامی شهروندان ندارند - ۶ مهر ۹۱
فواد شمس
عدم توانایی مالی برای پر کردن اوقات فراغت به صورت مفید و سالم، در بلند مدت تبعات جبرانناپذیری برای جامعه دارد. شهروندانی که نتوانند از پس هزینههای تفریحات سالم فرهنگی، ورزش و سفر بر بیایند، در دامن اعتیاد، ناهنجاریهایی رفتار`ی و حتی قانونشکنی خواهند افتاد. دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، بر این اعتقاد است که این روزها در شهرهای بزرگ کمتر فضایی باقی مانده است که برای همگان به صورت رایگان امکان تفریح کردن و پر کردن اوقات فراغت باقی بماند. از منظر این پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه و فقر، این خودش یک نمونه دیگر از بیعدالتی در شهرهای ناعادلانه ماست.
عدم توانایی مالی برای پر کردن اوقات فراغت به صورت مفید و سالم، در بلند مدت تبعات جبرانناپذیری برای جامعه دارد. شهروندانی که نتوانند از پس هزینههای تفریحات سالم فرهنگی، ورزش و سفر بر بیایند، در دامن اعتیاد، ناهنجاریهایی رفتار`ی و حتی قانونشکنی خواهند افتاد. دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، بر این اعتقاد است که این روزها در شهرهای بزرگ کمتر فضایی باقی مانده است که برای همگان به صورت رایگان امکان تفریح کردن و پر کردن اوقات فراغت باقی بماند. از منظر این پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه و فقر، این خودش یک نمونه دیگر از بیعدالتی در شهرهای ناعادلانه ماست.
فواد شمس
عدم توانایی مالی برای پر کردن اوقات فراغت به صورت مفید و سالم، در بلند مدت تبعات جبرانناپذیری برای جامعه دارد. شهروندانی که نتوانند از پس هزینههای تفریحات سالم فرهنگی، ورزش و سفر بر بیایند، در دامن اعتیاد، ناهنجاریهایی رفتار`ی و حتی قانونشکنی خواهند افتاد. دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، بر این اعتقاد است که این روزها در شهرهای بزرگ کمتر فضایی باقی مانده است که برای همگان به صورت رایگان امکان تفریح کردن و پر کردن اوقات فراغت باقی بماند. از منظر این پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه و فقر، این خودش یک نمونه دیگر از بیعدالتی در شهرهای ناعادلانه ماست. راغفر که چهرهای ورزشی هم محسوب میشود، در دهه پنجاه دروازهبان تیمهای راهآهن، بوتان، ماشین سازی و تیم ملی جوانان بود و در سال ۱۳۶۰ به مدت شش ماه ریاست فدراسیون فوتبال را بهعهده داشت، ورزش را یکی از تفریحات ارزان و سالم میداند که به نظر وی متاسفانه با روند خصوصیسازی اماکن ورزشی از دسترس همگان خارج شده است. از همین رو هم هست که این استاد دانشگاه معتقد است که دولت وظیفه دارد که امکان و فضای دسترسی همگانی خصوصا اقشار کم درآمد به امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی را فراهم کند. در ادامه گفتوگوی ما با دکتر حسین راغفر را میخوانید...
در شرایط کنونی با توجه به هزینههای اقتصادی و مالی که گذران اوقات فراغت به اشکال گوناگون، از سینما و تئاتر و کتاب گرفته تا سفر و ورزش و... دارد، چقدر شهروندان ایرانی فرصت دارند که از اوقات فراغت خود به نحو احسن استفاده کنند؟
در واقع باید گفت که به دلایل اقتصادی، این امکان برای بسیاری از شهروندان ایرانی فراهم نیست. از طرف دیگر اتفاقی هم که افتاده این است که آن دسته از شهروندان که امکان مالی و مادی دارند، ترجیح میدهند که گزینههای خارج از کشور را که به مراتب ارزانتر و به صرفهتر است امتحان کنند. در واقع الان مسافرت به مالزی و ترکیه و دبی به مراتب ارزانتر از دیدن از مناطق گردشگری و لذت بردن از طبیعت و مناظر زیبای ایران میباشد. به همین دلیل بسیاری گزینههای خارج از کشور را انتخاب میکنند. اما مساله تنها به هزینهها ختم نمیشود. در شهرهای بزرگ و کلان شهرها به خصوص در پایتخت تهران، ما امروزه شاهد آن هستیم که فضاهای لازم برای اینکه مردم بتوانند اوقات فراغت خود را بگذرانند، وجود ندارد. در واقع به تناسب جمعیت و نیازهای آن فضای مناسبی نداریم که مردم بتوانند از یک اوقات فراغت سالم و بهینه برخوردار باشند. در شهرهای بزرگ ما شاهد آن هستیم که کمتر امکاناتی وجود دارد که شهروندان خصوصا نسل جوان بتوانند به صورت رایگان و ارزان قیمت اوقات فراغت خود را پر کنند. در گذشته لااقل در شهرها فضاهای سبز و اراضی عمومی وجود داشت که خود شهروندان میتوانستند از آنها کاربری تفریحی و ورزشی برای خود بسازند. در گذشته در دوران جوانی ما، زمینهایی بود که به عنوان زمین فوتبال و والیبال در اختیار جوانان قرار میگرفت. پارکها و فضاهای سبزی بود که خانوادهها میتوانستند به آنجا بروند و وقت خود را به رایگان و سلامت بگذرانند. اما در این چند سال به دلیل حرص و آز عدهای تمامی این اراضی تبدیل به کاربریهای تجاری شده است. قیمت زمین در شهرهای بزرگ خصوصا تهران آنقدر افزایش یافته است که اکثر فضاهای سبز و زمینهایی که باید در خدمت تامین ظرفیتهای لازم و مفید برای پر کردن اوقات فراغت قرار میگرفت تغییر کاربری دادهاند و تبدیل به فروشگاهها و مراکز خرید و مالهای بزرگ شدهاند. این مساله باعث شده که جوانان نتوانند فضای مناسب برای پر کردن اوقات فراغت خود به شکل سالم و مفید در قالب ورزش یا کارهای فرهنگی داشته باشند و الان به معنای دیگری وقت آزاد خود را به بطالت میگذرانند. الان ارزانترین تفریح برای جوانان رفتن به قهوه خانهها و کشیدن قلیان شده است. این خودش تبعات جبران ناپذیری برای آینده کشور خواهد داشت. رشد آمار اعتیاد از همین جاها
نشات میگیرد.
ریشه این مشکلات را در چه امری میبینید؟ چرا هزینه اوقات فراغت در ایران آنقدر بالا رفته است که همگان نمیتواند از آن استفاده کنند؟
سخن آن است که تنها گرانی بلیت سینما مشکل نیست. در واقع باید مساله را ریشهایتر دید، شهرهای ما خصوصا کلانشهرها ظرفیتهای عادلانهای برای تمامی شهروندان ندارد که بتوانند از آن استفاده کنند. شهرهایی که ساخته شدهاند یکی از جنبههای این ناکارآمدی در مورد اوقات فراغت خود را نمودار ساختهاند. اگر پیشترها بسیاری از مجموعههای ورزشی و مجموعههای فرهنگی متعلق به عموم بود و به رایگان یا با هزینه بسیار اندکی جوانان میتوانستند از آن استفاده کنند و استعدادهای خود را شکوفا کنند، الان تبدیل به مراکز تجاری شدهاند. برای کرایه یک زمین ورزشی یا یک فعالیت فرهنگی باید هزینههای گزافی را پرداخت کنند. این در حالی است که این اماکن عمومی است. این فضاها باید متعلق به همه باشد. شهرداریها این فضا را با بودجه عمومی ساختهاند و باید در اختیار همگان خصوصا طبقات فرودست جامعه قرار بگیرد. در شهرهای بیقواره امروزی نشانی از فضاهای مفید برای پر کردن اوقات فراغت وجود ندارد. در واقع این همه نشانگر یکی دیگر از ابعاد نابسامانی در ساخت
شهری است.
مساله میزان درآمد کارگران و کارمندان و تناسب آن با میزان رشد هزینهها در حوزه اوقات فراغت به چه شکلی است؟ آیا خانوارهای ایرانی میتوانند با این درآمد اوقات فراغت خوبی برای خود تامین کنند؟
نکته اصلی در اینجا است که در سالهای گذشته با بسیاری از مشاغل از بین رفته است. بسیاری از شهروندان فاقد در آمد کافی شدهاند. دراین شرایط مردم به فکر آن هستند که ابتدا حداقلهای نیازی خود را تامین کنند و در این میان وقتی باقی نمیماند که بتوانند صرف اوقات فراغت کنند. این عوارض متوجه فرزندان خانوادهها و جوانان هم میشود. در واقع وقتی فرصتی برای پر کردن اوقات فراغت تامین نشود گزینههای نامطلوب دیگری پیش میآید، اعتیاد و ناهنجاریهایی از این دست نمونههای بارز این مساله هستند. از طرف دیگر هم باید گفت صرف نظر از طبقه اجتماعی و اقتصادی باید ظرفیتهای لازم را برای همگان فراهم کرد تا بتوانند اوقات فراغت خود را به خوبی بگذرانند تا دچار انحرافهای اجتماعی و کژکاریهای
فرهنگی نشوند.
با توجه به شرایطی که ترسیم کردید، به نظر میرسد ما با پدیده بیکاری از یک طرف و نبود امکان پر کردن درست اوقات فراغت مواجه هستیم که به نوعی میتوان آن را به «بطالت» تعبیر کرد، عوارض ناشی از این پدیده به نظر شما چیست؟
طبیعی است که عوارض ناشی از این وضعیت همان «بطالت» خواهد بود و در کنار آن همین بیکاری نه تنها هزینههای عظیم اقتصادی دارد بلکه منجر به این میشود که فرد احساس بیهویتی بکند. در کنار آن همین مشکلات و همین بطالت باعث شده است عدهای پناه ببرند به انواع گردهای افیونی اینها در آینده آسیبهای جدی را به جا میگذارد. در کنار آن وقتی نیاز وجود دارد، تقاضا وجود دارد اما امکان مالی و پول تامین آن وجود ندارد ناگهان برخی به فکر راههای میانبر میافتند و هنجارها و قوانین اجتماعی را میشکنند.
از نظر شما راهکار برای ایجاد امکان برای همگان که بتوانند اوقات فراغت خود را به خوبی پر کنند چیست؟ در این زمینه به نظر شما چه کاری میشود انجام داد و وظیفه دولت در این میان چست؟
درواقع بخش عظیمی از این امر بر دوش دولت است. این خدمات در واقع یک سری کارهای عمومی است، یک کالای همگانی است. به نظر میرسد دولت باید عاقلانه به فکر آن باشد که برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی این امکانات و فضاها را تامین کند. در واقع اگر این کار را الان نکند در بلند مدت مجبور است هزینههای پلیسی و امنیتی را افزایش دهد. در حالی از الان اگر به فکر ایجاد فضاهای تفریحی و تامین امکانات برای جوانان نباشد در بلند مدت باید هزینههای بسیاری را متحمل شود. در واقع این فضاها برای همگان است. به عنوان یک کالای عمومی باید به صورت رایگان و ارزان قیمت در اختیار همه قرار بگیرد. در کنار این باید مساله ریشهایتر حل شود. همه باید دارای یک شغل شرافتمندانه باشند که بتوانند با آن هزینه یک زندگی خوب و سالم را تامین کنند. از آن طرف محصولات فرهنگی باید آنقدر ارزان باشد که همه بتوانند آن را به عنوان یکی از بهترین پرکنندههای اوقات فراغت تهیه کنند. الان واقعیت این است که حتی کتاب هم از سبد خرید خانوار حذف شده است. در این شرایط است که میشود امید داشت اوقات فراغت تبدیل به بطالت نشود.
عکس : نگار متیننیا
عدم توانایی مالی برای پر کردن اوقات فراغت به صورت مفید و سالم، در بلند مدت تبعات جبرانناپذیری برای جامعه دارد. شهروندانی که نتوانند از پس هزینههای تفریحات سالم فرهنگی، ورزش و سفر بر بیایند، در دامن اعتیاد، ناهنجاریهایی رفتار`ی و حتی قانونشکنی خواهند افتاد. دکتر حسین راغفر استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، بر این اعتقاد است که این روزها در شهرهای بزرگ کمتر فضایی باقی مانده است که برای همگان به صورت رایگان امکان تفریح کردن و پر کردن اوقات فراغت باقی بماند. از منظر این پژوهشگر حوزه اقتصاد توسعه و فقر، این خودش یک نمونه دیگر از بیعدالتی در شهرهای ناعادلانه ماست. راغفر که چهرهای ورزشی هم محسوب میشود، در دهه پنجاه دروازهبان تیمهای راهآهن، بوتان، ماشین سازی و تیم ملی جوانان بود و در سال ۱۳۶۰ به مدت شش ماه ریاست فدراسیون فوتبال را بهعهده داشت، ورزش را یکی از تفریحات ارزان و سالم میداند که به نظر وی متاسفانه با روند خصوصیسازی اماکن ورزشی از دسترس همگان خارج شده است. از همین رو هم هست که این استاد دانشگاه معتقد است که دولت وظیفه دارد که امکان و فضای دسترسی همگانی خصوصا اقشار کم درآمد به امکانات تفریحی، فرهنگی و ورزشی را فراهم کند. در ادامه گفتوگوی ما با دکتر حسین راغفر را میخوانید...
در شرایط کنونی با توجه به هزینههای اقتصادی و مالی که گذران اوقات فراغت به اشکال گوناگون، از سینما و تئاتر و کتاب گرفته تا سفر و ورزش و... دارد، چقدر شهروندان ایرانی فرصت دارند که از اوقات فراغت خود به نحو احسن استفاده کنند؟
در واقع باید گفت که به دلایل اقتصادی، این امکان برای بسیاری از شهروندان ایرانی فراهم نیست. از طرف دیگر اتفاقی هم که افتاده این است که آن دسته از شهروندان که امکان مالی و مادی دارند، ترجیح میدهند که گزینههای خارج از کشور را که به مراتب ارزانتر و به صرفهتر است امتحان کنند. در واقع الان مسافرت به مالزی و ترکیه و دبی به مراتب ارزانتر از دیدن از مناطق گردشگری و لذت بردن از طبیعت و مناظر زیبای ایران میباشد. به همین دلیل بسیاری گزینههای خارج از کشور را انتخاب میکنند. اما مساله تنها به هزینهها ختم نمیشود. در شهرهای بزرگ و کلان شهرها به خصوص در پایتخت تهران، ما امروزه شاهد آن هستیم که فضاهای لازم برای اینکه مردم بتوانند اوقات فراغت خود را بگذرانند، وجود ندارد. در واقع به تناسب جمعیت و نیازهای آن فضای مناسبی نداریم که مردم بتوانند از یک اوقات فراغت سالم و بهینه برخوردار باشند. در شهرهای بزرگ ما شاهد آن هستیم که کمتر امکاناتی وجود دارد که شهروندان خصوصا نسل جوان بتوانند به صورت رایگان و ارزان قیمت اوقات فراغت خود را پر کنند. در گذشته لااقل در شهرها فضاهای سبز و اراضی عمومی وجود داشت که خود شهروندان میتوانستند از آنها کاربری تفریحی و ورزشی برای خود بسازند. در گذشته در دوران جوانی ما، زمینهایی بود که به عنوان زمین فوتبال و والیبال در اختیار جوانان قرار میگرفت. پارکها و فضاهای سبزی بود که خانوادهها میتوانستند به آنجا بروند و وقت خود را به رایگان و سلامت بگذرانند. اما در این چند سال به دلیل حرص و آز عدهای تمامی این اراضی تبدیل به کاربریهای تجاری شده است. قیمت زمین در شهرهای بزرگ خصوصا تهران آنقدر افزایش یافته است که اکثر فضاهای سبز و زمینهایی که باید در خدمت تامین ظرفیتهای لازم و مفید برای پر کردن اوقات فراغت قرار میگرفت تغییر کاربری دادهاند و تبدیل به فروشگاهها و مراکز خرید و مالهای بزرگ شدهاند. این مساله باعث شده که جوانان نتوانند فضای مناسب برای پر کردن اوقات فراغت خود به شکل سالم و مفید در قالب ورزش یا کارهای فرهنگی داشته باشند و الان به معنای دیگری وقت آزاد خود را به بطالت میگذرانند. الان ارزانترین تفریح برای جوانان رفتن به قهوه خانهها و کشیدن قلیان شده است. این خودش تبعات جبران ناپذیری برای آینده کشور خواهد داشت. رشد آمار اعتیاد از همین جاها
نشات میگیرد.
ریشه این مشکلات را در چه امری میبینید؟ چرا هزینه اوقات فراغت در ایران آنقدر بالا رفته است که همگان نمیتواند از آن استفاده کنند؟
سخن آن است که تنها گرانی بلیت سینما مشکل نیست. در واقع باید مساله را ریشهایتر دید، شهرهای ما خصوصا کلانشهرها ظرفیتهای عادلانهای برای تمامی شهروندان ندارد که بتوانند از آن استفاده کنند. شهرهایی که ساخته شدهاند یکی از جنبههای این ناکارآمدی در مورد اوقات فراغت خود را نمودار ساختهاند. اگر پیشترها بسیاری از مجموعههای ورزشی و مجموعههای فرهنگی متعلق به عموم بود و به رایگان یا با هزینه بسیار اندکی جوانان میتوانستند از آن استفاده کنند و استعدادهای خود را شکوفا کنند، الان تبدیل به مراکز تجاری شدهاند. برای کرایه یک زمین ورزشی یا یک فعالیت فرهنگی باید هزینههای گزافی را پرداخت کنند. این در حالی است که این اماکن عمومی است. این فضاها باید متعلق به همه باشد. شهرداریها این فضا را با بودجه عمومی ساختهاند و باید در اختیار همگان خصوصا طبقات فرودست جامعه قرار بگیرد. در شهرهای بیقواره امروزی نشانی از فضاهای مفید برای پر کردن اوقات فراغت وجود ندارد. در واقع این همه نشانگر یکی دیگر از ابعاد نابسامانی در ساخت
شهری است.
مساله میزان درآمد کارگران و کارمندان و تناسب آن با میزان رشد هزینهها در حوزه اوقات فراغت به چه شکلی است؟ آیا خانوارهای ایرانی میتوانند با این درآمد اوقات فراغت خوبی برای خود تامین کنند؟
نکته اصلی در اینجا است که در سالهای گذشته با بسیاری از مشاغل از بین رفته است. بسیاری از شهروندان فاقد در آمد کافی شدهاند. دراین شرایط مردم به فکر آن هستند که ابتدا حداقلهای نیازی خود را تامین کنند و در این میان وقتی باقی نمیماند که بتوانند صرف اوقات فراغت کنند. این عوارض متوجه فرزندان خانوادهها و جوانان هم میشود. در واقع وقتی فرصتی برای پر کردن اوقات فراغت تامین نشود گزینههای نامطلوب دیگری پیش میآید، اعتیاد و ناهنجاریهایی از این دست نمونههای بارز این مساله هستند. از طرف دیگر هم باید گفت صرف نظر از طبقه اجتماعی و اقتصادی باید ظرفیتهای لازم را برای همگان فراهم کرد تا بتوانند اوقات فراغت خود را به خوبی بگذرانند تا دچار انحرافهای اجتماعی و کژکاریهای
فرهنگی نشوند.
با توجه به شرایطی که ترسیم کردید، به نظر میرسد ما با پدیده بیکاری از یک طرف و نبود امکان پر کردن درست اوقات فراغت مواجه هستیم که به نوعی میتوان آن را به «بطالت» تعبیر کرد، عوارض ناشی از این پدیده به نظر شما چیست؟
طبیعی است که عوارض ناشی از این وضعیت همان «بطالت» خواهد بود و در کنار آن همین بیکاری نه تنها هزینههای عظیم اقتصادی دارد بلکه منجر به این میشود که فرد احساس بیهویتی بکند. در کنار آن همین مشکلات و همین بطالت باعث شده است عدهای پناه ببرند به انواع گردهای افیونی اینها در آینده آسیبهای جدی را به جا میگذارد. در کنار آن وقتی نیاز وجود دارد، تقاضا وجود دارد اما امکان مالی و پول تامین آن وجود ندارد ناگهان برخی به فکر راههای میانبر میافتند و هنجارها و قوانین اجتماعی را میشکنند.
از نظر شما راهکار برای ایجاد امکان برای همگان که بتوانند اوقات فراغت خود را به خوبی پر کنند چیست؟ در این زمینه به نظر شما چه کاری میشود انجام داد و وظیفه دولت در این میان چست؟
درواقع بخش عظیمی از این امر بر دوش دولت است. این خدمات در واقع یک سری کارهای عمومی است، یک کالای همگانی است. به نظر میرسد دولت باید عاقلانه به فکر آن باشد که برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی این امکانات و فضاها را تامین کند. در واقع اگر این کار را الان نکند در بلند مدت مجبور است هزینههای پلیسی و امنیتی را افزایش دهد. در حالی از الان اگر به فکر ایجاد فضاهای تفریحی و تامین امکانات برای جوانان نباشد در بلند مدت باید هزینههای بسیاری را متحمل شود. در واقع این فضاها برای همگان است. به عنوان یک کالای عمومی باید به صورت رایگان و ارزان قیمت در اختیار همه قرار بگیرد. در کنار این باید مساله ریشهایتر حل شود. همه باید دارای یک شغل شرافتمندانه باشند که بتوانند با آن هزینه یک زندگی خوب و سالم را تامین کنند. از آن طرف محصولات فرهنگی باید آنقدر ارزان باشد که همه بتوانند آن را به عنوان یکی از بهترین پرکنندههای اوقات فراغت تهیه کنند. الان واقعیت این است که حتی کتاب هم از سبد خرید خانوار حذف شده است. در این شرایط است که میشود امید داشت اوقات فراغت تبدیل به بطالت نشود.
عکس : نگار متیننیا
ارسال نظر