موسیقی، نقاشی و زبان - ۱۲ مرداد ۹۱
بچه‌های امروز برای سرگرم شدن دیگر مشکلی ندارند. شبکه‌های 24 ساعته پخش کارتون، محصولات نمایشی خانگی، اسباب بازی‌های مختلف، بازی‌های کامپیوتری و... اما هنوز هم هیچ کدام جای کلاس‌های آموزشی را نگرفته است. آموختن و آموزش دادن به بچه‌ها از گذشته‌های دور در فرهنگ ما بوده، چه سال‌های خیلی دور که بچه‌ها را برای آموختن حرفه و صنعت برای شاگردی می فرستادند، چه امروز که برای آموختن آنها را به کلاس می‌فرستند. برای رفتن به کلاس‌های هنری و کمک آموزشی چه زمانی بهتر از تابستان؟ سه ماه وقت خالی برای بچه‌ها که خیلی از آنها این وقت را صرف بازی‌های کامپیوتری و دیدن کارتون می‌کنند، سرگرمی‌هایی که کمترین اندوخته را برای آنها دارد.
اما خیلی از خانواده‌ها با برنامه‌ریزی صحیح از این اوقات برای فرزندانشان بهترین فرصت‌ها را ایجاد می‌کنند. به جز کلاس‌های ورزشی، کلاس‌های دیگری هم هست که می‌تواند به رشد و شکوفایی بیشتر فرزندانمان کمک کند.
امروزه بسیاری از والدین به دنبال یافتن وقت مناسب برای شروع کلاس‌های آموزشی کودک خود هستند و بسیار مشتاقند بدانند در چه سنی کودک‌شان را با زبان دوم، هنر، ورزش و... آشنا کنند؛ اما بیشتر والدین توقعات نامعقولی از فرزندان خود دارند. مثلا قبل از دبستان حداقل به دو زبان مسلط باشند، پیانو را به خوبی بنوازند و بالاخره به سرعت رشد کنند و بزرگ شوند و تمام آرزوهای فرو خفته والدین خود را در اولین فرصت برآورده کنند. همه اینها در حالی است که قرار نیست کودک تمام‌کننده والدین باشد. از سوی دیگر کسب این همه مهارت نیاز به فرصت کافی دارد و رشد، فرآیندی آرام بوده و نیاز به زمان کافی دارد.
بهتر است فشار‌ها را از روی فرزند‌تان بردارید و به او فرصت کافی بدهید تا بتواند به آرامی در مراحل رشد خود قدم بردارد. والدین باید مراحل رشد کودک خود را بشناسند و بدانند در هر مقطعی از زمان، کودک آمادگی چه نوع یادگیری‌هایی را دارد، چراکه تربیت کودک همچون خط تولیدی است که اگر هر کدام از قطعات را سر جای خود نصب نکنید، محصول نهایی عملکرد مطلوب نخواهد داشت.
خانم ماریا مونتسوری (از پیشگامان آموزش و تعلیم و تربیت کودک/ 1952 - 1870) در این زمینه می‌گوید: «ما نبایدکودکان‌مان را برای مدرسه رفتن آماده ‌کنیم، بلکه باید آنها را برای زندگی کردن مهیا کنیم.» او معتقد است کودک باید مهارت‌های زندگی را بیاموزد. او در ابتدا باید آویزان کردن و تا کردن لباس، گردگیری، تا کردن دستمال، استفاده از پیچ گوشتی، باز و بسته کردن درب قوطی، ریختن مایع پارچ به داخل لیوان، ریختن مایع با استفاده از قیف، چلاندن لباس، واکس زدن کفش، تمیز کردن تخته گچی، چلاندن اسفنج، باز و بسته کردن در، خشک کردن ظروف، شستن ظروف و... را یاد بگیرد. بعد از اینکه کودک این مهارت‌ها را کسب کرد نوبت مهارت‌های دیگر مانند زبان دوم، موسیقی و... می‌رسد. ولی متاسفانه بسیاری از والدین امروزه به جای والد بودن بیشتر یا در نقش معلم هستند یا قاضی و کمتر از نقش خود به عنوان والد آگاهی دارند.
این نکته بسیار مهم است که کودک زیر ۷ سال را نباید به طور مستقیم آموزش داد و برای آموزش او باید از روش‌های تخصصی کمک گرفت. آموزش کودک در این سنین صرفا به صورت غیرمستقیم است؛ چون کودک مانند یک بزرگسال ابزار لازم برای تمرکز در کلاس درس را به دست نیاورده است.
آموزش زبان دوم
کودک از زمان تولد حس شنوایی فوق‌العاده‌ای دارد که به او اجازه می‌دهد اصوات مختلف را از هم تشخیص دهد. در صورتی که از زمان تولد با کودکی به ۲ زبان صحبت شود، او به طور طبیعی قادر به درک هر دو خواهد بود. البته کودکی که دو زبان را حین تولد می‌شنود معمولا دیر‌تر به حرف می‌آید. دلیل این موضوع هم مواجه شدن او با دایره وسیعی از لغات است که باید آنها را درک و بیان کند. گاهی هم کودک دو زبان را با هم مخلوط می‌کند. این حالت کاملا طبیعی است و در ۴- ۳ سالگی از بین می‌رود. این نکته را به یاد داشته باشید که هرگز برای آموختن یا حرف زدن یک زبان نباید به کودک فشار آورد. اگر کودک حس کند والدین از پیشرفت نکردن او نگران هستند، ممکن است دچار اختلالات تکلمی شود. البته بهتر است پس از تکمیل زبان اول و کامل شدن دایره لغات کودک، آموزش آغاز شود، چون کودک معمولا در ۳ تا ۵/۳ سالگی به این مهارت دست می‌یابد. می‌توان همزمان با شروع مهدکودک آموزش زبان دوم را آن هم به طور غیرمستقیم آغاز کرد و آموزش مستقیم را با شروع مدرسه ادامه داد.
اگر والدین به کشور دیگری مهاجرت کردند، برای اینکه کودک زبان را بیاموزد، کافی است یکی از والدین به زبان مادری و دیگری به زبان خارجی صحبت کند تا کودک آرام آرام با زبان بیگانه خو بگیرد.
نقاشی
۲ سالگی سن تحول و پیشرفت نقاشی در کودک است؛ زیرا کودک از لحاظ روانی و جسمی رشد می‌کند، ماهیچه‌هایش قوی می‌شود و از نظر بینایی چشمش توانایی دنبال کردن و هدایت دست به هر سمت را که می‌خواهد، دارد. کودکان معمولا سعی می‌کنند خطوطی را از چپ به راست رسم کنند. از آنجا که نقاشی آغازی برای نوشتن است، لازم است کودک را به کشیدن نقاشی تشویق کرد. بهترین سن برای شروع آموزش نقاشی به شرط آن که هدف از کلاس صرفا ایجاد خلاقیت در کودک و نه نقاشی کردن او باشد، پایان ۴‌سالگی است. در سنین زیر دبستان منظور از آموزش نقاشی تنها فراهم کردن فضایی برای رشد خلاقیت بچه‌ها از جمله نقاشی است، حتی بدون کلاس هم خانواده‌ها می‌توانند این فضا را در خانه در اختیار بچه‌ها قرار دهند. یک مربی باید از موسیقی، تئا‌تر، بازی، ‌قصه، شعر و... استفاده کند و فضایی را به وجود آورد تا هنرجوی خردسال خود را با زبان تصویر آشنا کند. نقاشی یک زبان بین‌المللی است؛ زبانی برای گفتن ناگفته‌های خود.
بهتر است کودک تا ۳ سالگی از گواش، آبرنگ و مداد شمعی برای نقاشی استفاده کرده و از ۵/۴ سالگی به بعد از مدادرنگی استفاده کند. کافی است یک کاغذ بزرگ در اختیار کودک قرار دهید تا هر آنچه در تخیلش است، روی کاغذ بیاورد.
موسیقی
بر اساس بسیاری از تحقیقات، درک موسیقی از دوران پیش از تولد (دوران جنینی) آغاز می‌شود. اما دریافت علائم صوتی و واکنش‌های ناشی از آن با پدیده‌ای به نام «ادراک موسیقی» تفاوت دارد و آن زمانی است که کودک قادر به تحلیل و تفکیک صدا‌ها و آوا‌هاست. بسیاری از کار‌شناسان آموزش و نیز روان‌شناسان در پی تحقیقات پژوهشگران بهترین سن آموزش موسیقی به کودکان را ۲ تا ۸ سالگی می‌دانند؛ البته باز هم به روش غیرمستقیم.
کم و کیف استفاده از متدهای آموزشی موسیقی یکی از بحث برانگیزترین مباحث موسیقی از دیرباز تا کنون بوده و همواره با نقد و نظرهای مختلفی مواجه شده است.
با توجه به اینکه در ایران موسیقی در نزد عوام به دو شاخه اصلی «سازهای سنتی» و «سازهای غیر ایران» تقسیم می‌شود، یکی از اصلی‌ترین مباحث در آموزش موسیقی به کودک هم همین موضوع است. «ارف» Orff یک شیوه آموزش موسیقی به کودکان است که توسط «کارل ارف» ابداع شده است.
از آنجا که بسیاری از والدین علاقه‌مند به آموختن موسیقی توسط فرزندان از موسیقی سر رشته‌ای ندارند در اینجا به بازشناسی یکی از اصلاحات رایج در کلاس‌های موسیقی کودکان پرداختیم؛ ارف. آیا «ارف» برای کودکان مفید است یا خیر؟ باید این سوال را از کارشناسان پرسید.
به گفته «فرزاد حکیم رابط» این روش مخصوص (که برای کودکان مقطع سنی ۴ تا ۱۲ سال) مناسب‌ترین روش آموزش موسیقی برای کودکان و نوجوانان به شمار می‌رود؛ کودکان با استفاده از سازهای بسیار ساده و در عین حال با قابلیت اجرایی بالا به راحتی و خیلی زود به تکنیک‌های موردنیاز برای نوازندگی دست پیدا می‌کنند. یک روش مناسب در «ارف»، بازی‌های ریتمیک است. کودکان بدون هیچ‌گونه تجربه موسیقی و آشنایی با نت و ریتم با انواع ریتم آشنا شده و در آینده‌ای نزدیک با دروس تئوری موسیقی ارتباط پیدا می‌کنند.
عده ای با استفاده از متد آموزشی ارف در ایران مخالف بوده و آن را از جمله راه‌های آموزش موسیقی کلاسیک غربی به کودک می‌دانند و برخی دیگر ارف را صرفا یکی از روش‌های مفید برای آموزش الفبای موسیقی قلمداد می‌کنند بدون اینکه گرایش خاصی به کودک تحمیل کند؛ کارشناسان نظرهای متفاوتی را در این مورد مطرح کرده‌اند.
مصطفی کمال پورتراب مدرس و پژوهشگر موسیقی معتقد است که همه متدهای آموزشی روشی برای یادگیری موسیقی به کودک است و به این معنا نیست که با این روش‌ها لزوما موسیقی کلاسیک به کودکان آموزش داده می‌شود.
سودابه سالم مدرس آموزش موسیقی به کودکان معتقد است که متد آموزشی ارف تاکیدی بر این موضوع ندارد که کودک موسیقی کلاسیک یا نوع خاصی از موسیقی را یاد بگیرد، هدف از کلاس‌های ارف معنا یافتن موسیقی برای کودک در جهت رشد خلاقیت و اعتماد به نفس او است.
ناصرنظر سرپرست گروه موسیقی کودکان «پارس» معتقد است که ارف به مرور زمان به کلمه‌ای سمبلیک تبدیل شده است و در استفاده از آن برای آموزش موسیقی به کودک ایرانی ردپایی از موسیقی کلاسیک غرب موجود نیست.
مهدی آذرسینا نوازنده کمانچه از نخستین شاگردان دکتر خدیری بنیانگذار موسیقی ارف در ایران است. او در باره چگونگی طراحی متد ارف می‌گوید: متد ارف به دو مقوله مهم، استفاده از موسیقی درتعلیم و تربیت افراد برای زندگی در جوامع پیشرفته و پیچیده امروز و آشنایی با موسیقی و نکات فنی لازم در باره شناخت آن پرداخته شده است؛ در این متد منظور اصلی پرورش موسیقیدان یا نوازنده و خواننده نیست، بلکه هدف اصلی ساختن ذهن و جسم و روان کودکان است که در نهایت مردان و زنان زمان خود خواهند بود.
ارفع اطرایی، آهنگساز درخصوص چگونگی حضور تدریس ارف در آموزش موسیقی به کودک می‌گوید: چگونگی تدریس متد ارف برای آموزش موسیقی به کودک از جمله مباحثی است که با جنبه‌های مخالف و موافق بسیاری روبه‌رو بوده است، اما آنچه مسلم است این کارگاه به عنوان پایه‌ای برای آموزش موسیقی به کودک مورد استفاده قرار می‌گیرد و بحث آموزش موسیقی ایرانی یا کلاسیک خیلی مطرح نیست؛ چراکه آنچه اهمیت دارد توجه به این نکته است که وقتی از این کارگاه‌ها بیرون می‌آیند تمایل به چه نوع موسیقی دارند.
محمدسریر، آهنگساز معتقد است آنچه در آموزش موسیقی به کودک اهمیت دارد شکل‌گیری هویت فرهنگی است. وی در ادامه می‌گوید: به دلیل اینکه متد ارف به عنوان یک روش شناخته شده برای اولین بار در ایران مطرح و در آموزشگاه‌ها تدریس شد آن را تنها راه آموزش تلقی کردند که برداشت اشتباهی است و باید روشی اتخاذ کنیم که دربرگیرنده بهترین‌های هر متد آموزشی باشد مثلا یک روش استفاده از حرکاتی مثل دست زدن یا پا کوبیدن است که تحرک و شادی را به کودک می‌آموزد یا استفاده از ملودی‌هایی که کودک را از نظر ذهنی و فرهنگی جلو ببرد و درعین حال هم یادگیری آن آسان باشد.